• خانه
نکات‌پرس
شنبه, شهریور ۱۵, ۱۴۰۴
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
نکات‌پرس
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

زهری که به جام نرسید

۱۴۰۴/۰۶/۱۵
در نکات دیگران
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
زهری که به جام نرسید


 

پس از حادثهٔ ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، آمریکا و متحدانش در اواخر سال ۱۳۸۰ به بهانهٔ مبارزه با گروه تروریستی القاعده، به کشور افغانستان حمله کردند و آنجا را به اشغال خود در آوردند. این موضوع که سبب ترس طیف اصلاح‌طلب در ایران شده بود، سبب گردید تا در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۱، تعداد ۱۲۷ نفر از نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس ششم، در نامه سرگشاده‌ای خطاب به رهبر معظم انقلاب، از ایشان بخواهند تا با نوشیدن جام زهر و عقب‌نشینی از برخی مواضع انقلابی، از اشغال ایران به‌وسیلهٔ آمریکا جلوگیری کنند.

تلقی آنان این بود که آمریکا قصد لشکرکشی به ایران را دارد و چون نمی‌توان در مقابل آمریکا ایستادگی کرد، پس باید تسلیم خواسته‌های او شد و از این طریق جلوی حملهٔ آمریکا را گرفت. البته مشخص است که مقام معظم رهبری، چنین درخواستی را نپذیرفتند. [۱]

 

وقایع سال ۷۸

تعطیلی روزنامه سلام به‌دلیل شکایت وزارت اطلاعات در تیرماه ۱۳۷۸ به‌خاطر انتشار یک سند محرمانه، منجر به بروز اعتراضات دانشجویی در کوی دانشگاه تهران شد که این اعتراضات به درگیری‌های خیابانی و تهدید امنیت کشور انجامید. این ناآرامی‌ها در شرایط سیاسی ملتهب ناشی از «قتل‌های زنجیره‌ای» در سال ۷۷ شکل گرفت و برخی رسانه‌های دوم خردادی از این موقعیت بهره‌برداری کردند تا زیرساخت‌های نظام را تضعیف نمایند.

فاصله زمانی بین ۱۸ تیر تا انتخابات مجلس ششم در ۲۹ بهمن، دوره‌ای مهم برای تأثیرگذاری مطبوعات اصلاح‌طلب بر افکار عمومی کشور بود. این وضعیت منجر به تضعیف نهادهای امنیتی و قوه قضائیه و ایجاد تنش در جامعه، به‌ویژه در میان جوانان شد که به سمت شعارهای رادیکال گرایش پیدا کردند. همچنین، در این دوره‌ی کوتاه پس از پیروزی سید محمد خاتمی در انتخابات سال ۷۶، اصلاح‌طلبان بر اهمیت حمایت از دولت تأکید داشتند.

 

جریان چپ و مجلس ششم

شرایط پیش آمده پس از انتخابات دوم خرداد، آغاز برخی تغییرات و تحولات در جریانات سیاسی کشور بود. در جریان چپ به تدریج لایه‌های مدرن‌تر مانند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و بعدها جبهه مشارکت نسبت به لایه سنتی‌تر (روحانیون) قدرت نقش‌آفرینی بیشتری پیدا کردند. به‌طوری‌که کم‌کم بخش‌های سنتی را به حاشیه بردند و در عوض لایه‌های لیبرال مانند جریان نهضت آزادی که پیش از این در حاشیه بودند از طرف جریان چپ جدید به متن فضای سیاسی کشور فراخوانده شدند؛ به صورتی که اگر در گذشته نه چندان دور خصوصاً در دهه اول، مخالفت شدیدتر در مقایسه با مدارای بیشتری که جناح راست با این جریان، داشت خصوصیت جریان چپ شناخته می‌شد. این‌بار این گروه‌ها به‌تدریج بخشی از جریان چپ (اصلاح‌طلب) را شکل می‌دادند و هویت سیاسی تفکیک‌ناپذیری از اصلاح‌طلبان در افکار عمومی جامعه داشتند.[۲]

شکوری‌راد از اعضای ارشد حزب مشارکت خود به این امر اذعان دارد که حزب مشارکت علاوه بر ایجاد پیوند با نیروهای خط امام، ارتباطاتش را مقید به قید خاصی نکرده و حتی با نیروهای ملی مذهبی، نهضت آزادی و بعضاً ملی هم همکاری‌هایی را در برخی زمینه‌ها داشته است.[۳]

این تغییرات و از طرفی جریان‌های رسانه‌ای متعدد باعث شد تا در دوره ششم انتخابات مجلس شورای اسلامی، پیروزی با طیف غالب از اصلاح‌طلبان باشد. کسانی که یا اصالت اصلاح‌طلبی داشتند یا به نحوی خود را به این اردوگاه گره زدند.

 

جام زهری از سوی مرعوبان

ماجرا از زمانی شروع شد که حزب مشارکت به‌عنوان حزبی دولت ساخته پس از پیروزی اصلاح‌طلبان در انتخابات سال ۷۶ توانست سه سال بعد کرسی‌های زیادی را در مجلس شورای اسلامی به دست آورد. غلبه غربگرایان در قوه مقننه و مجریه باعث شد کشور حاشیه‌های زیادی را تجربه کند.

یکی از همین موارد نامه ۱۲۷ نماینده مجلس ششم بود که در ظاهر قرار بود به صورت محرمانه به رهبر معظم انقلاب نوشته شود اما خبر آن ابتدا توسط بی‌بی‌سی و صدای آمریکا منتشر شد. این مساله اعتراض مجید انصاری عضو سرشناس اصلاحات را هم برانگیخت. وی دراین باره گفته بود: نمایندگان [مجلس ششم] به این سوال پاسخ دهند که نامه اخیر آن‌ها چرا قبل از اینکه به دست رهبر معظم انقلاب برسد، سر از اینترنت و سایت‌های ضدانقلاب درآورد؟! [۴]

نامه‌ای خطاب به رهبری معظم انقلاب نوشتند که قبل از رسیدن به دست معظم له، در سایت‌های خبری منعکس گردید! رادیو بی‌بی‌سی و رادیو فردا نیز نامه را پوشش دادند! این نامه ابتدا در سایت جبهه مشارکت ایران اسلامی منتشر گردید! این نامه به «نامه جام زهر» معروف شد. نمایندگان امضاکننده در این نامه مسائلی را مطرح کردند که متأثر از تمایلات غرب‌گرایانه آنان بود.[۵]

 

فرمانده عملیات در پارلمان

این نامه اوج التقاطی‌گری و تجدید‌نظرطلبی جریان اصلاحات در آن مقطع، به‌ویژه اشخاصی مانند بهزاد نبوی بود. نبوی به‌عنوان فرمانده عملیات پارلمانی اصلاح‌طلبان در مجلس ششم علیه نظام جمهوری اسلامی به شمار می‌رفت. او که زمانی از چهره‌های اصلی چپ و معروف به ضدآمریکایی بودن بود، پس از واقعه ۱۱ سپتامبر و گسترش تهدیدات آمریکا علیه ایران، مانند هم‌فکرانش در موج تسلیم در برابر آمریکا شرکت جست.[۶]

نقش اساسی او در پیگیری تصویب لایحه سه فوریتی امضای پروتکل الحاقی بر کسی پوشیده نیست. بهزاد نبوی در این خصوص می‌گفت: «باید پروتکل الحاقی را بدون قیدوشرط امضا کنیم و از برخوردهای شعارگونه پرهیز نماییم.» او چندین گام فراتر از مفاد پروتکل الحاقی پیش رفت و حتی داشتن هر نوع فناوری هسته‌ای را برای کشورمان اساساً غیر‌ضروری دانست و پیشنهاد کرد که ایران برای خروج از این بن‌بست باید از این فناوری چشم‌پوشی کند: «معتقد به ضرورت استفاده از این انرژی در حجم زیادی که بعضی از دوستان و همکاران مطرح می‌کنند، نیستم.»[۷]

نبوی همچنین با افزایش تهدیدات آمریکا علیه ایران به ترسیدن از آمریکا اعتراف و بلکه افتخار می‌کرد: «مسلم است که می‌ترسم. کیست که از یک آمریکای تا بنِ دندان مسلح که در عراق خود را چنین نشان داد و هیچ احترامی برای استقلال دولت‌ها قائل نیست، نترسد! بله، من می‌ترسم. ظاهراً آمریکایی‌ها هر کاری که بتوانند کنند، برای سازمان ملل متحد یا حتی افکار عمومی غرب اهمیت ندارد.»[۸]

سپس او و دیگر نمایندگان افراطی مجلس ششم طی نامه‌ای اهانت‌آمیز به رهبر معظم انقلاب، رسماً از ایشان خواستند تا در مقابل آمریکا سر تسلیم فرو آورند:«آنچه ما می‌فهمیم این است که مسئولان حاکمیت باید صادقانه از مردم در قبال همه قصورها و سوء‌تدبیرها پوزش بخواهند و البته این عذرخواهی، شکست و عقب‌نشینی از مواضع اصولی نیست، بلکه نشانه فروتنی و بزرگواری است تعظیم به مردم خود سبب جلوگیری از کرنش به بیگانگان می‌شود. اگر جام زهری باید نوشید قبل از آنکه کیان نظام و مهم‌تر از آن، استقلال و تمامیت ارضی کشور در مخاطره قرار گیرد باید نوشیده شود و بی‌تردید این برخورد خردمندانه و متواضعانه، از سوی ملت با همان پاداشی مواجه می‌شود که امام عزیز راحل روبرو شد.»[۹]

 

 هیاهویی برای هیچ

عملکرد مجلس ششم با انتقادات زیادی روبه‌رو بود. بسیاری معتقد بودند که این مجلس به‌جای اقدامات عملی مؤثر و رفع  مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم، تنها به هیاهوی سیاسی و منازعات درون‌جناحی مشغول بوده است. بهزاد نبوی دو سال بعد از پایان مجلس ششم زبان به اعتراف گشود و با ندامت و شرمندگی اعلام کرد: «مجلس ششم در این مدت هیچ مصوبه‌ای که به درد مردم بخورد، نداشت.» [۱۰]

با رد صلاحیت بهزاد نبوی برای شرکت در انتخابات مجلس هفتم، او متنی را تحت عنوان استعفانامه از نمایندگی مجلس آماده کرد: «ما بر این باوریم که کاهش حمایت و مشروعیت مردمی نظام در داخل و طرح شعارهای تند و توخالی و دشمن‌تراشی در خارج، در عمل نافی استقلال ملی در جهان تک‌قطبی کنونی است و باید از اتخاذ چنین سیاست‌هایی اکیداً خودداری کرد. ما برای حفظ آزادی و حقوق ملت، مصرّح در قانون اساسی به یاری خدا همچنان با کسانی که قصد حاکمیت استبداد با پوشش دین را دارند مقابله خواهیم کرد!»[۱۱]

مفهوم پیام نامه ۱۲۷ نماینده این بود که قدرت‌های بزرگ چه بخواهیم و چه نخواهیم سلطهٔ خود را به‌زور بر ما تحمیل می‌کنند پس چه بهتر این سلطه را خود داوطلبانه بپذیریم و این تاکتیک را عین درایت و هوشمندی نامیدند. در نامهٔ ۱۲۷ نفر از نمایندگان مجلس ششم در رابطه با سیاست خارجی آمده بود: «نگارندگان نامه اینک نگران هستند، نگران همان آرمان‌ها، نگران پایه‌های مشروعیت نظام یعنی اسلامیت و جمهوریت و افزون بر همهٔ این‌ها، اخیراً نگران تمامیت ارضی و امنیت ملی کشور. آنچه ما را بر آن داشت تا بدین صورت مصدع اوقات شویم حساسیت شرایط، فرصت اندک و بزرگی خطری است که پیش روی کشور است و با‌کمال تأسف نجواهای خیرخواهانه و پیشنهادهای آرام و مکتوم ما در سال‌های گذشته ره به جایی نبرده است، پس اجازه دهید بر مبنای وظیفهٔ شرعی و قانونی خود و تعهد و مسئولیتی که در برابر خدا و مردم داریم، آنچه را به خیر و صلاح همه می‌دانیم با حضرتعالی، که براساس قانون اساسی یعنی میثاق ملی همهٔ ما به شخص اول کشور هستید در میان بگذاریم، به آن امید که این خیرخواهی منشأ اثر شود.» [۱۲]

 

مردم نمی‌خواستند

هر چند در سال‌های بعد شخص نبوی هم به این نتیجه رسید که این خواسته آن‌ها خواست مردم نبود و حتی فایده‌ای هم نداشت: «من خودم جزء کسانی بودم که در آن حرکت (تحصن و استعفا) حضور داشتم. به جرئت می‌گویم آن حرکت هیچ نتیجه عینی و ملموسی نداشت؛ حتی هم‌فکران ما که برای مجلس هفتم کاندیدا شده و ردصلاحیت هم نشدند، در انتخاباتی که اداره آن بر عهده دولت اصلاحات بود، رأی نیاوردند. نتیجه چه شد؟ ۳۰ کاندیدای اصولگرا (از تهران) وارد مجلس هفتم شدند.»[۱۳]

او سال‌ها بعد به این نتیجه رسید مردم صرفاً به حرف تند رأی نمی‌دهند: «این نشان می‌دهد مردم الزاماً به تندترین حرف‌ها رأی نمی‌دهند. ما هرچه را زورمان می‌رسید برای جلوگیری از انتخاباتی که حق نامزدشدن را بسیار محدود کرده و بیش از هفت هزار نفر در آن ردصلاحیت شده بودند، در مجلس ششم به کار بستیم.»[۱۴]

 

راهی که تمام نمی‌شود

این اقدام نمایندگان مجلس ششم، تنها به این نامه محدود نماند و در فضای سیاسی آن زمان بازتاب گسترده‌ای یافت. این طیف در سال‌های بعد هم اقدامات متعارض با جمهوری اسلامی داشتند. برای نمونه، در جریان انتخابات سال ۱۳۸۸ در قالب جلسات، میزگردها، حضور در مطبوعات و خصوصاً با استفاده از فضای مجازی، شدیداً خط حمله خود را به شخص رهبر معظم انقلاب تنظیم کرده بودند. در آن زمان و در هنگام انتخابات یکی از کاندیداها محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور مستقر بود.

بهزاد نبوی می‌گوید باید سعی کنیم احمدی‌نژاد را کاندیدای رهبری معرفی کنیم که اگر شکست خورد، رهبری شکست خورده باشد. ما یک‌بار این کار را در خرداد ۷۹ انجام دادیم که ضربهٔ سنگینی بود و به‌سختی از جا بلند شدند، اکنون باید ضربهٔ نهایی را به رهبری بزنیم.[۱۵]

این جریان، که بهزاد نبوی یکی از ارکان اصلی آن به شمار می‌رفت، پس از حوادث انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ به دلیل سیاه‌نمایی و تشویش اذهان عمومی و تلاش برای مهندسی اوضاع قبل و بعد انتخابات و از همه مهم‌تر توانمندسازی جریان فتنه با مطرح‌کردن موضوع تقلب، سرانجام در تاریخ ۲۹ دی ۱۳۸۸ به شش سال حبس تعزیری محکوم شد.

در کیفرخواست دادستان عمومی و انقلاب تهران در دادگاه علنی رسیدگی به اتهامات متهمان کودتای مخملی که مورخ ۱۰ مرداد ۸۸ منتشر شد، آمده است: «بهزاد نبوی با هدف القای جعل و تقلب در انتخابات و تشویش اذهان عمومی، نامه وزارت کشور را جعل نموده و با انتصاب افترا به این وزارتخانه و توزیع وسیع آن قصد فریب افکار عمومی را داشته است. در بازرسی از منزل نبوی اسنادی دال بر جعل سند به دست آمده است. طبق گزارش‌های منابع موثق اطلاعاتی از جلسات محفلی اعضای اصلی سازمان مجاهدین انقلاب با محوریت نبوی، سخن از تمرکز حملات روی ولایت فقیه بوده است.»

 

جبهه مقابلِ مقاومت و نگاه رهبری

این ماجرا نشان‌دهنده عمق اختلاف‌نظر و تقابل جریان اصلاحات افراطی مجلس ششم با خط‌مشی مقاومت و استکبارستیزی نظام جمهوری اسلامی ایران بود. آنان با تفسیری خاص از شرایط بین‌المللی و با القای ترس و ناتوانی، خواستار عقب‌نشینی از اصول انقلابی و پذیرش سلطه‌پذیری بودند؛ خواسته‌ای که با درایت و ایستادگی رهبری انقلاب اسلامی مواجه شد و بی‌پاسخ ماند. عبارت «جام زهر» که پیش از این توسط امام خمینی (ره) در پذیرش قطعنامه ۵۹۸ به کار رفته بود، توسط این جریان به شکلی کاملاً متفاوت و برای توجیه تسلیم در برابر زورگویی‌های آمریکا مورد سوءاستفاده قرار گرفت.

در رابطه با این نامه، رهبر انقلاب بیانات جالبی دارند: «در سال ۸۲ یک عدّه از نمایندگان مجلس [جمعی از نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس ششم] نامه نوشتند به بنده؛ یک نامهٔ واقعاً غیر‌منصفانه‌ای بود، خیلی غیر‌منصفانه بود. یک چیزهایی را گفتند، یک سؤال‌هایی از ما کردند که جوابش را خودشان باید می‌دادند؛ چون هم مجلس دست خودشان بود، هم دولت دست خودشان بود؛ باید آنها جواب می‌دادند، [امّا] از من سؤال کرده بودند!»[۱۶]

ایشان به‌صورت مشخص به تسلیم‌شدن و نقش دشمن در این بین اشاره می‌کنند: «آن وقت مضمون آن نامه و خلاصه‌اش این بود که باید تسلیم بشوید وَالّا کارتان تمام است! مال سال ۸۲ است. تسلیم نشدیم، ایستادیم و ان‌شاءالله باز هم خواهیم ایستاد. خب، این کار دشمنان ما بود که مکرّر این کار را انجام دادند.[۱۷]»

 


[۱]. غضنفری، کامران (۱۳۹۶). پرونده هسته‌ای و ابعاد پیدا و پنهان آن، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی. ص ۱۹.

[۲].امینی، پرویز (۱۳۸۹)جامعه شناسی ۲۲ خرداد، تهران: ساقی ص ۸۰.

[۳]. همان.

[۴]. روزنامه ایران، ۲۸/۰۷/۱۴۰۱، ص ۵.

[۵]. کیهان، ۱۹/۹/۱۳۹۹، ص ۶.

[۶]. الفت‌پور، علی(۱۳۹۴) بازگشت از نیمه راه، تهران: مولف، ص ۱۵۰.

[۷]. همان.

[۸]. همان.

[۹]. بخشی از متن نامه.

[۱۰]. الفت‌پور، بازگشت از نیمه راه، ص ۱۴۹.

[۱۱]. بخشی از متن استعفای بهزاد نبوی.

[۱۲]. صدقی، ابوالفضل (۱۳۹۲). سیاست خارجی دولت خاتمی ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۱۹۷.

[۱۳]. روزنامه شرق، ۲۲/۱۲/۱۳۹۶، ص ۶.

[۱۴]. همان.

[۱۵] . ثابتی منفرد، امیرحسین(۱۳۸۹). روزشمار هشت ماه نبرد مقدس، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۳۰۷.

[۱۶]. بیانات رهبر انقلاب در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر تحصیلی، در ۲۷/۷/۱۴۰۱.

[۱۷]. همان



منبع: موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی

پست‌ بعدی
چرا قطعنامه ۵۹۸ جلوی جنگ را نگرفت؟

چرا قطعنامه ۵۹۸ جلوی جنگ را نگرفت؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

logo-samandehi
  • خانه

© 2024 تمام حقوق برای نکات‌پرس محفوظ است.

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • خانه

© 2024 تمام حقوق برای نکات‌پرس محفوظ است.