• خانه
نکات‌پرس
سه شنبه, مهر ۱, ۱۴۰۴
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
نکات‌پرس
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

از «ملت حزب‌الله» تا طعنه به دفاع مقدس

۱۴۰۴/۰۷/۰۱
در نکات دیگران
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
از «ملت حزب‌الله» تا طعنه به دفاع مقدس


نهضت آزادی در آغاز جنگ تحمیلی، خود را مدافع انقلاب و حامی مقاومت معرفی می‌کرد و حمایت ویژه‌ای از عملکرد نیروهای نظامی به عمل می‌آورد. با این ‌وجود، خیلی زود روایت سابق را فراموش و روایت دیگری را بازتوزیع کرد؛ روایتی که با تبلیغات صدام همسو بود.

آنان پس از فتح خرمشهر، دفاع ایران را «زیاده‌خواهی» و «کشورگشایی» خواندند و حتی ماشین جنگ مردم را «ترمز بریده» توصیف کردند. این چرخش عجیب، آن‌گاه آشکارتر می‌شود که نوشته‌ها و سخنرانی‌های پیشین مهندس بازرگان درباره لزوم مقاومت و جنگ در راه خدا، مقابل مواضع بعدی او قرار گیرد. روایت این ماجرا در صفحات ۴۹۹ تا ۵۰۳ از کتاب «نهضت آزادی ایران» به رشته تحریر درآمده و توسط موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی منتشر شده است.

 

نهضت آزادی همراهِ پروپاگاندای بعث

[…] در تبلیغات جنگی رژیم صدام در سال‌های پس از فتح خرمشهر در خرداد ۱۳۶۱، موقعیت تجاوزکارانه ارتش بعثی عراق، با شدت بیشتری، «دفاعی» توصیف می‌شد و ایران به تعرض و تجاوز به خاک عراق، متهم می‌گشت. به‌رغم حضور ارتش عراق در بسیاری از مناطق داخل خاک ایران، جنگ روانی صدام بر این محور قرار داشت که ایران را در موضع «تعرض و تجاوز» معرفی کند. شباهت و همسویی و تکرار تبلیغات جنگی صدام در تحلیل‌های نهضت آزادی، واقعیتی بود که از دید بسیاری از مردم و صاحب‌نظران، پنهان نمی‌ماند.

مهندس بازرگان در سخنرانی در دفتر نهضت آزادی به مناسبت پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب به سال ۱۳۶۲، ضمن توجیه تلویحی حمله عراق به ایران در آغاز جنگ، مدعی شد که با ادامه جنگ، ایران از حالت دفاعی خارج شده، و بر خلاف منطق قرآن به حالت تهاجمی[۱] در آمده است:

«بنا به خاصیت جبر یا نیروی زنده حاصله از تحرک سنگین و شتاب جنگ دفاعی، توقف ماشین جنگی سرشار از ایمان و عشق و انرژی و غرور، امکان‌پذیر نبوده، هرگونه پیشنهاد صلح و شرایط آبرومند پس زده می‌شود و با همان قوت و شدت به پیشروی ادامه داده از حالت مشروع و مثاب دفاع، به حالت حمله در آمدیم.

جنگ که در اساس و منطق قرآن، چیزی جز وسیله و آن هم وسیلهٔ محدود و مشروط نیست، بزرگترین مسئله و هدف علی‌الاطلاق انقلاب اسلامی گردید. هدفی که نهایتش در ابتدای تسلیم و استعفای صدام بود. ولی اوج گرفته متدرجاً رفتن به کربلا، تصرف بغداد، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی در عراق، جهش از بغداد به بیت‌المقدس، آزادکردن قدس و فلسطینی‌ها، نابود ساختن اسرائیل، انقلاب اسلامی در عربستان سعودی و مصر و سایر کشورهای مسلمان، و بالاخره سرنگونی نظام الحادی امپریالیستی آمریکا با سایر دولت‌ها ابرقدرت‌ها را در بر گرفت.

باز هم طبیعی است که چنین جنگی، اولویت درجه یک پیدا کند و همه چیز در خدمت آن قرار گیرد: نیروی انسانی، سرمایه‌های خدادادی و دستاوردهای ملی، خودکفایی و تولیدات یا اقتصاد و استقلال، آزادی و عدالت و بالاخره وحدت و حتی شهرت و مقبولیت اسلام، ولو به بهای نابودی ایران و به آتش کشیده‌شدن جهان.»[۲]

مطالب فوق، یکی از اولین تصاویر مخدوشی بود که نهضت آزادی با زبان گزنده مهندس بازرگان، از دفاع مقدس ترسیم می‌کرد. توصیف تداوم جبری و مکانیکی از آنچه که بازرگان «ماشین جنگی» نامیده، گویی ترمزش بریده و فرمانش در دست کسی نیست، طعنه آشکاری بود که مردم و رهبرشان را یکجا به سخره می‌گرفت.

 

استدلالِ علمی و قرآنیِ بازرگان درباره مقاومت

اینکه در دهه شصت، جنگ، بزرگ‌ترین مسئله و به‌زعم نادرست و خلاف واقع بازرگان، «هدف علی‌الاطلاق» انقلاب گردید و نهضت آزادی را از گسترش آرمان‌ها و اهداف خود نگران می‌ساخت، حاصل تجاوز متجاوزی بود که در صدر فهرست حامیانش آمریکا و اروپای لیبرال قرار داشت.

اما همین مهندس بازرگان قبلاً در بعثت و ایدئولوژی برخلاف طعنه‌ها و تمسخرهای اخیرش، چنین نوشته بود: «وقتی قصد جان و مال مسلمان‌ها و مخصوصاً منع و محو آیین‌شان را کردند و به توطئه و فتنه‌انگیزی پرداختند و رعایت حدود و عهود را نمودند، قرآن دیگر درنگ را جایز نشمرده است. باید جنگی کرد و آنها را هر جا هستند کشت و آن‌قدر پیش رفت تا بساط فتنه برچیده و حکم خدا یکسره برقرار شود.»[۳]

و در همانجا تأکید کرده بود: «سرنوشت کلیه قیام‌های حق‌خواهانه و انقلاب‌های آزادی و استقلال‌طلبانه نیز بالاخره، در میدان‌های جنگی تعیین شده است.»[۴]

این همان نهضت آزادی بود که در مانیفست «مبارزات سیاسی و مبارزات مذهبی» خود، به قلم بازرگان، نوشته بود: «دنیا آنچه دارد یعنی سرمایه‌های تمدن و اخلاق و معتقدات بشری، مدیون همین مبارزه‌ها و انقلاب‌هاست.»[۵]

و باز همین مهندس بازرگان بود که در اسلام، مکتب مبارز و مولد، لزوم مبارزه و خطر و مقاومت را حتی از نظر علمی توجیه می کرد: «اصولاً پدیدۀ حیات و هر پدیده ضد مرگ و تکامل و رشد، چون مخالف جریان طبیعی و خودبه‌خود است و منافی با اصل دوم ترمودینامیک درمی‌آید، ایجاد تعارض و برخورد با عوامل موجود می‌نماید. مانند شناکردن در جهت خلاف جریان رودخانه است که بدون مقاومت و ابراز قدرت و فعالیت و خطر، پیش نخواهد رفت.»[۶]

 وی در همان کتاب، ذیل تیتر «مقاومت جنگی به‌عنوان خصلت و ضرورت همگانی و همیشگی» تأکید می‌کند که از نظر قرآن «پیشامد حمله و ضرورت قبول محرومیت و مقاومت»، امری استثنایی برای مسلمانان صدر اسلام نیست و همه‌وقت و همه‌جا، قیام‌های الهی چنین بوده و خواهد بود».[۷] و «فضل خدا در همین واداشتن ما به قلع‌وقمع کردن مردمان فاسد و دشمن خدا است. از این بالاتر، قرآن، جنگ‌کردن در راه خدا را نه‌تنها لازم و ضروری می‌داند بلکه یک عمل عالی محبوب خدا معرفی می‌نماید.»؛[۸]
 

ژست انسان‌دوستانه

در انتهای جزوه تحلیلی پیرامون جنگ‌وصلح، ژست انسان‌دوستانه‌ای گرفته شده که انگیزه نهضت آزادی، «اجرای رهنمودهای حیات‌بخش قرآن، حفظ جان و مال و آبروی مسلمانان، و اتخاذ روش‌هایی عاقلانه و مبتنی بر مصالح دو ملت مسلمان، است.» این ژست دلسوزانه در کتاب انقلاب ایران در دو حرکت با نیش و کنایه به «ملت حزب‌الله»، این‌گونه تکرار می‌شود:

«جنگ، برنامه اصلی جمهوری و شغل و هدفی برای ملت حزب‌الله شده است. هدفی بی‌انتها که در برابرش، کم‌وزیاد خسارت‌ها و خرابی‌ها یا تعداد شهیدها و کشته‌ها، مطرح نیست و می‌گویند: هر چه بیشتر، بهتر.»[۹]

 در پاسخ به نظر آقای بازرگان و نهضت آزادی مبنی بر نفی تداوم دفاع مقدس به علت خسارت و خرابی، بی‌فایده نیست که به سخنی از ابراهیم یزدی اشاره شود. وی هنگامی که نماینده مجلس اول بود، مانند دیگر هم‌فکرانش، متناسب با فضای جامعه، موضع‌گیری‌های مثبتی داشت. او طی مصاحبه‌ای می‌گوید:

«اگر این جنگ ادامه پیدا کند، بدون شک باعث سقوط صدام خواهد شد. البته برای ما نیز خرابی و کشتار و خسارت به همراه دارد، ولی برای هر ارزشی باید بهایی پرداخت نمود.»[۱۰]

در عاشورای ۱۳۵۹، مهندس بازرگان نیز در سخنانی که با عنوان پیوستگی جبهه‌های جنگ حق و باطل، منتشر شد، جبهه‌های جنگ را «کربلاها» می‌نامد و آنها را مصداق «کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا» توصیف می‌کند، و درباره تداوم جنگ حق و باطل می‌گوید: «جنگ میان حق و باطل از روز خلقت آدم شروع شده و به اعتقاد شیعه تا ظهور و پیروزی امام غایب و استقرار حکومت جهانی واحد، ادامه خواهد داشت.[۱۱]

 


[۱] اتهام «تعرضی شدن» جنگ توسط بازرگان سپس در کتاب انقلاب ایران در دو حرکت تکرار شد و در دوران جنگ و پس از آن، به اشکال مختلف در بیانیه‌های نهضت آزادی و یا مصاحبه‌های دبیرکل و سایر مسئولان اصلی آن تکرار شد. به‌گونه‌ای که غلظت و شدت این اتهام علیه راهبرد دفاعی ایران، گاهی بیشتر از مواضع رژیم صدام و حامیان بین‌المللی‌اش به چشم می‌آمد.

[۲] تداوم و تحول انقلاب، مهدی بازرگان، نهضت آزادی ایران، ۱۳۶۲، ص ۱۶ و ۱۵

[۳] بعثت و ایدئولوژی، مهدی بازرگان، مشهد: انتشارات طلوع، ۱۳۴۵، ص ۱۸۰

[۴] همان، ص ۱۸۳

[۵] مبارزات سیاسی و مبارزات مذهبی، نهضت آزادی ایران، ۱۳۴۱، ص ۲

[۶] اسلام مکتب مبارز و مولد، بازرگان مهدی، الفتح، بی تا، ص ۱۱

[۷] همان، ص ۱۷

[۸] همان، ص ۲۰

[۹] انقلاب ایران در دو حرکت، مهندس مهدی بازرگان، ناشر: نویسنده، ۱۳۶۳، صص ۱۵۹ و ۱۵۷

[۱۰] کیهان، ۲۹/۷/۱۳۵۹، ص ۲

[۱۱] میزان، ۱/۱۰/۱۳۵۹، ص ۴



منبع: موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

logo-samandehi
  • خانه

© 2024 تمام حقوق برای نکات‌پرس محفوظ است.

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • خانه

© 2024 تمام حقوق برای نکات‌پرس محفوظ است.