به مناسبت سالروز شهادت مهندس محمد طرحچی؛
معمار مهندسی جنگ جهاد در دفاع مقدس
با تقویت ستاد پشتیبانی جنگ جهاد جنوب به فرماندهی محمد طرحچی، نقش جهاد در ورود به کارهای مهندسی رزمی روند منسجمتری پیدا کرد. طرحچی تقسیمبندی مهندسی را در سه مرحله پیش از عملیات، حین عملیات و پس از عملیات برای فرماندهان جهاد در جبهه سوسنگرد تشریح کرد.
به گزارش تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، شهید محمد طرحچی طوسی در نخستین روز بهار ۱۳۳۲ در شهر مشهد مقدس متولد شد. او دوره ابتدایی را با موفقیت گذراند.
ازآنجاکه از استعداد و هوش سرشاری برخوردار بود، دوران دبیرستان را در دبیرستان نصرت ملکی مشهد با درخشش پشت سر نهاد و سپس در رشته مکانیک دانشگاه پلی تکنیک تهران قبول شد.
او از بدو ورود به دانشگاه با عضویت در انجمن اسلامی، مبارزه علیه رژیم پهلوی را آغاز و مطالعات خود را نیز عمیقتر کرد.
او با حسن ناجیان در دوران دانشجویی آشنا شد. دلیل ورزیدگی او در جبهه به این دلیل بود که در دوران دانشجویی یکی از کوهنوردان حرفهای بهحساب میآمد.
شخصیت سیاسی او در دوران دانشگاه شکل گرفت و تخصصهای لازم را در مدت کوتاهی کسب کرد. بسیاری از دوستانش در دوران دانشجویی تصور میکردند؛ محمد دانشجوی سربهزیری است و کاری به سیاست ندارد ولی برخلاف این تصور، او چنان زیرکانه کار میکرد که حتی ساواک نیز نتوانست کوچکترین ردپایی از او به دست بیاورد.
فعالیت گسترده او در کمیته کارگری، بخشی از کارهای سیاسی او بهحساب میآمد. او در جریان پیروزی انقلاب اسلامی نقش فعالی داشت.
او پس از فارغالتحصیل شدن در مهندسی مکانیک، راهی جنوب کشور شد و مدتی در آنجا مشغول به کار بود. پس از تشکیل جهاد سازندگی در دفتر مرکزی جهاد به جهاد سازندگی پیوست.
طرحچی در آغاز جنگ با حکم شورای مرکزی جهاد عازم خوزستان شد و با حداقل امکاناتی که داشت، تشکیلاتی به راه انداخت و در دفتری به نام طرح و برنامه، امور اساسی جنگ را در دستور کار خود قرار داد.
اولین خاکریزهایی که در مناطق عملیاتی زده شد، بهوسیله طرحچی انجام گرفت. او بارها سوار بر موتور جلوتر از رزمندگان وارد عملیات میشد و به رانندههای بلدوزر برنامه میداد.
در مواقعی خود پشت دستگاههای سنگین مینشست و خاکریز احداث میکرد و هیچگاه این خلاقیتهای خود را برای کسی بازگو نکرد.
راهاندازی و تقویت مهندسی رزمی در جهاد
او در نخستین ماههای آغاز جنگ دریافت که باید جهاد را در محوریت مهندسی رزمی سوق داد. وی در ۱۱ ماه حضور در جنگ، موفق به راهاندازی و سازماندهی مهندسی جنگ جهاد در جنوب شد.
با تقویت ستاد پشتیبانی جنگ جهاد جنوب به فرماندهی محمد طرحچی، نقش جهاد در ورود به کارهای مهندسی رزمی روند منسجمتری پیدا کرد.
فرماندهان جهاد متوجه این موضوع شده بودند که باید عملیات مهندسی در هر عملیات را در سه مرحله دنبال کنند. طرحچی تقسیمبندی مهندسی را در سه مرحله پیش از عملیات، حین عملیات و پس از عملیات برای فرماندهان جهاد در جبهه سوسنگرد تشریح کرد.
محمد طرحچی پس از انجام عملیات فرمانده کل قوا متوجه شد که این جبهه یکی از خطوط ورود به عملیات شکستن حصر آبادان خواهد بود، به همین دلیل، وقت زیادی را در جبهه محمدیه گذاشت تا راههای نفوذ به خطوط دشمن را پیدا کند.
او در مرداد سال ۱۳۶۰ دو طرح را آماده کرد و به حسن باقری داد. یکی از این طرحها احداث جادهای برای وصل به جبهه آبادان بود، دیگری رها کردن نفت به رودخانه کارون و آتش زدن آن بهمنظور ایجاد وحشت در میان یگانهای مستقر در کنار رودخانه کارون. او قبل از شهادت جزئیات این طرح را به ناجیان و رضوی داده بود.
اقدام دیگر طرحچی پیش از شهادت، راهاندازی کامل ستاد پشتیبانی و مهندسی رزمی جنگ جهاد سازندگی در کیلومتر ۳ جاده خرمشهر بود که ازاینپس به نام ستاد کربلا شناخته میشد.
درواقع، این ستاد مرکز کلیه فعالیتهای مهندسی رزمی جهاد در جنوب بهحساب میآمد و بعد از شکلگیری قرارگاه کربلا، همین ستاد محل استقرار این قرارگاه شد.
کادر سازی فرماندهان در مهندسی جنگ جهاد
اولین دوره شکلگیری مهندسی جهاد در تابستان ۱۳۶۰ بهوسیله طرحچی و ناجیان به مرحله اجرا درآمد. راهاندازی واحدهایی مثل طرح و برنامه، تحقیقات مهندسی و مهمتر از اینها عملیات مهندسی که مسئولیت آن بر عهده مهدی ورشابی بود، از همین مقطع، اجرایی شد.
محمدتقی رضوی از روحیه بالا و خلاقیت طراحی و شرکت در عملیات برخوردار بود، به همین دلیل، طرحچی از او در نحوه توسعه مهندسی در مناطق عملیاتی استفاده میکرد و رضوی و ورشابی را در جریان طرحهای آینده جنگ قرار میداد.
نگاه رضوی به جنگ کاملاً درازمدت بود و این امر موجب شد که طرحچی روی او بیشتر حساب باز کند. واحدهای ستاد کربلا به دو قسمت صف و ستاد تقسیم میشد که واحدهای عملیاتی زیر نظر رضوی فعالیت میکردند و واحدهای ستادی با ناجیان هماهنگ بودند.
طرحچی با واگذاری امور اجرایی ستاد کربلا، وقت خود را در جلسات فرماندهان جنگ، بهخصوص افرادی مثل حسن باقری و بازدید هدفمند از جبههها صرف میکرد. او رضوی و ناجیان را با خود به این جلسات میبرد تا ضمن آشنایی با فرماندهان، در جریان روند آینده جنگ قرار گیرند.
اگرچه تمام فرماندهان جهاد از طرحچی بهعنوان معمار و بنیانگذار مهندسی رزمی جهاد یاد میکنند، اما با توجه به عمر کوتاه ۱۱ ماهه او در جنگ و ادامه راهش توسط ناجیان و رضوی، کلیه جهادگران حاضر در جنگ اعتقاددارند که این سه شخصیت بنیانگذار مهندسی رزمی جهاد در جنگ بودند.
شهادت معمار مهندسی جنگ جهاد در قنوت نماز
در ۱۱ شهریور ۱۳۶۰، اتفاق ناگواری برای جهاد سازندگی افتاد. پس از اینکه طرحچی ساختمان جدید پشتیبانی و مهندسی رزمی جنگ جهاد در جنوب را ساماندهی کرد و مدیریت ستادی آن را به مهندس ناجیان واگذار کرد، بهاتفاق ورشابی برای بازدید از جبهه اللهاکبر، عازم این منطقه شد و قبل از تاریکی وارد محور عملیاتی شدند.
صدای انفجار گلولههای خمپاره میآمد و عراقیها آتش سنگینی روی آن محور هدایت کرده بودند. آن محور خط جدیدی بود که نیروها پشت خاکریزی که دو دستگاه لودر در حال احداث بودند، با دشمن میجنگیدند.
آتش شدید دشمن برای طرحچی مشکوک بود و تصمیم گرفت خود را به آن خاکریز برساند. در محلی که آنها ایستاده بودند، یک شکاف در خاکریز ایجادشده بود تا نیروها و دستگاههای سنگین بتوانند از آن عبور کنند و از همین شکاف رگبار مسلسل عراقیها آنها را تهدید میکرد.
گلولههای خمپاره بهطور متوالی پشت آن خاکریز فرود میآمدند و نیروها در سنگرهای انفرادی کوچک در پشت خاکریز، پناه گرفته بودند.
هوا کاملاً تاریک شده بود که طرحچی آستین بالا زد، وضو گرفت و بهاتفاق ورشابی پشت همان خاکریز اقامه نماز بست. او با آرامش در قنوت دعا میخواند که لحظهای بعد انفجاری مهیب زمین را به لرزه درآورد. صدای شلیک گلوله مستقیم تانک در فضا پیچید و سپس به طرحچی اصابت کرد.
بدن قطعهقطعه شده طرحچی زیر نور منور دیده میشد و هر قسمت از بدنش به گوشهای پرت شده بود. از او، تنها قسمتی از سر و کتف و قسمتی از دستش باقیمانده بود و از بقیه اعضایش خبری نبود.
جهادگران ناباورانه بدن قطعهقطعه شده فرمانده مهندسی جنگ جهاد سازندگی را جمع کرده و به معراج شهدای اهواز منتقل کردند.
ورشابی در جریان اصابت گلوله تانک بهشدت مجروح و به اهواز منتقل شد و تا ماهها نتوانست وارد عملیات شود.
منبع:
محمودزاده، نصرتالله، خاکریزهای خط مقدم (جلد یکم)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۱، صص ۷۱، ۱۲۵، ۱۲۶، ۲۱۹، ۲۲۰، ۲۲۱