تاریخ سند: ۲۲ مرداد ۱۳۵۷
خیلی محرمانه
تلگراف وارده
از: اصفهان
به: [اداره کل سوم] ۳۱۲
با استفاده از منبع ۱۵۸۵* اخبار زیر به استحضار میرسد:
۱- بعدازظهر روز ۳۷/۵/۲۱[۲۵] احمد پسر خمینی از نجف با آیتالله [سیدحسین] خادمی در اصفهان تلفنی تماس حاصل و از اوضاع اصفهان جویا میشود که خادمی جواب میدهد حکومت نظامی است و عدهای کشته شدهاند. نامبرده از وضع نماز و منبر با توجه به وضع حکومت نظامی سؤال مینماید. خادمی جواب میدهد نماز جماعت از طرف علما ممنوع نشده، اما چون حکومت نظامی است ممکن است شبها تعطیل باشد. سپس احمد از جریان دیروز و پریروز و این که شنیدهام مردم از منزل شما آمدهاند بیرون سؤال مینماید، جواب داده میشود شب را در منزل ماندند و یک عده که رفتند بیرون شعار دادند، پلیس هم تیراندازی کرد و چند نفر کشته شدند. سپس خمینی میپرسد یک نفر آمده آنجا و گفته آقا (خمینی) فرمودهاند که مردم از منزل شما بیرون بروند، خادمی پاسخ میدهد خیر، گفته شده که دیگر صلاح نیست که مردم اینجا باشند و آقای مسعودی از قم خبر دادند که آقا (خمینی) دستور دادند، ولی بعداً تلفن کردند و گفتند که اشتباه کردهام و ما هم گفتیم تحصن موقوف باشد، چون دیگر وضع خطرناک شده بود؛ یعنی اگر اجتماع میکردند جلوی منزل خیلی کشته میشدند.
۲- عصر روز ۳۷/۵/۲۱[۲۵] آقای آیتالله [محمد] صدوقی از شهرستان یزد با آیتالله خادمی در اصفهان تلفنی تماس گرفته و پس از عرض تسلیت، تأثر خود را اعلام و آقای خادمی از وی دلجویی نمود. خادمی سؤال کرد که یزد خبری نبوده؟ صدوقی جواب میدهد هنوز خیر، و اضافه میکند که من امروز صبح با آقای آیتالله [سیدکاظم] شریعتمداری تلفناً تماس گرفته و ایشان گفتند جمعی از تهران آمدهاند اینجا و داریم مشورت میکنیم و نظرت چیست؟ گفتم نظر من این است تعطیل عمومی اعلام کنیم در تمام شهرها نتیجه بگیریم. ایشان گفتند شاید گوش به حرفمان نکنند. گفتم: شما اگر بفرمایید ما گوش میکنیم. صدوقی از آقای خادمی سؤال میکند که آیا بعد از این قضایا شما را تحت فشار نگذاشتهاند که نامههایی بنویسید و اعلام کنید که مردم مغازهها را باز کنند؟ خادمی پاسخ میدهد خیر، فقط راضی شدند که من بنویسم این تعطیل به امر من نبوده است. بعد آقای صدوقی میگوید اگر خدای ناکرده سراغتان آمدهاند که اعلام کنید مغازهها باز شود شما جواب منفی بدهید، زیرا اگر جواب مثبت بدهید خون مردم پایمال میشود؛ به علاوه بازاریها هم ناراحت میشوند. به هر حال اگر آمدند سراغتان شما به قم خبر بدهید.
نظریه ۱:
۱- با استفاده از منبع ۱۵۸۵ معلوم است اعمال آیتالله خادمی سریعاً [به]وسیله خود و یا ایادی او به خمینی اطلاع داده شده و خمینی هر دستوری میدهد خادمی با احتیاط بر طبق نظر او عمل میکند.
۲- شخصی که افکارش فوقالعاده حادتر از آقای خمینی است، آیتالله صدوقی در یزد میباشد که در جریانات اخیر، خادمی را بینهایت تشویق و ترغیب به عملیات ضد ملی و رژیم نموده و آرزوی قیام کل مملکت را علیه رژیم در سرِ بیمغز[!] خود میپروراند و با تماس با آیات قم و دیگر مراجع، پیوسته تحریک میکند. ضمناً تیمسار سپهبد ریاست ساواک[=ناصر مقدم] مقرر فرمودند سریعاً تلفن صدوقی قطع گردد و معلوم شود چگونه این افراد با این سهولت میتوانند با خارج تماس بگیرند. ضمناً پیشنهاد مینماید اطراف منزل صدوقی مأمور گمارده شود و به کلی ارتباطش با مردم قطع شود، زیرا با قطع تلفن هم میتواند [به]وسیله ایادی خود به این اقدامات ادامه دهد. ارتباطات آیتالله خادمی تحت کنترل است و در اجرای اوامر تیمسار سپهبد ریاست ساواک در مورد سرعت ارتباط خادمی با خارج، وضعیت این است که ارتباط بین اصفهان و نجف با واسطه انجام میشود، یعنی کاریر اصفهان از کاریر تهران تقاضای این ارتباط را میکند و کاریر تهران است که وقت معین میکند؛ بنابراین سرعت ارتباط [به]وسیله کاریر تهران انجام میگیرد، که در اجرای اوامر صادره باید تحقیق لازم به عمل آید. تقوی
[دستنوشته:]
اداره یکم
به کلیه سازمانهای[=ساواک] استانها توجه داده شود که مراقبت از آیات درجه۱ و وعاظ و روحانیون افراطی** هدف شماره یک آنها محسوب میشود و باید از منبع ۱۵۸۵ حتماً استفاده نمایند و از طریق منابع زنده نیز هدف را بپوشانند.
[پرویز] ثابتی؛ ۳۷/۵/۲۵
———————————————————————————————-
* ۱۵۸۵ کد شنود تلفنی ساواک بوده است.
** ساواک در مورد روحانیون مخالف رژیم پهلوی از واژه «روحانیون افراطی» استفاده میکرد.
اسناد بیشتر درباره شهید آیتالله حاج شیخ محمد صدوقی را در اینجا ببینید