به مناسبت سالروز شهادت سردار شهید علی رضاییان
داغ جانکاه خبر شهادت دوست
سردار کریم نصر اصفهانی گفت: اشک در چشم همه جمع شده بود. باور از دست دادن دوست و انسان مخلص و با صفایی مثل رضاییان برای همه ما سخت بود. موقع اذان ظهر بود. آستینها را بالا زدیم و وضو گرفتیم. نماز ظهر و عصر را خواندیم تا با ذکر خدا دلمان آرام بگیرد. بعد از نماز، قاسم سلیمانی، دعای تعقیبات نماز عصر را بارها خواند، همه تکرار میکردیم و گریه امانمان نمیداد.
به گزارش تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، شهید علی رضاییان، در تاریخ ۱۹ تیر ۱۳۲۶ در تهران متولد شد. او قبل از انقلاب کارگری ساده بود اما از مبارزان و مخالفان رژیم پهلوی بود که بارها تحت تعقیب قرار گرفت و به علت فعالیتهای ضد رژیم، بارها به زندان افتاده بود.
با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه پاسداران انقلابی اسلامی، به این نهاد پیوست و با شروع غائله کردستان به دست ایادی کفر جهانی، راهی این منطقه شد و در پی تجاوز رژیم بعثی عراق به میهن اسلامی، به جبهههای جنوب عزیمت کرد.
شهید رضاییان در عملیاتهای فرمانده کل قوا، شکست حصر آبادان، طریقالقدس، فتحالمبین، بیتالمقدس و رمضان حضور فعالی داشت.
وی سرانجام در تاریخ سوم آبان سال ۱۳۶۲، در عملیات پیروزمندانه والفجر ۴ در سمت فرمانده سپاه پاسداران قرارگاه مقدم حمزه سیدالشهدا (ع) هنگامیکه همگام با یگانی از جانبرکفان بسیج سپاه پاسداران در خطوط مقدم جبهههای نبرد حضور داشت، به آرزوی دیرین خویش دست یافت و شهادت را با آغوش باز پذیرا شد.
روایت سردار کریم نصر اصفهانی؛ فرمانده تیپ ۴۴ قمر بنیهاشم (ع) در دفاع مقدس:
منطقه عملیات والفجر ۴، حالت جنگلی و علفزار داشت؛ به همین دلیل، تشخیص میادین مین خیلی سخت بود. من، حسین خرازی، احمد کاظمی و قاسم سلیمانی در قرارگاه بودیم که علی فدوی (جانشین فعلی فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)، ناراحت آمد و صحنه غمانگیز شهادت علیرضاییان را تعریف کرد. گویا علی رضاییان، علی فضلی و علی فدوی، برای شناسایی رفته بودند و علی رضاییان روی مین رفته و شهید شده بود و علی فضلی و علی فدوی هم مجروح شده بودند.
اشک در چشم همه جمع شده بود. باور از دست دادن دوست و انسان مخلص و با صفایی مثل رضاییان برای همه ما سخت بود. از او برای ما تنها خاطرات و عکسهایش به یادگار مانده بود.
موقع اذان ظهر بود. آستینها را بالا زدیم و وضو گرفتیم. نماز ظهر و عصر را خواندیم تا با ذکر خدا دلمان آرام بگیرد. بعد از نماز، قاسم سلیمانی، دعای تعقیبات نماز عصر را بارها خواند، همه تکرار میکردیم و گریه امانمان نمیداد.
منبع:
مساح، مرتضی، به اروند رسیدیم (جلد دوم)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۲، ص ۵۰