پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ در شهریور ۱۳۲۰، سرباز کرمانشاهی، که همراه دیگر سربازها، تهران را ترک کرده بود، برای قهرمانمیرزا سالور، وضعیت و شرایط وقت را چنین روایت کرده است:
ما پنجاه و دو نفر بودیم با یک ستواندوم. این افسر جوان ما را با نظم و اسلحه و آنچه داشتیم در کمال نظم و امنیت به کرمانشاهان رسانید. هرجا رسیدیم به زور اسلحه و هدایت ستوان خود همه چیز گرفتیم حتی قند و چای. در یک ده هم ما را محاصره کردند. چندین روز مقاومت کردیم. بالأخره آنها فرار کردند.
ما پنجاه و دو نفر بودیم با یک ستواندوم. این افسر جوان ما را با نظم و اسلحه و آنچه داشتیم در کمال نظم و امنیت به کرمانشاهان رسانید. هرجا رسیدیم به زور اسلحه و هدایت ستوان خود همه چیز گرفتیم حتی قند و چای. در یک ده هم ما را محاصره کردند. چندین روز مقاومت کردیم. بالأخره آنها فرار کردند.
شماره آرشیو: ۱۳۰۳۴۵-۲۷۵م
پی نوشت:
قهرمانمیرزا سالور، روزنامه خاطرات عینالسلطنه، ج ۱۰، تهران، انتشارات اساطیر، ص ۷۹۶۳.