در سالِ ۱۳۱۶ش، طیِّ اطلاعیهای محرمانه از سوی وزارتِ داخله، بهطورِکلی روضهخوانی ممنوع شد. در این اعلامیه، هدف از ممنوعیتِ روضهخوانی، خارجکردنِ مردم از خرافات و آشناکردنِ آنها با تمدنِ آن روز، بهعنوانِ وظیفهای اساسی برای دولت در امورِ داخلی دانسته شده بود.
پیشتر در ۲۴ اسفند ۱۳۱۴ سرلشگر ضرغامی در جایگاه ریاست ارکان حرب کل قشون دستور داده بود « سینه زنی و دسته سازیهای سابق که مخالف با شئون عزاداری میباشد به کلی ممنوع است.» اما در مرحله اول محدودیت را به اینگونه اعمال نموده بود. «مجالس روضه باید در مساجد و تکایا منعقد و با یک صورت آبرومندی از طرف اهالی اقدام نمایند. مثلا برای نشستن مستمعین صندلی و نیمکت تهیه نموده …» اما بعدها همان هم ممنوع شد و حتی برگزاری مجلس ختم نیز دچار محدودیت گردید. وعاظ متمرد را همراه با برپاکنندگان با سرنیزه روانه شکنجه گاه میکردند. حتی پس از سرکوب قیام گوهرشاد، نماز جماعت نیز در مشهد ممنوع شد.
در این میدان حکام سعی بر پیشی گرفتن از یکدیگر داشتند. برای نمونه، حاکمِ یزد در اعلامیهای به شهربانیِ این شهر نوشت: «منسوخنمودنِ روضهخوانی، حتی در خانهها، از وظایفِ اولیه بوده و مخصوصاً مأمورینِ دولت موظف هستند که موهومات را از سرِ مردم خارج کنند و آنها را با اجرای تمدنِ امروزه آشنا سازند.»
نحوه دعوت به مراسم عزاداری بی شباهت به تشکیل جلسه های محرمانه و سیاسی نبود. این روند تا هنگامِ سقوطِ پهلویِ اول و تبعید او ادامه داشت. حمله متفقین در شهریور ۱۳۲۰، منجر به اشغال کشور به دست بیگانگان و از هم پاشیدن اقتدار حکومت مرکزی شد. هرچند سرنگونی رضاخان زمینه مساعدی را برای فعالیت نیروهای معتقد به فرهنگ اسلامی ایرانی ایجاد کرد، اما آنچه موجب فعالیت بیشتر نیروهای مذهبی می شد، تکاپوی جریانات فرهنگی فکری غرب زده بود. کشور به میدان رقابت ایدئولوژی های مختلف تبدیل شده بود.
در اولین محرم پس از تبعید رضاشاه، در شرایطی که دولت اقتدار سابق را نداشت اعلام کرد روضه خانگی آزاد است اما سایر اقسام عزاداری را ممنوع کرد.هرچند این مصوبه تأثیری نداشت و مردم به صورت علنی مراسم عزاداری خود را برقرار کردند.
نادیده گرفتن مصوبه دولت تا بدانجا پیش رفت که رادیو از روز ۶ بهمن رسما به پخش مراسم سوگواری پرداخت و روزنامه اطلاعات نیز آگهی آن را درج کرد و از اقدام رادیو در قطع موسیقی و دعوت از سخنران مذهبی تقدیر کرد. چنین عملکردی تا قبل از سقوط رضاشاه در شهریور همان سال، در خیال نیز نمیگنجید.