به مناسبت سالروز شهادت سردار شهید حسن شفیعزاده؛
اطاعتپذیری در عین توانمندی
زمانی آقای طهرانی مقدم در آبادان، بهعنوان خدمه و نیروی آقای شفیعزاده در خمپاره کار میکرد، اما بعدها در دوره فرماندهی آقای طهرانی مقدم در توپخانه، آقای شفیعزاده بهعنوان جانشین او کار کرد و اصلاً هیچگونه شائبه و ابهامی وجود نداشت و خیلی خوب و راحت در کنار هم کار میکردند. این به خلوصی که در جبهه بود برمیگشت.
به گزارش تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، حسن شفیعزاده متولد مردادماه ۱۳۳۶ در تبریز، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال آن تشکیل سپاه، جزو کسانی بود که اولین هستههای سپاه تبریز را پیریزی کرد و در سمت مسئول عملیات سپاه تبریز، در سرکوب خوانین و اشرار آذربایجان و حزب خلق مسلمان نقش فعال داشت.
با شروع جنگ تحمیلی و محاصره آبادان، با یک دسته خمپارهانداز که تحت مسئولیت شهید مهدی باکری اداره میشد، به جبهههای جنوب شتافت و به همراه تعدادی دیگر از رزمندگان در ایستگاه هفت مستقر شد و در عملیات ثامنالائمه (ع) حضور فعال داشت.
پس از عملیات طریقالقدس، بهعنوان رئیس ستاد تیپ ۲۵ کربلا انجاموظیفه کرد و در شکلگیری، انسجام و فرماندهی آن نقش اساسی داشت.
در عملیات فتحالمبین، معاون تیپ ۳۳ المهدی (عج) بود. پسازاین عملیات، با اندیشه بلندی که داشت و تجربیاتی که کسب کرده بود، متوجه شد که با گسترش سازمان رزم برای انجام عملیات بزرگ، نیاز به تشکیلات پشتیبانی آتشی به نام توپخانه است.
با همفکری تنی چند از فرماندهان ازجمله آقای حسن طهرانی مقدم، ضمن پیریزی و سازماندهی اولین آتشبارهای توپخانه، مسئولیت هماهنگی پشتیبانی آتش در قرارگاه فتح در عملیات بیتالمقدس را بر عهده گرفت.
ایشان در ادامه با تلاش بیوقفه و شبانهروزی، توپخانههای لشکری و گردانهای مستقل توپخانه را سازماندهی کرد؛ و سپس گروههای توپخانه را به استعداد چندین گردان شکل داد.
در سال ۱۳۶۲، تقریباً همه لشکرها و تیپهای رزمی سپاه به یگان توپخانه مجهز شده بودند.
در ادامه بنا بهضرورت تجهیز سپاه به موشکهای دور برد، آقای حسن تهرانی مقدم مأمور به راهاندازی یگان موشکی سپاه شد و از اول آبان ۱۳۶۲، آقای شفیعزاده فرماندهی توپخانه سپاه را عهدهدار شد و در فراهم کردن آتش توپخانه بسیاری از عملیاتها نقشآفرینی کرد.
ایشان سرانجام در ۱۳۶۶/۲/۸، در منطقه عملیاتی کربلای ۱۰ در ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ به شهادت رسید.
روایت سردار یعقوب زهدی
سردار یعقوب زهدی؛ سومین فرمانده توپخانه سپاه در دوران دفاع مقدس و از همرزمان سردار شهید حسن شفیعزاده در کتاب تاریخ شفاهی خود به بخشی از تواناییهای مدیریتی و خصوصیات اخلاقی ایشان اشارهکرده است که به مناسبت سالروز شهادت وی منتشر میشود:
ایشان چارچوب ذهنی خوبی داشت. حتی یک مقطعی در عملیات طریقالقدس هم مسئولیت ستاد تیپ کربلا به فرماندهی آقای مرتضی قربانی را به عهده داشت.
آقای قربانی آدم عملیاتی و برجستهای در جنگ بود ولی در بعد سازماندهی، آن تجربه و مهارت را نداشت؛ لذا آقای شفیعزاده چون این خلأ را احساس کرده بود، به کمک آقای قربانی رفت که کار سازماندهی تیپ کربلا را انجام دهد.
تقریباً میتوان گفت اولین کسی که در تیپ کربلا، ساختار تیپ ازجمله ستاد، واحدها و گردانهای آن را مشخص کرد، آقای شفیعزاده بود.
سالها بعد، گاهی که با بچههای طرح و برنامه در مورد توپخانه بحث میکردیم، میگفتیم آن موقع که شما هنوز کار سازماندهی را بلد نبودید، آقای شفیعزاده در تیپ کربلا سازماندهی میکرد.
آقای شفیعزاده از نظر سازماندهی، مدیریت و اجرا خیلی قوی بود. آقای طهرانی مقدم هم در ایده پردازی و نظریهپردازی و در بحثهای مربوط به آینده، نبوغ خاصی داشت.
زمانی آقای طهرانی مقدم در آبادان، بهعنوان خدمه و نیروی آقای شفیعزاده در خمپاره کار میکرد، اما بعدها در دوره فرماندهی آقای طهرانی مقدم در توپخانه، آقای شفیعزاده بهعنوان جانشین او کار کرد و اصلاً هیچگونه شائبه و ابهامی وجود نداشت و خیلی خوب و راحت در کنار هم کار میکردند.
این مدل ارتباطات و کار کردن در جبهه را شما اصلاً نمیتوانید در سیستم کشوری تصور بکنید؛ یعنی فردی که جایگاه بالایی داشته، کمتر میپذیرد زیردست نیروی خودکار کند، این در سیستم کشوری معمول نیست. این به خلوصی که در جبهه بود برمیگردد.
الآن خیلیها از شعاری که شهید بهشتی داشت و میگفت: ما شیفته خدمت هستیم، نه تشنه قدرت، حرف میزنند. خب این شعار را خیلیها دارند ولی تنها وقتی یک اتفاقی بیفتد و طرف بیاید کار بکند، معلوم میشود که شیفته خدمت است.
رفتار آقای طهرانی مقدم با شفیعزاده خیلی احترامآمیز بود و با خضوع در مقابلش میایستاد. تقریباً هر چیزی را که آقای شفیعزاده میگفت، قبول و اجرا میکرد.
به آقای شفیعزاده بهعنوان جانشین، اختیارات زیادی داده بود، اما آقای شفیعزاده هم رعایت میکرد؛ یعنی میدانست که آقای طهرانی مقدم فرمانده است.
منبع:
محمود چهارباغی، امیرمحمد حکمتیان، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: توپخانه سپاه (جلد اول) روایت یعقوب زهدی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: تهران ۱۴۰۲ صص ۳۱، ۱۶۸، ۱۶۹