• خانه
نکات‌پرس
یکشنبه, اردیبهشت ۲۱, ۱۴۰۴
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
نکات‌پرس
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

مقاومت روی قله ۲۵۱۹ / کاخ صدام در یک قدمی آتش توپخانه

۱۴۰۳/۰۵/۰۶
در نکات دیگران
مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه
مقاومت روی قله ۲۵۱۹ / کاخ صدام در یک قدمی آتش توپخانه


۱۴۰۳/۰۵/۰۶

به مناسبت ایام اجرای عملیات والفجر ۲؛

مقاومت روی قله ۲۵۱۹ / کاخ صدام در یک قدمی آتش توپخانه

سردار احمد غلامی گفت: عراقی‌ها دست‌بردار نبودند. بعدازظهر دوباره پاتک کردند. ما هنوز جاگیر نشده بودیم. آن قله برایشان اهمیت زیادی داشت. برای ما هم همین‌طور. اگر عراق آنجا را می‌گرفت، ما مجبور می‌شدیم نیروهایمان را تا تنگه عقب بکشیم.

به گزارش تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، عملیات والفجر ۲، در منطقه غرب پیرانشهر؛ حدفاصل ارتفاعات قمطره و تمرچین، به‌منظور تسخیر ارتفاعات سرکوب، تصرف پادگان عراقی حاج عمران و تسلط بر شهر چومان مصطفی و نیز گرفتن اسیر از دشمن انجام شد.

موفقیت در این عملیات و دستیابی به هدف‌های موردنظر، موجب نظارت بر مسیرهای تردد ضدانقلاب، پشتیبانی و حمایت از کردها و مبارزان مسلمان عراقی، بازداشتن ارتش عراق از هرگونه تجاوز به پیرانشهر می‌شد. چه اینکه امکان گسترش دامنه اجرای عملیات نامنظم در خاک عراق و زمینه نزدیک شدن به تأسیسات نفتی کرکوک را نیز برای ایرانیان، فراهم می‌کرد.

در این عملیات؛ شانزده گردان ازنیروی زمینی سپاه و شش گردان پیاده و یک گردان مکانیزه از نیروی زمینی ارتش شرکت داشتند. به دلیل صعب‌العبور بودن ارتفاعات، هوانیروز نیز، بخشی از مأموریت پشتیبانی عملیات را بر عهده گرفت.

در عملیات والفجر ۲ که از شامگاه بیست و نهم تیر ۱۳۶۲ آغاز شد، اوج درگیری رزمندگان ایرانی با نیروهای دشمن بر روی ارتفاعات ۲۵۱۹ بود، که پس از یک‌بار دست‌به‌دست شدن این ارتفاع، نیروهای خودی با شجاعت و مقاومت ستودنی و با پشتیبانی هوانیروز، توانستند بر تمام آن بلندی‌ها مسلط شوند. علاوه بر این، ارتفاع مهم کلو، پادگان حاج عمران و شمار دیگری از ارتفاعات مهم منطقه، به دست نیروهای ایرانی افتاد. تسلط بر شهر چومان مصطفی؛ نتیجه مهم دیگر این عملیات بود.

انعکاس خبر تثبیت پیروزی ارزشمند عملیات والفجر ۲ که به یمن رشادت‌های تمامی رزمندگان ارتشی، سپاهی و بسیجی به‌دست‌آمده بود، موجی از شعف و شادی را در میان مردم صبور و رنج‌کشیده کشورمان به همراه آورد

 

روایت سردار شهید احمد غلامی؛ جانشین فرمانده تیپ سیدالشهدا (ع)

مقاومت روی قله ۲۵۱۹

عراقی‌ها ایستاده بودند و می‌جنگیدند. خیلی هم تلفات دادند. عده‌ای‌شان از صخره‌ها به پایین پرت شدند ولی تسلیم نشدند.

بعد از موفقیت ما (در تصرف قله ۲۵۱۹)، عراق پاتک‌های سختی انجام داد. از همان ساعت ۱۰ صبح که ما روی ارتفاع بودیم، بالگردهای عراقی، پر از نیرو روی آسمان می‌چرخیدند. تعدادی از عراقی‌ها محافظ هلیکوپترها بودند. چند تا از هلیکوپترها منطقه را بمباران می‌کردند و راکت می‌زدند و چند تا هلیکوپتر هم نیروها را جابجا می‌کردند. روی ارتفاع هم می‌چرخیدند تا نیروها را در فرصت مناسب روی ارتفاع بگذارند.

نوک صخره‌ها پله‌پله بود. روی یکی از پله‌ها که سطحش صاف بود، نیرو پیاده کردند، بچه‌ها هلیکوپتر را با آر.پی.جی زدند. یکی از نیروهای ما به نام صادق عرب آن را زد. هلیکوپتر پایین دره افتاد.

عراقی‌ها دست‌بردار نبودند. بعدازظهر دوباره پاتک کردند. ما هنوز جاگیر نشده بودیم. آن قله برایشان اهمیت زیادی داشت. برای ما هم همین‌طور.

اگر عراق آنجا را می‌گرفت، ما مجبور می‌شدیم نیروهایمان را تا تنگه عقب بکشیم. ما قله و جاده‌ای را که به‌طرف شمال می‌رفت، گرفته بودیم. آن جاده برای عراق بسیار مهم و حیاتی بود. انتقال نفت‌های عراق از موصل و کرکوک و ترانزیت کالا از بنادر ترکیه به عراق، از آن جاده انجام می‌شد.

صدام یک کاخ در چومان مصطفی داشت که ما از بالای قله، روی آن دید و تیر داشتیم. چون دید داشتیم، می‌توانستیم درخواست آتش کنیم تا توپخانه‌مان آنجا را بزند.

جایی که ما بودیم، بچه‌های تیپ ویژه شهدا هم عمل کرده بودند. آن‌ها کمک زیادی به ما کردند. در شناسایی‌ها آمدند، خطوط را به ما معرفی کردند محمود کاوه و علی قمی معاونش در قرارگاه آمدند و نکات خوبی را به ما گوشزد کردند. در پشتیبانی و رساندن مهمات هم به ما کمک کردند.

بعد از عملیات، از موفقیت ما آن‌قدر ذوق‌زده شده بودند که هرکدام یک تیم برای ما کمک فرستادند. صبح عملیات فرماندهان یگان‌های سپاه یکی‌یکی آمدند. رحیم صفوی هم آمد. مهدی باکری آمد و تشکر کرد. گفت من شب یک گروهان نیرو می‌آورم اینجا تا کانال بکنند که تک‌تیراندازها در ارتفاعات شما را نزنند.

یک تکه بود که تک‌تیراندازهای عراقی از آنجا نیروها را می‌زدند. وقتی کانال زده شد، بچه‌ها از داخل آن، بالای صخره‌ها می‌رفتند.

ارتشی‌ها هم آمدند از ما تشکر کردند. واحد تعاونمان هم سریع آمد آن ۱۵۰ نفر نیروی ارتشی را که آنجا شهید شده بودند تخلیه کرد.

شهدای خودمان را دو سه روز بعد تخلیه کردیم. مثلاً علی موحد را سه روز بعد پیدا کردیم. علت اینکه شهدای ارتش را زودتر تخلیه کردیم این بود که خانواده‌هایشان چشم‌به‌راهشان بودند. ده پانزده روز از شهادت آن‌ها می‌گذشت و می‌بایست زودتر به پایین منتقل می‌شدند.

 

منابع:

۱-بابایی، گلعلی، کوهستان آتش، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، نشر بیست‌وهفت بعثت، تهران ۱۳۹۹، صص ۱۶۹، ۱۷۰

۲-مژدهی، علی، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: از ری تا شام: روایت احمد غلامی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۳۹۸، صص ۳۹۱، ۳۹۲



منبع: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس

پست‌ بعدی
اعلام آمادگی ۳۶۵ هزار داوطلب بسیجی برای عملیات شهادت طلبانه

اعلام آمادگی ۳۶۵ هزار داوطلب بسیجی برای عملیات شهادت طلبانه

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

logo-samandehi
  • خانه

© 2024 تمام حقوق برای نکات‌پرس محفوظ است.

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • خانه

© 2024 تمام حقوق برای نکات‌پرس محفوظ است.