در اوایل آوریل ۱۹۳۵، دولت محدودیتهای سفت و سختی برای عزاداری در روز عاشورا وضع کرد. راه افتادن دستههای عزاداری ممنوع شد. جی. ریوز چایلدز، کاردار موقت آمریکا، این ممنوعیتها و ناآرامیهای بعد از آن را در چندین شهر اینگونه گزارش کرده است:«از قرار معلوم امسال پلیس راه افتادن دستههای عزاداری در خیابانها به شیوه سالهای گذشته را ممنوع کرده بود. میگویند که چند روز قبل از فرا رسیدن عاشورا، که امسال به ۱۴ آوریل افتاده بود، برخی ملّاها مستقیماً به شاه تلگرام زدند و از او خواستند که محدودیتهای فوق را بردارد. میگویند ملّاهایی را که در کرمانشاه و تهران دست به اقداماتی زده بودند فوراً بازداشت کردند و تا فردای عاشورا در حبس نگاه داشتند. به همین ترتیب در بابل، که میگویند بیشترین ناآرامیها را داشته، ظاهراً ملّاها از مقامات شهر خواسته بودند که اجازه راه افتادن دستههای عزاداری در خیابانها را بدهند، ولی مقامات از دادن اجازه خودداری کردند، و از قضا شب ۱۳ آوریل در بابل زلزله آمد. در نتیجه مردم خشمگین بابل که حالا باید برای واقعهای ملموستر از شهادت [امام]حسین[ع] در هزار سال پیش عزاداری میکردند، به خیابانها ریختند و با نادیده گرفتن حکم دولت، دستههای عزاداری به راه انداختند. مأمورانی که قصد متفرق ساختن عزاداران را داشتند با مردم درگیر شدند، و میگویند که در این معرکه حداقل دو مأمور پلیس کشته شدند. میگویند ناآرامیهای کوچکتری هم در برخی نقاط دیگر کشور روی داده است؛ از جمله مشهد، قم، کرمان و یزد.» در تهران، عزاداریهای روز عاشورا به تجمع عزاداران در مساجد و خانهها محدود بود و حتی در این موارد هم عزاداران مواظب بودند که عزاداریشان از حد سینهزنی فراتر نرود.
منبع: رضاشاه و بریتانیا(بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا)؛ محمدقلی مجد؛ مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی؛ صص ۱۷۵ و ۱۷۶