اسماعیل بنشیخ حیدر معروف به شاهاسماعیل اول ۲۶ تیر ۸۶۶ ه.ش در اردبیل آذربایجان به دنیا آمد. او با کمک قزلباشها و علویان و صوفیان توانست پایهگذار سلسله پادشاهی صفوی شود و یک ساختار قدرتمند سیاسی و اقتصادی در ایران بهوجود آورد. او همچنین مذهب شیعه را بهعنوان مذهب رسمی اعلام کرد. شاهاسماعیل با برخورداری از نیروی قزلباش ایران را یکپارچه کرد.
او در آغاز سلطان مراد حاکم عراق عجم را-که پسر سلطان یعقوب آققویونلو بود- در نواحی بین همدان و بیجار شکست داد و سلطان مراد به شیراز گریخت. شاهاسماعیل او را تعقیب کرد. سلطانمراد از ترس به بغداد گریخت و شاهاسماعیل بدون جنگ شیراز را فتح کرد و از آنجا به قم رفت. سپس بر حسین کیایچلاوی حاکم سمنان و فیروزکوه پس از جنگی سخت غلبه کرد؛ و نهایتا یزد و ابرقو را که در اختیار محمدکره بود، تصرف کرد و از شهری به شهری رفت و حکام محلی را برانداخت یا تابع خود کرد. آنگاه در سال ۸۸۷ ه..ش. عازم عراق عرب شد و بغداد و نجف را نیز فتح کرد.
اقتصاد صفویان
شاه عباس از حیث اقتصادی دریافت که ابریشم کالای تجاری مهمی است. او ارامنه را به جلفا و اصفهان کوچاند و آنها را درگیر تجارت با اروپا کرد که نتایج درخشانی هم در بر داشت. از طرف دیگر شاهعبـاس یکـم و جانشـینانش بـه دلایلی چون خصومت همسایه غربی (عثمانی)، فروش بیشتر ابریشم، افزایش درآمدها از طریق واردات پول و فلزات قیمتی بیشتر و …، مبادلات تجاری خود را بـا همسایه شرقی، یعنی هنـد افـزایش دادنـد.
بـا افـزایش حجم تجارت، کالاهای گوناگونی چون ابریشـم، انـواع پارچههای ابریشمی، کرک، میوهجات و خشکبار، مواد غذایی، روناس، چرم و دیگر کالاهای صنعتی و کانی به هند صادر میشد. در برابر، انواع ادویـه، انـواع پارچـههای کتانی با حجم زیاد، فولاد، کاغذ و دیگر کالاهـای صنعتی و سـنتی وارد ایـران میشـد. در ایـن چرخـه، بیشــترین نقــش را ارمنیــان ایرانــی، بانیــان هنــدی، کمپانیهای هند شرقی و سپس دیگر اقوام داشتهاند اما نقش برخی اقوام مانند یهودیان و پارسیان، در منابع این دوره کمرنگ است و پژوهشهای بیشتری را میطلبد.
در این میان، بانیان نقشی پررنگتر اما دوگانه- مثبـت و منفی- ایفا میکردند. آنـان هنگـامی کـه بهعنوان بازرگان در چرخه واردات و صـادرات بـین دو کشـور عمل میکردند، نقشی مثبت اما هنگامی کـه بهعنوان صراف و دلالان پول در ایران عمـل میکردند نقشـی منفـی در تجـارت ایـران داشـتهاند. زیـرا بسـیاری از مسکوکات خوش عیار و فلـزات گـرانبهـا را از ایران خارج میکردند و از این راه بـه زیـان موازنـه تجـاری ایران عمل میکردند.
در بخشی دیگر، تنگناها و آسـیبهای روند تجاری دو کشور مورد مطالعه قرار گرفتند و مشــخص شــد کــه گذشــته از نقــش منفــی بانیــان، کارکردهای منفی برخی عناصر دیگر چون پرتغالیـان، کمپانیهای هند شرقی، راجههای هندی، اعراب مسقط و دیگر راهزنان دریایی از یکسو و از سوی دیگر، برخی جنبههای ژئـوپلیتیکـی بنـادری چـون هرمـز و بنـدر عبـاس، و در راه خشـکی چــون قنـدهار، در مجمــوع تنگناها و موانعی را در روند دادو ستد دو کشور ایجاد کرده بودند. از اینگونه تنگناها و هرجومـرجها در سالهای پایانی حکومت صفویان شدت یافته، از کنترل حکومت خارج شده بودند. در مجموع، میتوان گفـت که در دوره شاهعباس یکم و جانشـینان نخسـتین وی، مبادلات دو کشور افـزایش یافـت و در نتیجـه موازنـه تجاری ایران با هند به سطح قابلقبولی رسید.