تهیه و تنظیم: سیده لیلا موسوی
«پس از اینکه در ۳ حوت ۱۲۹۹ بهدست رضاخان و آقا سیدضیاءالدین کودتا شد و سید به ریاست وزرایی منصوب گردید، کابینهای که تشکیل داد ماژور مسعودخان کیهان را به وزارت جنگ تعیین نمود و رضاخان که عامل کودتا بود به ریاست دیویزیون قزاق منصوب شد… آن موقع که ماژور مسعودخان وزیر جنگ بود رضاخان نیز زیردست او قرار داشت و میبایست رضاخان اوامر مافوق را اطاعت کرده به کار بندد، ولی چنین نبود و رضاخان به جای اجرای اوامر وزیر جنگ به او دستور میداد و تحکم میفروخت. ماژور مسعودخان بارها این جریان را در هیئت دولت مطرح کرده کسب تکلیف مینمود تا اینکه در جلسه ۷ ثور ۱۳۰۰ بنا به پیشنهاد محمود جم، وزیر خارجه کابینه آقا سیدضیاءالدین، هیئت وزیران موافقت نمودند اجازه داده شود رضاخان در جلسه هیئت دولت حضور یافته و توضیحاتی از ایشان خواسته شود. فورا رضاخان به عمارت وزرا احضار و در جلسه شرکت نمود و بحث در این باره آغاز گردید. همین که ماژور مسعودخان که رضاخان بغل دست او نشسته بود سخن آغاز کرد و باب گله را گشود رضاخان دست راست را بلند کرد و ناگاه سیلی محکمی به صورت وزیر جنگ نواخت. صدای گوش خراش سیلی رضاخان در تمام سالن هیئت وزرا پیچید. رئیسالوزرا و سایر وزیران وحشتزده از روی صندلیها بلند شده مات و مبهوت به رضاخان که در منتهای عصبانیت و وزیر جنگ که از شدت درد گوش صورت را در میان دو دست گرفته بود نگاه میکردند. در این وقت رضاخان از جای خود بلند شد و بدون خداحافظی جلسه را ترک گفت و سیدضیاءالدین و وزرای کابینه او هم مانند مجسمه همچنان در فکر فرو رفته بودند تا اینکه ماژور مسعودخان در میان درد و رنج قلم را برداشت و استعفای خود را نوشت و تسلیم سیدضیاءالدین کرد و نالان از اتاق خارج شد.
آیا میدانید این سیلی رضاخان چقدر به نفع او تمام شد؟ بله این سیلی مانند بمبی بود که بر سر رئیسالوزرا فرود آمده بود و به او فهماند گرفتار چه شخصی است و در حالی که عدلالملک دادگر، محمود جم، رضاقلی هدایت، منصورالسلطنه، مودبالدوله، موقرالدوله و مشیر اعظم اعضای کابینه او دورش حلقه زده بودند استعفای ماژور مسعودخان را با جمله «با استعفای جناب اجل آقای مسعودخان موافقت میشود» مینوشت، به عدلالملک، منشی جلسه، دستور داد پیشنهادی به عنوان سلطان احمدشاه تنظیم کنید که «نظر به لیاقت و کفایت آقای رضاخان میرپنج، رئیس دیوزیون قزاق، ایشان را برای وزارت جنگ پیشنهاد و استدعای صدور فرمان همایونی را دارم. فردای این روز رضاخان رسما به عنوان وزیر جنگ معرفی شد.»۱
«پس از اینکه در ۳ حوت ۱۲۹۹ بهدست رضاخان و آقا سیدضیاءالدین کودتا شد و سید به ریاست وزرایی منصوب گردید، کابینهای که تشکیل داد ماژور مسعودخان کیهان را به وزارت جنگ تعیین نمود و رضاخان که عامل کودتا بود به ریاست دیویزیون قزاق منصوب شد… آن موقع که ماژور مسعودخان وزیر جنگ بود رضاخان نیز زیردست او قرار داشت و میبایست رضاخان اوامر مافوق را اطاعت کرده به کار بندد، ولی چنین نبود و رضاخان به جای اجرای اوامر وزیر جنگ به او دستور میداد و تحکم میفروخت. ماژور مسعودخان بارها این جریان را در هیئت دولت مطرح کرده کسب تکلیف مینمود تا اینکه در جلسه ۷ ثور ۱۳۰۰ بنا به پیشنهاد محمود جم، وزیر خارجه کابینه آقا سیدضیاءالدین، هیئت وزیران موافقت نمودند اجازه داده شود رضاخان در جلسه هیئت دولت حضور یافته و توضیحاتی از ایشان خواسته شود. فورا رضاخان به عمارت وزرا احضار و در جلسه شرکت نمود و بحث در این باره آغاز گردید. همین که ماژور مسعودخان که رضاخان بغل دست او نشسته بود سخن آغاز کرد و باب گله را گشود رضاخان دست راست را بلند کرد و ناگاه سیلی محکمی به صورت وزیر جنگ نواخت. صدای گوش خراش سیلی رضاخان در تمام سالن هیئت وزرا پیچید. رئیسالوزرا و سایر وزیران وحشتزده از روی صندلیها بلند شده مات و مبهوت به رضاخان که در منتهای عصبانیت و وزیر جنگ که از شدت درد گوش صورت را در میان دو دست گرفته بود نگاه میکردند. در این وقت رضاخان از جای خود بلند شد و بدون خداحافظی جلسه را ترک گفت و سیدضیاءالدین و وزرای کابینه او هم مانند مجسمه همچنان در فکر فرو رفته بودند تا اینکه ماژور مسعودخان در میان درد و رنج قلم را برداشت و استعفای خود را نوشت و تسلیم سیدضیاءالدین کرد و نالان از اتاق خارج شد.
آیا میدانید این سیلی رضاخان چقدر به نفع او تمام شد؟ بله این سیلی مانند بمبی بود که بر سر رئیسالوزرا فرود آمده بود و به او فهماند گرفتار چه شخصی است و در حالی که عدلالملک دادگر، محمود جم، رضاقلی هدایت، منصورالسلطنه، مودبالدوله، موقرالدوله و مشیر اعظم اعضای کابینه او دورش حلقه زده بودند استعفای ماژور مسعودخان را با جمله «با استعفای جناب اجل آقای مسعودخان موافقت میشود» مینوشت، به عدلالملک، منشی جلسه، دستور داد پیشنهادی به عنوان سلطان احمدشاه تنظیم کنید که «نظر به لیاقت و کفایت آقای رضاخان میرپنج، رئیس دیوزیون قزاق، ایشان را برای وزارت جنگ پیشنهاد و استدعای صدور فرمان همایونی را دارم. فردای این روز رضاخان رسما به عنوان وزیر جنگ معرفی شد.»۱
رضاخان در یکقدمی احمدشاه
شماره آرشیو: ۱۲۴۰۲۳-۲۷۵م
پی نوشت:
۱. سالنامه دنیا، ش ۹ (۱۳۳۲)، صص ۱۴۸-۱۴۹.