ملکالشعرای بهار
درِ خانه نیمهباز است. «آقا، آقا…»؛ هیچکس جواب نمیدهد. هرچه در میزنم هم صدایی نمیشنوم. با فشاری کم در کامل باز میشود؛ حیاط پر از خاک است و دیوارهای بنای کنار در ورودی شاید بازسازی شدهاند. همه چیز نشان میدهد کارگران مشغول کارند، اما چه کاری؟
همسایهها با تکان سر، نام خانه را تایید میکنند. اینجا خانه معروف به «ملکالشعرای بهار» است؛ خانه پلاک چهار در بنبست گوهر، خیابان ملکالشعرای بهار. شماره نگهبان روی تکه کاغذ کوچکی بر در قهوهایرنگ و سادهاش چسبانده شده، اما گویا هیچکس در خانه نیست، چند عکس از ورودی میگیرم، چند دقیقه منتظر میمانم و بار دیگر به داخل خانه نگاه میکنم، برای احتیاط به سر کوچه هم نگاهی میاندازم، جوانی سرخوش در حالی که شعری را زیر لب زمزمه میکند وارد بنبست میشود، نگاهمان که به هم گره میخورد سرعتش را بیشتر میکند، در چهارچوب در فلزی خانه میایستد و میگوید «امری داشتید؟»
خانه ملکالشعرای بهار – شهریور ۱۳۹۹
به تابلو سر بنبست اشاره میکنم؛ «خانه موزه ملکالشعرای بهار»؛ تابلو را دیدم خواستم اگر امکان بازدید هست، خانه موزه را ببینم. سرش را تکان میدهد و میگوید: میبینید که خانه در دست تعمیر است و مدتی است که تعطیل شده.
میپرسم تعمیرات تا کی ادامه دارد، اما پاسخش علامت سوال بزرگتری به ذهن میآورد «شاید دیگر برای بازدید استفاده نشود، اما برای اطمینان با نگهبان خانه تماس بگیر». دستش را به سمت شماره چسباندهشده به در میبرد و بعد صدای بسته شدن در را میشنوم.
سالهاست خبر وضعیت نه چندان مناسب خانه ملکالشعرای بهار تایید میشود، اما هیچ حرف و حدیثی از توجه بیشتر به خانه نیست؛ خانهای که در مرز ۸۰ سالگی قرار دارد یعنی در اواخر دوره پهلوی اول ساخته شده و با وجود معاصر بودنش مانند تعداد زیادی از خانههای قدیمی و ارزشمند تهران شرایط خوبی ندارد.
خانه ملکالشعرای بهار – شهریور ۱۳۹۹
با نگهبان تماس میگیرم، میپرسم چه زمانی خانه برای بازدید فعال میشود. میگوید: شاید تا پایان سال و شاید هم بیشتر. و به در دست مرمت و بازسازی بودن خانه اشاره میکند، اما او هم تاکید میکند که ممکن است کاربری خانه تغییر کند، ولی باز هم میخواهد تا پایان سال باز هم به خانه سر بزنم.
فضای داخلی خانه ملکالشعرای بهار – تصویر متعلق به سال ۱۳۹۰ است
اواخر سال ۹۰ بود که خبر رسید خانه ملکالشعرای بهار در حال تخریب است، درست مانند خبری که دو سه هفته قبل اعلام کردند. حدود یک دهه قبل هم سراغ خانه آمدیم که یکی از ساکنانش به ایسنا گفت: «خانه در اوایل انقلاب مصادره شد. حدود ۲۰ سال است در این خانه ساکن هستیم. تا پنج سال پیش (اواسط دهه ۸۰)، سهچهارم خانه بهعنوان انبار در اختیار سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران بود و در آن، لوازم اداری فرسوده را نگهداری میکردند تا اینکه سازمان اسناد در سال ۱۳۸۵ این خانه را تخلیه کرد. متأسفانه برخی افراد قصد تخریب این خانه تاریخی را دارند و به همه ساکنان خانه دستور تخلیه دادهاند.»
فضای داخلی خانه ملکالشعرای بهار – تصویر متعلق به سال ۱۳۹۰ است
سالها خبری از وضعیت این خانه تاریخی و ارزشمند نبود و در این میان تابلویی نیز با نام «خانه موزه ملکالشعرای بهار» سر بنبست گوهر نصب شد و در نهایت اردیبهشت سال گذشته بود که هیات موسس خانه انجمنهای ادبی کشور درخوست کرد تا خانه ملکالشعرای بهار به انجمنهای ادبی واگذار شود.
ولی کمتر از یک ماه قبل خبرهایی از فروش خانه به یک دستگاه دولتی و آغاز اقداماتی برای تخریب خانه مطرح شد، تا امروز که به نظر میرسد خانه ملکالشعرای بهار در دست مرمت است و شاید هم بازسازی.
خانه ملکالشعرای بهار – شهریور ۱۳۹۹
محمدتقی بهار ملقب به ملکالشعرای بهار در ۱۲۶۲ هجری شمسی در شهر خراسان متولد شد و تا وقتی در ۲۰ سالگی به مشروطه متصل نشده بود، خانهای در تهران نداشت. بنابراین خانه منسوب به او در تهران، خانه پدری بهار نیست. کارشناسان و اهل فن معتقدند «خانه بهار بهدلیل شخصیت فرهنگی و ساده مالک آن، تزیینات ندارد و بهنوعی نشاندهنده نوع فکر خاص ملکالشعراست. در ساخت این بنا از مصالح مرسوم همان دوران مانند آجر قزاقی، چوب، موزاییک، شیشه، گچ، تیر چوبی و تیر آهنی استفاده شده است. از معمار این بنا نیز اطلاع دقیقی در دست نیست. خانه از نظر ساخت، شکلی بسیار ساده دارد و خلاقیت و نوآوری ویژهای در آن دیده نمیشود.»
هرچند این خانه تاریخی دوم بهمنماه ۱۳۸۲ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید و حدود ۱۷ سال از شناسایی و ثبت آن میگذرد اما شاید هنوز پرونده ثبت ملی آن تکمیل نشده که مسئول مربوطه هنوز فرصت نکرده تا اطلاعات بیشتری درباره این خانه و مالکانش به وبسایت تاریخ ما بدهد.