دولت محمدعلی فروغی از همان روزهای نخستین روی کار آمدنش با کمبود مواد غذایی بهویژه گندم در تمام نقاط کشور روبـهرو بـود. اشـغال کشـور نقـش مـوثری در کـاهش درآمدهای دولت از برخی استانها داشـته اسـت. دو سـوم مالیـات کشـور از پـنج اسـتان حاصلخیز بهدست میآمد. بر اثر اشغال شوروی مقدار بسیار کمی مالیات پرداخته میشـد. شوروی مانع انتقال مواد غذایی از استانهای حاصـلخیز شمالی به دیگر استانها میشد. از تابستان ۱۳۲۱ تهران با بحران کمبود گندم مواجه شـد و هزینه زندگی بسیار بالا رفت.
درخواست دولت ایران در پاییز ۱۳۲۱ ه.ش از شـوروی بـرای آزاد کردن حمل گندم و جو مناطق شمالی به تهران و سایر استانها پذیرفته نشد. این ممنوعیت در ابتدا شامل گندم و برنج بود؛ ولی بعـدها دامنـه آن افـزایش یافت. مناطق مرکزی و جنوبی ایران از لحاظ خواربار در مضیقه بودند و احتیاجات خود را از مناطق شمالی مرتفع میکردند. بهرغـم اینکـه متفقـین ادعـا میکردند که احتیاجاتشان از خارج تامین میشود، این مطلب تا اندازه قابل تـاملی صـحیح نبود و بخش عمدهای از تنگی و گرانی ارزاق در کشور، مربوط به تامین احتیاجات آنهـا از بازار داخلی بود. بهعنوان نمونه تلگراف اسـتاندار گـیلان بـه وزارت کشـور درخصوص تامین برنج سربازان شوروی از بازار رشت که علت کمبود برنج و گرانی قیمت آن در بازار میشود، قابل ذکر است. ظاهرا تنها آمریکاییها بودند کـه کلیـه احتیاجات خود را به همراه میآوردند. در روزنامه اطلاعات گزارشهایی از وضعیت نامناسب نان مناطق مختلـف کشـور بـه چاپ میرسید، در واقع در این نانها از گندم بسیار کم اسـتفاده میشـد و مصـرف آن موجب بیماری مردم میشد. کمبود مواد غذایی بهویـژه نان در اقصی نقاط کشور گزارش شده است. اعتراضات عمومی علیه قحطی نـان و گرانـی موادغذایی در شهرهای مشهد، کرمانشاه، اراک، ملایر و تبریز در سال ۱۳۲۱ه.ش از دیگر نمونههای اعتراض عمومی علیه قحطی و گرانی مواد غـذایی بود.