نخستین بار که ژاپنیها برای یک سفر رسمی به ایران آمدند، سوار بر کشتی جنگی بودند. حالا آخرین سفر نخست وزیر آنها به ایران که روز گذشته به پایان رسید با انفجار دو کشتی در دریای عمان و اظهارات ضدایرانی آمریکا همراه شده است
ماجرای اولین سفر رسمی مقامات ژاپنی به ایران و واکنش ناصرالدین شاه
بیبیسی نوشت: تابستان ۱۲۵۹ شمسی (۱۸۸۰ میلادی) بود. یک روز صبح اهالی بوشهر با خبر پهلو گرفتن یک کشتی جنگی با پرچمی ناشناخته از خواب بیدار شدند. دولت ژاپن ناوچه «هی ئی» را به خلیج فارس فرستاده بود. ماموریت این ناوچه رساندن یوشیدا ماساهارو، نماینده دولت ژاپن و هیات همراهش به ایران بود.
ناصرالدین شاه در دومین سفرش به اروپا در ۱۲۵۷ شمسی (۱۸۷۸ میلادی) در سن پترزبورگ روسیه با تاکیاکی انوموتو، وزیر مختار ژاپن دیدار کرد تا درخواستش برای برقراری روابط دو جانبه را مطرح کند.
ناصرالدین شاه ژاپن را میشناخت و در پی گسترش روابط دیپلماتیک با کشورهای مختلف بود تا شاید بتواند از نفوذ سیاسی و اقتصادی روسیه و بریتانیا در ایران بکاهد.
در آن زمان نخبگان ژاپن بر این باور بودند که کشورهای اسلامی از غافله پیشرفت در علم و فناوری عقب ماندهاند و متاع چندانی برای کمک به پیشرفت و ترقی کشورشان ندارند. اما گزارش وزیر مختار ژاپن از دیدارش با شاه ایران، دولت این کشور را به بررسی روابط تجاری با ایران علاقمند کرد.
سفر پرخطر
وزارت امور خارجه ژاپن در آوریل ۱۸۸۰ به یوشیدا ماساهارو که دیپلماتی جوان و تحصیل کرده بود، ماموریت داد به ایران و عثمانی سفر کند و راههای برقراری رابطه بازرگانی با این دو کشور اسلامی را بررسی کند. سروان نوبویوشی فوروکاوا از ستاد ارتش ژاپن و پنج بازرگان آقای یوشیدا را در این ماموریت همراهی می کردند.
یوشیدا ماساهارو دیپلمات ژاپنی و نوبویوشی فوروکاوا نماینده نظامی هیات اعزامی
دولت ژاپن برای نمایش قدرت، هیات اعزامی را با ناوچه هی ئی روانه خلیج فارس کرد. ناوچه هی ئی که در بریتانیا ساخته شده بود، علاوه بر سه بادبان به موتور بخار مجهز بود و ۹ توپ حمل می کرد. این کشتی سریع السیر فاصله ژاپن تا ایران را در ۴۵ روز طی کرد.
سفر زمینی از بندر بوشهر به تهران هم تقریبا همین حدود اندازه طول کشید اما سختی راه طوری بود که قابل مقایسه با عبور از آبهای پر تلاطم اقیانوس نبود. به نوشته یوشیدا ماساهارو، جادههای ایران ناهموار و خراب بودند، راهزنان بر جادهها تسلط داشتند، از امنیت خبری نبود و کاروانسراها وضعیت مناسبی نداشتند.
یوشیدا ماساهارو و همراهانش سر راه تهران از شیراز و اصفهان هم دیدن کردند. یوشیدا یک هندی آشنا به زبان فارسی را به عنوان مترجم استخدام کرده بود تا به او در برقرار کردن ارتباط با مردم ایران کمک کند.
پادشاه کنجکاو
ناصرالدین شاه هیات دیپلماتیک ژاپن را در ششم مهر ۱۲۵۹ (بیست و هفتم سپتامبر ۱۸۸۰) به حضور پذیرفت. او در این دیدار از امپراتور ژاپن به عنوان برادر عزیز خود نام برد و خواهان برقراری روابط دوستانه میان دو کشور شد.
ناصرالدین شاه در بخشی از سخنانش گفت: اگر چه ممالک ژاپن با ممالک ما بعد مسافت دارد ولی نظر به این که این دو دولت در قطعه آسیا واقع بوده و هر دو از دول مشرقیه میباشند، قلب ما با قلب اعلی حضرت امپرتور ژاپن متحد میباشد.
نسخه رسمی سخنان پادشاه قاجار در این دیدار که به دو زبان فارسی و انگلیسی تقدیم هیات ژاپنی شد، در آرشیو اسناد وزارت خارجه این کشور نگهداری میشود.
ناصرالدین شاه از این که ماموریت آقای یوشیدا به برقراری روابط تجاری محدود شده، تعجب کرد ولی این موضوع توجه او را به ژاپنیها کمرنگ نکرد.
ناصرالدین شاه سوالهای زیادی از وضع ژاپن داشت و میخواست با تلاشهای امپراتور میجی برای ترقی و پیشرفت صنعتی و علمی این کشور آشنا شود.
تاکیاکی انوموتو وزیر مختار ژاپن در روسیه
میجی در ۱۲۴۷ شمسی (۱۸۶۸ میلادی) یعنی بیست سال پس از آغاز سلطنت ناصرالدین شاه بر تخت شاهی نشسته بود و همانند او سلطنتی طولانی داشت. در دوره ۴۵ ساله امپراتوری میجی، انزوای چند صد ساله ژاپن پایان یافت، مردم این کشور با علوم و فنون غربی آشنا شدند و ژاپن صاحب ارتشی نوین و قدرتمند شد. میجی همچنین نمایندگانی را به اروپا و آمریکا فرستاد و پس از مطالعات طولانی درباره نظام سیاسی این کشورها، دستور تاسیس مجلس و تدوین قانون اساسی را صادر کرد.
ناصرالدین شاه به این تحولات علاقه نشان میداد و سوالهای زیادی درباره نظام سیاسی ژاپن داشت. او همچنین میخواست با وضعیت جادهها و راه آهن در ژاپن و نحوه سربازگیری در این کشور آشنا شود.
البته شاه ایران تنها به سوال کردن اکتفا نکرد و در میان سوالهایش با اشاره به موقعیت جغرافیایی تنگه مالاگا، هنگ کنگ و ماکائو نشان داد با خاوردور آشناست.
اسناد وزارت خارجه ژاپن نشان میدهد دیدار ناصرالدین شاه با نمایندگان ژاپن بیشتر از حد انتظار طول کشید.
ژاپنیها در تهران با میرزا سعید خان موتمن الملک انصاری، وزیر امور خارجه و چند مقام دیگر هم دیدار کردند.
موتمن الملک در دیدار با آقای یوشیدا، بدون این که بداند ژاپن کجاست از مهمان نوازی امپراتور این کشور از ناصرالدین شاه در جریان سفر پادشاه قاجار به اروپا تشکر کرد.
سفرنامه یوشیدا ماساهارو پس از بازگشت از ایران
یوشیدا ماساهارو پس از بازگشت از ایران، شرح سفرش را منتشر کرد که به فارسی هم ترجمه شده است
پس از ترجمه سخنان جناب وزیر، یوشیدا ماساهارو به او توضیح داد که کشور ژاپن از چند جزیره در شرق آسیا تشکیل شده و پادشاه ایران به آن سفر نکرده است.
سفر بیفرجام
یوشیدا ماساهارو ۶ ماه در ایران اقامت داشت و حضور طولانی در تهران به او امکان داد با آداب و رسوم مردم و جزییات زندگی آنها آشنا شود. او همچنین درباره اوضاع سیاسی و اقتصادی ایران مطالعه کرد. یوشیدا پس از بازگشت از ایران، سفرنامهای نوشت که در آن با نگاهی تیزبینانه اوضاع این کشور را توصیف کرده است.
سفرنامه یوشیدا ماساهارو به طور مفصل بیتوجهی حکومت به عمران و رفاه رعیت، دریافت مالیاتهای کلان و ظالمانه، ناامنی و خرابی جادهها، کمبود آب سالم و بینظمی و ضعف قشون را توصیف کرده است. به نوشته آقای ماساهارو خرابی و ناامنی جادهها تجارت با ایران را مشکل و پرخطر کرده است.
فساد دولتمردان از دیگر موضوعهای مورد اشاره در این کتاب است. به عنوان مثال یوشیدا از اهدای یک اسب زیبا و چابک از سوی فرهاد میرزا حاکم شیراز خبر داده و نوشته پس از چند روز وقتی قصد ترک این شهر را داشته، کارگزار حاکم یک اسب سالخورده و ضعیف را به جای اسب اهدایی تحویل او داده و انعام کلانی هم طلب کرده است.
سفرنامه آقای یوشیدا تنها شرح خرابی و تباهی نیست و جنبههای مثبتی هم دارد. از جمله این که به مهمان نوازی ایرانیها، شکوه اصفهان و زیبایی کاخ شاه هم اشاره شده است.
سروان نوبویوشی فوروکاوا نیز که آقای یوشیدا را همراهی میکرد، گزارش مشابهی را از وضع ایران دوران ناصری منتشر کرده است.
تصویر ناصرالدین شاه در سفرنامه نوبوشی فوروکاوا، عضو نظامی هیات ژاپنی
برقراری روابط دیپلماتیک میان تهران و توکیو تا به روی کار آمدن رضاشاه پهلوی در ایران و امپراتور هیروهیتو در ژاپن به تعویق افتاد. وزیران مختار دو کشور در اردیبهشت ۱۳۰۹ (مه ۱۹۳۰) استوارنامههایشان را تقدیم دولتهای میزبان کردند.
رضاشاه که در نامهای به هیروهیتو از سخنان آکیو کازاما، وزیر مختار ژاپن استقبال کرده بود، به گسترش روابط تجاری با این کشور توجه نشان میداد. اما با اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ به وسیله متفقین و برکناری رضاشاه از سلطنت، وزیر مختار ایران از توکیو فراخوانده شد و روابط دیپلماتیک با ژاپن که متحد آلمان نازی بود، قطع شد.
ایران اشغال شده که در جبهه متفقین قرار گرفته بود، در بهمن ۱۳۲۳ (فوریه ۱۹۴۵) علیه ژاپن اعلان جنگ کرد. ۶ ماه بعد در پی حمله اتمی آمریکا به هیروشیما و ناگاساکی ژاپن تسلیم شد ولی روابط سیاسی میان ایران و ژاپن تا سال ۱۳۳۲ برقرار نشد.