فتح ماندگار / ۱۵
اوج هماهنگی و انسجام امدادی در بیتالمقدس
سردار نصرالله فتحیان گفت: وزارت بهداری، برای عملیات بیتالمقدس نهایت همراهی و همکاری را با بهداری سپاه کرد. انصافاً با لطف خدای متعال این هماهنگی و همدلی بین همه دستگاههای کشوری و لشکری در عملیات بیتالمقدس ایجاد و آن پیروزی بزرگ خلق شد. واقعاً اوج هماهنگی، انسجام و همافزایی در عملیات بیتالمقدس بود.
به گزارش تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، بهرهگیری از انگیزههای دینی و میهنی برای آزادسازی خرمشهر، طراحی مناسب و برنامهریزیشده، انسجام ارتش و سپاه، سرعت عمل، راهکار عبور از رودخانه، گستردگی منطقه نبرد، تأثیرات منطقهای و بازتاب جهانی، عواملی هستند که زوایای گوناگون نبرد بیتالمقدس را نسبت به سایر نبردهای دوران ۸ سال جنگ تحمیلی متمایز میکنند و باعث میشود که نبرد بیتالمقدس و آزادی خرمشهر قله افتخارات هشت سال دفاع مقدس محسوب شود.
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، مصمم است با تکیهبر آثار و اسناد موجود در این مرکز، همزمان با سالروز آغاز این عملیات غرورآفرین، جلوههای شکوه مقاومت و پایداری این حماسه عظیم را به روایت فرماندهان و رزمندگان حاضر در عملیات، در چندین شماره منتشر کند:
روایت سردار نصرالله فتحیان
سردار نصرالله فتحیان؛ مسئول بهداری رزمی سپاه در جبهه جنوب در دوران دفاع مقدس، در کتاب تاریخ شفاهی خود به بیان اقدامات بهداری و امدادی به رزمندگان در جریان عملیات بیتالمقدس پرداخته است:
مجموعه بهداری رزمی با بیش از پانصد دستگاه آمبولانس وارد این عملیات شد. زمین بسیار هموار منطقه عملیات موجب شد که در این عملیات برای اولین بار از اتوبوس بهجای آمبولانس استفاده شود؛ بهاینترتیب که صندلیهای حدود هشتاد دستگاه اتوبوس برداشته شد و شکل آمبولانس پیدا کرد.
در چهار روز اول عملیات، تعداد مجروحان خیلی زیاد بود. از دست دادن این منطقه اشغالشده راهبردی برای ارتش عراق خیلی سنگین بود؛ لذا در مرحله اول عملیات، در محور شمالی، یعنی جاده اهواز-خرمشهر و جنوب کرخه نور، سرسختانه مقاومت کردند و نیروهای ما در این محور خیلی موفق نشدند.
در محور جنوبی، رزمندگان با عبور از رودخانه کارون به سمت جاده اهواز-خرمشهر که از دیدگاه دشمن مسدود محسوب شده بود، موفق شدند با نصب دو پل روی رودخانه کارون در منطقه دارخوین خود را به جاده اصلی اهواز خرمشهر برسانند و پهلوی دشمن را بشکافند.
شگفتی در مرحله اول عملیات
در مرحله اول عملیات بیتالمقدس که رزمندگان خودشان را به جاده اهواز-خرمشهر رساندند، سه ساعت بعد، من به اورژانس برپاشده در شرق کارون در منطقه دارخوین واقع در جاده اهواز-آبادان رفتم تا وضعیت و نحوه تخلیه مجروحان عملیات را بررسی کنم.
بخشی از امکانات بهداری را هم بهصورت سیار پیشبینی و آماده کرده بودیم که بلافاصله با عبور نیروها از رودخانه کارون همراه آنها به آنطرف رودخانه برده شوند. آنچه برایم خیلی عجیب بود این بود که هیچ خبری از وجود مجروحان نبود! ظاهراً سرعت عمل و رعایت اصل غافلگیری بهگونهای اجراشده بود که نیروها در این محور، فاصله پانزده کیلومتری کارون تا جاده آسفالته اهواز –خرمشهر را بدون درگیری پیشروی کرده بودند.
ساعتهایی از روز گذشت، تانکهای عراقی از غرب جاده خرمشهر و از شمال آن اقدام به پاتک کردند. فعالیت پستهای امدادی یگانها از همان خط شروع میشد. مجروحان هم به اورژانسهای مستقر در هفت هشت کیلومتری خط مقدم تخلیه میشدند. یک ایستگاه انتقال هوایی و چند ایستگاه تخلیه زمینی هم در کنار اورژانس ایجادشده بود تا مجروحان را از آنجا به اهواز، آبادان، امیدیه یا ماهشهر انتقال دهند.
امدادرسانی در مرحله دوم
یک هفته بعد از مرحله اول عملیات، نیروها در شانزدهم اردیبهشت ۶۱، در مرحله دوم عملیات، از جاده اهواز –خرمشهر به سمت مرز بینالمللی حرکت کردند.
در این مرحله، دشمن تلفات چشمگیری به بعضی یگانهای ما، ازجمله تیپ ۸ نجف، تیپ ۱۴ امام حسین (ع)، تیپ ۲۷ حضرت رسول (ص) و تیپ ۲۵ کربلا وارد کرد.
در مرحله اول عملیات که پشت جاده خرمشهر رسیدیم، اورژانسهایی که برای مرحله اول عملیات از طریق یگانها برپاشده بود، با این پیشروی فاصلهشان با خط مقدم نبرد زیاد شده بود؛ بنابراین برای آمادگی بیشتر در مرحله دوم عملیات که خیز از جاده خرمشهر به سمت دژ مرزی شروع شد، اورژانسها به شکل چادرهای صحرایی هم پا با یگانهای مانوری حرکت کردند. این وضعیت موجب شده بود که اورژانسهای صحرایی ما هدف حملات آتش توپخانه دشمن قرار بگیرند. این وضع ما را به این فکر انداخت که انتقال مجروحان از میدان نبرد به پشت جبهه را با عبور از رودخانه در اولویت کارمان قرار دهیم.
امدادرسانی در مرحله سوم
در مرحله سوم عملیات، آنقدر مجروح به اورژانس تیپ ۲۷ حضرت رسول (ص) و تیپ ۷ ولیعصر (عج) در کنار جاده خرمشهر آورده بودند که آمبولانس و اتوبوسهای آمبولانسی برای انتقال آنها کفاف نمیداد! دشمن هم از سمت خرمشهر اورژانس را با خمپاره میزد.
خوشبختانه با هماهنگیهای لازم، هلیکوپترهای شینوک آمدند و مجروحان بدحال را که تعدادشان هم زیاد بود، تخلیه کردند. سرعت عمل هوانیروز و آمبولانسها و اتوبوسهای آمبولانسی برای انتقال مجروحان در عملیات بیتالمقدس خیلی خوب بود؛ چون زمین عملیات دشت و هموار بود.
از آنجا که فرماندهان عملیاتی نقش بهداری را در عملیات قبلی دیده بودند، توانستیم در این عملیات در همراهی با فرماندهان یک گام جلوتر برویم. در این عملیات، فرماندهان بیشتر مطالبه گر شدند؛ لذا مسئولان، بهداری قرارگاهها را در طراحی مانور عملیات مشارکت دادند.
حضور ما در طرح مانور این عملیات موجب شد که محل مناسبتری برای مراکز امدادی و درمانی انتخاب و تخلیه مجروحان بهتر انجام شود. در عملیات بیتالمقدس، در گردانهای رزمی تیپها، تا سطح گروهان هم یک امدادگر متخصص داشتیم.
چند روز بعد، مرحله سوم عملیات هم اجرا شد؛ ولی هیچ موفقیتی به دنبال نداشت. در مرحله سوم عملیات، به دلیل افزایش آمار مجروحان، انتقال مجروحان با مشکلات زیادی مواجه شد. نیروها بعد از ده شبانهروز نبرد سخت، خسته شده بودند. اگر هلیکوپترهای شینوک هوانیروز ارتش وارد عمل نمیشدند، یک فاجعه در اورژانس شهید کلاهدوز برای تخلیه انبوه مجروحان رخ میداد و تعدادی از مجروحان حتماً به شهادت میرسیدند.
نقش زنان در بهداری رزمی در بیتالمقدس
در عملیات بیتالمقدس، حدود نود درصد فعالیت نقاهتگاهها روی دوش خانمها بود، حضور پررنگ خانمهای پرستار و پزشک در نقاهتگاهها موجب شد که گروه زیادی از آقایان پرستار و کادر پزشکی را به اورژانسهای صحرایی در نزدیک خطوط مقدم جنگ ببریم.
در بیمارستان طالقانی آبادان که به خط مقدم نزدیک بود، با اینکه آنجا واقعاً زیر آتش بود، عدهای از خانمهای پرستار بیمارستان حاضر نشدند به عقب بیایند. نقش این خانمها در بیمارستان طالقانی بسیار مهم بود.
در ستاد تخلیه مجروحان هم تعدادی از خانمها بودند. خانمها در همه بیمارستانهای شهری در کار پرستاری و پزشکی نقش زیادی داشتند. تعداد زیادی از خانمها، ازجمله همسر خودم، که دوره فشرده پزشکیاری را گذرانده بود، در امدادگری نقش ایفا کردند.
تعامل و همکاری وزارت بهداری با بهداری رزمی در عملیات بیتالمقدس
وزارت بهداری که در عملیات فتحالمبین، دلهره و نگرانی توان رسیدگی به تعداد زیاد مجروحان جنگی را داشت، وقتی در پایان عملیات دید که بیش از ده هزار مجروح در زمانی کوتاهمدت، مدیریت و سازماندهی و درمان شدند، برای عملیات بیتالمقدس نهایت همراهی و همکاری را با بهداری سپاه کرد.
انصافاً با لطف خدای متعال این هماهنگی و همدلی بین همه دستگاههای کشوری و لشکری در عملیات بیتالمقدس ایجاد و آن پیروزی بزرگ خلق شد. واقعاً اوج هماهنگی، انسجام و همافزایی در عملیات بیتالمقدس بود.
در این عملیات که ۲۵ روز به طول انجامید، طبق آمار سپاه، ۱۷۰۰۰ مجروح و مطابق آمار ارتش هم ۶۰۰۰ مجروح داشتیم؛ یعنی درمجموع، حدود ۲۳۰۰۰ مجروح داشتیم و تعداد ۶۲۰۵ نفر هم به شهادت رسیدند.
در عملیات بیتالمقدس، بیش از ۲۰۰۰ عمل جراحی حیاتبخش انجام شد. این عملهای جراحی، علاوه بر بیمارستانهای صحرایی در اورژانسهای جبهه جنگ هم انجام شد. اگر این عملها در اورژانسها و بیمارستانهای صحرایی انجام نمیشد، حداقل ده درصد این مجروحان به آمار شهدای ما در این عملیات اضافه میشدند.
منبع:
علیاصغر ملا، عباس حیدری مقدم آرانی، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: بهداری رزمی: روایت نصرالله فتحیان، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۲، صص ۱۳۲، ۱۳۳، ۱۳۴، ۱۴۰، ۱۴۱، ۱۴۲