یعقوب لیث نخستین امیر صفاریان بود که دولت مستقل اسلامی صفاریان را بنیاد نهاد.یعقوب لیث با عشق آتشین به تجدید مجد و عظمت ایران بزرگ پرداخت و با آرزوی احیای زبان فارسی و هویت ایرانی و ستیز با حاکمیت ستمگرانه بیگانه و ایادی آن در سال ۲۳۸ هجری در شهر بست از توابع سیستان و به رهبری عیاران قیام بزرگ خود را آغاز نمود.
یعقوب لیث صفار، دولت مستقل ایران را در شهر زرنج سیستان تاسیس کرد و زبان فارسی دری را زبان رسمی کرد که این رسمیت تا کنون ادامه دارد. او کوشش کرد خلافت عباسی را سرنگون کند و حتی تا نزدیکی بغداد نیز پیش رفت، ولی روزگار به او امان نداد و در ماه شوال ۲۶۵هـ. ق به بیماری قولنج مبتلا و در سرانجام در جندی شاپور درگذشت.آرامگاه یعقوب لیث در روستای شاه آباد دزفول که روستایی سرسبز و زیبا اما محروم از امکانات است. قرار دارد.این آرامگاه در نزدیکی شهر باستانی که زمانی آن را گندی شاپور می نامیدند قرار دارد که بازمانده هایی از این شهر بیشتر باقی نمانده است.
آرامگاه یعقوب گنبدی دندانه دار که به شکل مخروطی است که معماری آن تلفیقی از معماری ایرانی و رومی است.سازه اصلی بنا خشت خام است و نقوش برجسته و ملات گچ و خاک دارد و خاکیرنگ که با دو قلعۀ کوچک و سبک آجرکاری سنتی ایرانی این بنا را دیدنیتر کرده است.بنای آرامگاه از یک ورودی برخوردار است و سطح داخلی آرامگاه را از سطح بیرونی آن جدا میکند.
در اطراف بقعه، قبرستان وسیعی است که در آن وجود سنگ قبرهای قدیمی، نشانگرتاریخ کهن این بنا میباشد همچنین وجود زمینهای زراعی، برنج کاری و درختان کناردر کنار بنا، زیبایی آن را دوچندان کرده است.اما باز هم قهرمانان و اسطوره های ملی ما در بدترین شرایط قرار دارند شرایطی که آرامگاه یعقوب لیث هم مانند آرامگاه کوروش در آن قرار دارد یعنی بدترین شرایط ممکن.ی
عقوب شیرمردی بود که در آیین عیاران برای نجات ایران و ایرانی پرورده شده بود؛ چنانکه در پاسخ به خلیفه می گوید: “این پادشاهی و گنج و خواسته از سر عیاری و شیر مردی بدست آورده ام، نه از پدر به میراث دارم و نه از تو یافته ام”.یعقوب لیث بزرگ مردی از توابع سیستان بود که برای اولین بار توانست دولتی ایرانی ایجاد کند که نه از خلیفه عباسی و نه از دیگری پیروی میکرد.
بنا به اظهار مردم محلی حدود ۲۰ الی ۲۵ سال قبل کتیبهای بر روی دیوار گنبد به خط عربی قدیم وجود داشته و در آن اسم یقعوب لیث سردار بزرگ و نخستین شهریار ایرانی (پس از اسلام) به روشنی نوشته شده بود.اما امروز بنا به دلایلی و نبودن آن کتیبه این بقعه را شابوالقاسم یا پیر شابوالقاسم مینامند.این در حالی است که محققان و شرقشناسان جهان، همگی بر این عقیدهاند که آرامگاه از آن یعقوب لیث صفاری است.
آرامگاه یعقوب لیث صفاری وضعیت مناسبی ندارد و در ضریح آهنی مقبره آن از چوب صندوق میوه برای اتصال بخشهای مختلف استفاده شده و روی آجرها و دیوار قدیمی آرامگاه نیز میخهایی زنگ زده و تارعنکبوت جلب توجه میکند.ضریح آهنی مقبرۀ او همچنان برپا ایستاده است ولی آجرهای قدیمی آرامگاه دیگر طاقت سنگینی بقعه و بارگاه را ندارند.