محمدرضا پهلوی، آخرین پادشاه ایران، دوبار کشور را ترک کرد. نخستینبار در مرداد ۱۳۳۲، برای فرار از خشم هواداران مصدق، به ایتالیا گریخت. بار دوم نیز چند هفته پیش از پیروزی انقلاب، ماندن را بهصلاح ندانست. او در ۲۶ دی ۱۳۵۷، ایران را ترک کرد؛ اما اینبار بازگشتی در کار نبود.
محمدرضا ماهها در کشورهای مختلف سرگردان ماند و سرانجام در پنجم مرداد ۱۳۵۹، در ۶۱ سالگی و بر اثر سرطان خون، در بیمارستان معادی قاهره درگذشت. روایت پیش رو، برشی از صفحات ۴۱۶ تا ۴۱۷ کتاب «ایستگاه خیابان روزولت» است. این کتاب به قلم محمد محبوبی به رشته تحریر درآمده و توسط مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی منتشر شده است.
قاهره، ایستگاه آخر شاه فراری
در روز ۵ مرداد ۱۳۵۹ رسانههای جهان، بهویژه خبرگزاریهای آمریکایی، خبر از مرگ محمدرضا پهلوی، آخرین پادشاه ایران، در بیمارستان نظامی معادی قاهره دادند. گزارشهایی که از آخرین لحظات حیات او منتشر میشد، گواهی میداد که شاه سابق مرگ جانکاه و رقتانگیزی داشت. به گزارش نیوزویک، محمدرضا پهلوی در روزهای آخر به پزشکان خود گفته بود که «از زندگی تصنعی خسته شدهام. نمیخواهم مثل تیتو بمیرم.»[۱] مارشال تیتو در فرایند درمانیاش، وادار شده بود رضایت دهد که پای چپش را قطع کنند، اما این کار سودی نبخشید و چندی بعد جان سپرد؛ و محمدرضا پهلوی که نمیخواست سرنوشت تیتو برای او هم تکرار شود، از پزشکها خواسته بود که از اقدامات درمانی ویژه ولی ترحمبرانگیز پرهیز کنند.
همانطور که مرگ محمدرضا پهلوی در تنهایی و بیکسی بود، مراسم تشییع جنازۀ او هم در خلوت و انزوا گذشت. تنها سه رئیس دولت در مراسم حضور داشتند که دو نفر آنها دیگر در رأس قدرت نبودند و فقط انور سادات بود که همچنان رئیسجمهور مستقر محسوب میشد. بهجز سادات، ریچارد نیکسون، رئیسجمهور سابق آمریکا، و کنستانتین دوم، پادشاه مخلوع یونان، هم خود را به قاهره رسانده بودند. جالب آن که نیکسون به سبب رفاقت دیرینهاش با محمدرضا پهلوی در مراسم تدفین حضور یافته بود و نمایندۀ اعزامی کاخ سفید نبود؛ کاخ سفید به اعزام آلفرد اترتون، سفیر آمریکا در قاهره، به مراسم تشییع اکتفا کرده بود.[۲] محمدرضا پهلوی، این متحد دور و دراز ایالات متحده، حتی نتوانسته بود احترام واشنگتن به جنازهاش را جلب کند و بدین ترتیب، در مسجد رفاعی قاهره بیکسانه دفن شد. […]