بزرگداشت دهه فجر انقلاب اسلامی/۹
شکستن حکومت نظامی به فرمان امام در شب ۲۲ بهمن
آن شب که از طرف رژیم شاه گفتند حکومتنظامی است و کسی بیرون نیاید؛ حاجآقا هرندی به مردم گفتند: نه! امام گفتن که باید بریم بیرون. حتی با اینکه گفتند قرار است تانک به خیابان بیاورند و کشتار و بگیر و ببند راه بیندازند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد، تحقیقات و نشر معارف دفاع مقدس و مجاهدتهای سپاه،نقطه نهایی انقلاب اسلامی ایران و نتایج سالها مبارزه با رژیم شاهنشاهی، از دوازدهم بهمنماه ۱۳۵۷ همزمان با ورود تاریخی امام خمینی به کشورمان تا بیست و دوم بهمنماه و روز سقوط رسمی نظام پادشاهی پهلوی رقم خورد که به دهه فجر انقلاب اسلامی نامگذاری گردیده است.
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس مصمم است به مناسبت این ایام خجسته، در چند شماره، خاطرات مبارزین انقلابی را که بعدها در راستای تداوم انقلاب در سنگر دفاع مقدس به حفاظت از میهن اسلامی خود پرداختند، منتشر نماید:
روایت سردار بهمن کارگر؛ رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس:
ما در مسجد کوکتل مولوتف درست میکردیم و عوامل رژیم شاه را اذیت میکردیم. درسومشق هم که روی هوا بود.
سال ۵۷، ۵۸ تقریباً مثل دوره کرونا بود و مدارس مدام تعطیل میشدند. بعضیها که طرفداری رژیم شاه را میکردند، دیگر تسلیمشده بودند.
یکی از کارهای عوامل رژیم شاه این بود که معترضان را دنبال میکردند و اگر کسی را میگرفتند او را میزدند. بیشتر مردم شبها هم بیدار بودند و شبانهروزی در جبهههای مبارزه حضور داشتند.
یکشب، ما به سهراه تیر دوقلو رفتیم. ارتشیها در خیابان ایستاده بودند. ماقبل از انقلاب فقط سروان و سرگرد دیده بودیم، وقتی درگیریها دیگر خیلی شدید شد، سرهنگهای ارتشی هم میآمدند. درجهدارهای عالیرتبه با جیپهای خاصی میآمدند.
من با آقا رضا طلا سر همین سهراه تیر دوقلو بودم که ارتشیها افتادند دنبال ما. من سریع وارد یک کوچه بنبست شدم. دو تا خانه کنار هم بودند که بینشان یک تورفتگی بود من خیلی لاغر بودم، رفتم داخل آن تو رفتگی و خودم را قایم کردم. آن شب تیراندازی هم میکردند
از ۲۱ بهمن، شب، وضعیت حکومتنظامی اعلام شد؛ ولی مردم، بهخصوص در جنوب شهر، به خیابان آمدند. نظامیها و عوامل رژیم شاه، خیلی در این مناطق اذیت شدند؛ چون این محلهها کوچهپسکوچه زیاد داشت و عوامل رژیم هم سعی میکردند که وارد آنها نشوند. اساساً هم جرئت نمیکردند وارد کوچههای فرعی شوند.
در نیمه سال ۵۷ بهفرمان امام، خیلی از سربازها از پادگانها فرار کرده و به مردم پیوسته، ارتشیهای زیادی هم با مردم و جریان انقلاب همراه شده بودند. ارتش شاه دیگر جایگاه قبلش را نداشت.
شکستن حکومتنظامی به فرمان امام
شب ۲۲ بهمن مردم به فرمان امام خمینی، حکومت نظامی را شکستند دیگر کاری هم از دست ارتشیها ساخته نبود. قبل از آن، امام نهضت را با فرستادن اعلامیه از فرانسه هدایت میکرد ولی وقتی ایشان به ایران آمدند؛ رهبری و هدایت مردم را بهطور مستقیم انجام میدادند.
امام اعلام کردند که بساط حکومتنظامی باید برچیده شود. حاجآقا هرندی پدر آقای صفارهرندی یکی از روحانیون منطقه ما بود. الآن هم یک مسجد در دروازه غار به نام ایشان است.
آن شب که از طرف رژیم شاه گفتند حکومتنظامی است و کسی بیرون نیاید؛ حاجآقا هرندی به مردم گفتند: نه! امام گفتن که باید بریم بیرون. حتی با اینکه گفتند قرار است تانک به خیابان بیاورند و کشتار و بگیر و ببند راه بیندازند، معلوم بود که دیگر کارشان تمامشده است.
شاید همان ۲۱ بهمن بود که خلع سلاح کلانتریها هم شروع شد. ما بهطرف کلانتری ۱۴ میدان خراسان رفتیم که پشت فروشگاه قدس بود. همه برای گرفتن کلانتری ۱۴ حاضر بودند. یکسری از مردم هم سراغ کلانتری ۱۶ در خیابان مولوی و باغ فردوس رفتند. وقتی کلانتری ۱۴ را گرفتند من هم در میدان خراسان، جلوی در کلانتری بودم. به هر ترتیب کلانتریها گرفته شدند و انقلاب پیروز شد. واقعیت این است که همۀ اینها لطف خدا بود.
البته در جاهای مهمی مثل خیابان نیروی هوایی هنوز درگیری وجود داشت. در خود ستاد نیروی هوایی، ارتشیهای انقلابی با گارد شاهنشاهی درگیر بودند. یک عده هم معتقد بودند که باید به سراغ رادیو و تلویزیون رفت.
بچهمحلهای ما و آنهایی که سربازی رفته بودند برای گرفتن رادیو و تلویزیون به راه افتادند. آن موقع سلاحها هم به دست بچههای انقلابی افتاد که آنها را به مساجد آوردند و در درگیریها و مواقع گوناگون به کمکشان آمد. وقتی خبر پیروزی انقلاب از طریق رادیو اعلام شد؛ شور و شوقی سراسری شکل گرفت. خیال مردم دیگر راحتتر شده بود.
منبع:
نیازی، یحیی، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: روایت بهمن کارگر، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۳، صص ۶۷، ۶۸، ۶۹