اشاره: در تابستان سال ۱۳۰۳ و در شرایطی که رضاخانِ رئیسالوزراء و عواملش با برقراری حکومت نظامی، دستگیری و تبعید مخالفان دولت و تعطیلی روزنامهها، بر طبل اختناق میکوبیدند، آیتالله سیدحسن مدرس با نگارش نامهای خطاب به صدرالاسلام و به آن وسیله به «آقایان حجج اسلام و علماء اعلام» اصفهان، از ایشان خواست که با توجه به موقعیت حساس پیش آمده، با علمای تهران همصدا شوند. این نامه و پاسخ علمای اصفهان به آن را عوامل لشکر جنوب در سانسور مکاتبات ضبط کرده، رونوشت از آن برداشتند.
******
متن نامه آیتالله سیدحسن مدرس به علمای اصفهان:
بسم الله الرحمن الرحیم
حضور مبارک موالی عظام و آقایان حجج اسلام و علماء اعلام وفقهم الله تعالی
معروض میدارم شرح مبسوط شفاهاً خدمت مولای خودم آقای صدرالاسلام سلمهالله تعالی تذکار دادم که مفصلاً به عرض آقایان برسانند و نظریات داعی را در احوال و اوضاع کنونی و اینکه حقیقتاً موقع صراط مانندی پیش آمده که علاجی جز مساعی جمیلۀ سلسلۀ جلیله در ختم غائلۀ حالیه و مهیا شدن از برای عدم ارتجاع در آتیه نیست، و نظر به اینکه مقتضیات کنونی چنین پیش آمده که مسئولیت عمده را متوجه به آقایان اینجا[=تهران] نموده، لازم است آقایان [اصفهان] نظر مساعدت و موافقت، فکراً، عملاً و غیره داشته باشند تا آقایان اینجا به حولالله و قوّته و مستمداً به انفاس قدسیه بتوانند با کفر، فسق، عناد، جمود و غیره مقاومت نمایند و مهماً امکن آثار و ماترک سابقین را حفظ کرده، بلاخور ودیعه گذارند. البته این نکته را هم آقایان منظور دارند که باید از روی انصاف، با حفظ حدود و حقوق و عمل کردن هر کس به قدر طاقت، توافق و اتحاد نموده و به قوه موافقت، مقاومت با پیشآمد نمود؛ چه زمان انقلاب هر کس باید به فکر خود باشد. عامۀ اهل طهران احساسات دیانتی خود را در قبال مردمان لامذهب و لاابالی بروز داده و میدهند. امیدوارم مدینۀ علم و اسلام در این موضوع اقدم باشند. لیکن از روی روش عقل و تدبیر بر طبق مقتضیات امروزه انشاءالله تعالی. فی ۲۲ شهر ذیحجه ۱۳۴۲ [۳ مردادماه ۱۳۰۳] – مدرس.»
پاسخ علمای اصفهان به نامه آیتالله سیدحسن مدرس:
طهران، سرتخت، کوچه حاجآقا عیسی، نمره ۷
خدمت حضرت مستطاب عمادالایمان حجتالاسلام آقای مدرس دامت برکاته
به عرض عالی میرساند رقیمه محترمه مورخه ۲۲ ذیحجه زیارت و جناب شریعتمدار ملاذالانام آقای صدرالاسلام سلمهالله هم شرح مذاکرات که کاشف از نیات پاک و مقاصد اسلامپرورانه حضرتعالی میباشد، مفصلاً اظهار نمودند. این داعیان خدام شریعت مطهره نظریات صائبه و افکار ثاقبه آن وجود محترم که پیوسته در حفظ مراسم شریعت مطهره و اعلاء کلمۀ مقدسه اسلامیه و جلوگیری از دسیسه و اسبابچینی معاندین و مخربین دین مبین اعمال داشته و دارند، تقدیس نموده، حقیقتاً استقامت در مقابل تهاجمات طبیعییّن و مرتجعین عموماً و مساعی جمیلهای که در این موقع باریکِ مبارزه کفر و اسلام به منصه ظهور رسیده، خصوصاً عالم اسلامیت را روشن و امام زمان عجلاللهفرجه را مسرور و اسلامیان را مفتخر گردانیده، بدیهی است با تمام قوا با مقاصد مشروعه اسلامیه پیوسته همراه و چنانچه در مرقومه محترمه اشاره شده که در این موقع مهم مسئولیت عمده متوجه روحانیین میباشد، باید در تحت جامعه روحانیت در ظلّ توجهات ولیّعصر عجلاللهفرجه قیام به وظایف روحانیت و حفظ مراسم دیانت و جلوگیری از خیالات باطله اعادی دین مبین و مقاصد مرتجعین و اشاعۀ منکرات شده، تغافل نشود و به همین نظریه هیئت محترمه علمیه اصفهان تشکیل و در اداء وظایف مذهبی ساعی و جاهد است و تصمیم قطعی دارد که رشته مکاتبات و مخابرات را با سایر علماء اعلام و حجج اسلام بلاد، خاصه با هیئت علمیۀ طهران و مرکز ایران مفتوح و برقرار، و تقاضا دارد که از آن طرف هم از معاضدت فکری و عملی با این هیئت، مضایقه و مسامحه روا ندارند و باب مراسلات را دائر داشته، انشاءالله تعالی با وحدت کلمه موفق به وظایف دیانت روحانی بوده باشیم. والله هوالموفق (هیأت علمیه اصفهان) شیخ نورالله النجفی (عبده الراجی نورالله بن محمد باقر)، داعی فشارکی (حسین منی و انا من حسینی)، الاحقر جلالالدین الموسوی (الراجی جلالالدین ابن محمد مسیح الموسوی)، الاحقر عبدالله الحسینی النجفی (عبدالله بن محسن الحسینی)، داعی صدرالعلماء (صدرالعلماء)، حقیر محمدهاشم کلباسی (محمدهاشم الکلباسی)، احقر بهاءالدین نوری (بهاءالدین)، (صدرالاسلام)، احقر نجمالشریعه (نجمالشریعه)، (نظامالشریعه)، الاحقر علینقی الحسینی (علینقی الحسینی ثقهالاسلام)، داعی علی (الراجی علی بن مفید)، احقر مرتضی الحسینی (عبده مرتضی الحسینی)، اسدالله الحسینی (عبدهالراجی اسدالله ابن محمدجعفر الحسینی)
اسناد بیشتر درباره آیتالله سیدحسن مدرس را در اینجا بخوانید