• خانه
نکات‌پرس
دوشنبه, آبان ۲۶, ۱۴۰۴
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
نکات‌پرس
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

نگاهی کوتاه به حیات علمی علامه جعفری

۱۴۰۴/۰۸/۲۴
در نکات دیگران
مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه
نگاهی کوتاه به حیات علمی علامه جعفری


در دهه‌ای که حوزه‌های علمیه نجف و قم مرکز تلاقی سنت‌های کهن و پرسش‌های نوین دینی بودند، علامه محمدتقی جعفری از معدود روحانیونی بود که کوشید میان عمق فقهی و وسعت اندیشه فلسفی پیوندی تازه برقرار کند.

سفر او به نجف در سال ۱۳۲۷ آغاز مرحله‌ای بود که در آن، با بهره‌گیری از محضر استادانی چون آیت‌الله خویی و عبدالهادی شیرازی، از مرز تحصیل سنتی فراتر رفت و به تأملی تطبیقی میان فلسفه اسلامی و اندیشه‌های مدرن رسید.

این فقیه دنیای اسلام که امام خمینی به ایشان لقب ابن‌سینا زمان را داده بود، در کنار درس و تدریس، به نگارش و پژوهش در حوزه فلسفه، انسان‌شناسی و نسبت دین و علم پرداخت. بازگشتش به ایران در اواخر دهه سی، سرآغاز فصلی تازه در حیات علمی و فرهنگی او شد؛ فصلی که نامش را در شمار متفکران اثرگذار معاصر نشاند.

آنچه پیش رو دارید برشی از صفحات ۲۴ تا ۲۹ کتاب «سیری در اندیشه سیاسی و اجتماعی علامه محمد تقی جعفری» است. این کتاب در سال ۱۳۸۷ و توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی و به قلم اسماعیل پورجعفر منتشر شده است. به بهانه سالروز درگذشت این عالم وارسته (۲۵ آبان ۱۳۷۷) خواندن روایت پیش رو خالی از لطف نیست.

 

اقامت در نجف اشرف

علامه جعفری در سال ۱۳۲۷ش، رهسپار نجف گردیده و در آنجا وارد مدرسه صدر می‌گردد و یک‌بار دیگر جلد دوم کفایه را بحث و مطالعه می‌کند. سپس دروس خارج را شروع کرده و مقدار زیادی از باب طهارت و مکاسب محرمه را نزد مرحوم آیت‌الله شیخ محمدکاظم شیرازی و حدود دو دورهٔ اصول فقه را با ابوابی مانند مکاسب محرمه نزد آیت‌الله آقای حاج سید ابوالقاسم خویی می‌خواند و برای مطالعه کتاب صید و ذباحه در دروس آیت‌الله آقای سیدمحمود شاهرودی شرکت می‌کند.

حدود یک سال و نیم از درس‌های آیت‌الله حکیم و قاعده فراغ و تجاوز را نیز از درس آیت‌الله سید جمال گلپایگانی و هفت سال از درس‌های آیت‌الله سید عبدالهادی ‌شیرازی بهره می‌برد. همچنین در درس‌های فقه و اصول آیت‌الله میلانی نیز شرکت می‌کند و دروس فلسفه را نیز در بعضی از مباحث نزد آقا شیخ صدرا قفقازی و دروس فلسفی و عرفانی را از آقا شیخ مرتضی طالقانی فرامی‌گیرد و به مطالعه کتاب‌های علوم‌انسانی، به‌ویژه آثار فلسفی، می‌پردازد که از مصر و ایران و ترکیه و لبنان وارد نجف می‌شده است و به این وسیله استاد با اندیشه‌ها و معارف شرق و غرب آشنا می‌شود.

 پس از تحصیل در نزد اساتید مذکور، علامه به تدریس خارج فقه و اصول و به‌ویژه کتاب‌های مکاسب و کفایه می‌پردازد. در نجف اشرف قسمتی از تقریرات درس آیت‌الله خویی را با عنوان «امرُ ‌بین‌ الأمرین» تحریر می‌کند و مسائل رضاع از درس‌های آیت‌الله سید عبدالهادی شیرازی را نیز به نگارش در می‌آورد. همچنین جلد اول کتاب ارتباط انسان و جهان را در نجف تألیف می‌کند. این در زمانی بود که به علت عدم کفایت شهریه، ناگزیر مدت‌ها روزی دو تا سه ساعت کار می‌کرد.

در مجموع علامه حدود یازده سال (۱۳۲۵-۱۳۳۶) در نجف تحصیل می‌کند و علاوه بر تحصیل در مدت اقامت به تدریس فلسفه و معارف اسلامی ‌نیز می‌پرداخت، چنان که شهید آیت‌الله محمدباقر صدر به مدت یک سال از درس‌های ایشان بهره برد.[۱]

 

بازگشت به ایران

سرانجام پس از اتمام تحصیلات در حوزه‌ نجف در سال ۱۳۳۷ش علامه‌ جعفری عازم ایران می‌شود. ایشان علت بازگشت خود به ایران را چنین بیان می‌کند: «از جمله خاطرات من یکی داستان شخصی‌ای است که با مرحوم آقای سید عبدالهادی شیرازی داشتم. زمانی که من از نجف برگشته بودم به ایران، بعد از دو سه سال دوباره به نجف برگشتم و نظرم این بود که آنجا بمانم. آن زمان آقا سید عبدالهادی مریض بود، رفتم دست‌بوس ایشان. با ایشان مشورت کردم که می‌خواهم نجف بمانم، چگونه است؟ فرمودند: اگر نجف بمانید برای شما راهی هست ولی من معادش را نمی‌دانم. فردای آن روز آیت‌الله خویی ما را به ناهار دعوت کرده بودند، من در آنجا قبل از صرف ناهار به ایشان نیز گفتم که می‌خواهم نجف بمانم، ایشان نیز فرمودند: اگر بمانید برای شما راهی هست و لکن نمی‌دانم معادش چه می‌شود. ازاین‌رو من نود درصد تصمیم به بازگشت گرفتم. درعین‌حال گفتم خوب است بروم کربلا تا در ضمن زیارت یک استخاره هم بکنم. استخاره کردم، آیهٔ شریفه‌ای آمد که به طور شگفت‌انگیز اشاره به حرکت از عراق داشت. فهمیدم که خداوند سرنوشت مرا این‌گونه قرارداده است که برگردم به ایران و برگشتم.»[۲]

پس از مراجعت به ایران، در قم به حضور آیت‌الله بروجردی شرفیاب می‌شود و ایشان از علامه تقاضا می‌کند که در قم به تدریس مشغول شود، اما ازآنجاکه آب قم با مزاج استاد سازگار نبود، عازم مشهد مقدس می‌شود و پس از یک سال اقامت در آنجا به تهران می‌آید و در مدرسه مروی به تدریس می‌پردازد. […]

حتی ایشان از طرف اشخاصی چون آیت‌الله مطهری دعوت می‌گردد تا در دانشگاه تدریس نماید، اما وی از تدریس مرتب برای دانشگاهیان عذرخواهی کرده و قول می‌دهد که نه به‌عنوان برگزاری کلاس درس رسمی، بلکه هر سال بنا به ضرورت، جلسات بحثی را برای دانشگاهیان سراسر کشور برگزار نماید.[۳]

 

یکی از بزرگ‌ترین چهره‌های علمی معاصر

یکی از مهم‌ترین وقایع زندگی علامه‌ جعفری در مهرماه سال ۱۳۷۹ به وقوع پیوست و اندیشمندان و مسئولان علمی ‌و فرهنگی کشور به‌پاس بزرگداشت و تقدیر از فعالیت‌ها و تلاش‌های گسترده و عمیق علامه، وی را به‌عنوان […] یکی از بزرگترین چهره‌های علمی‌ معاصر انتخاب نمودند […] رئیس جمهور اسلامی ‌ایران، به‌پاس خدمات و تلاش‌های پنجاه‌ساله علامه در عرصه علم و دانش و فرهنگ نشان درجهٔ یک دانش را به وی تقدیم کرد.[۴]

 

ارتحال

هنوز مدت یک سال از مراسم بزرگداشت علامه سپری نشده بود که بیماری سخت و طاقت‌فرسای سرطان ریه وی را به‌شدت آزرده ساخت. به‌طوری‌که با صلاحدید اطرافیان و پزشکان معالج برای معالجه در مهرماه ۱۳۷۷ ابتدا به نروژ و سپس در یکی از بیمارستان‌های لندن بستری گردید. این در حالی بود که در موسم بیماری نیز با عشق و علاقهٔ فراوان مشغول ترجمه و تفسیر جلد بیست و هشتم نهج‌البلاغه بود. اما پیش از ظهر روز دوشنبه ۲۵ آبان ماه ۱۳۷۷ چشم از این دنیا فروبست.

در روز پنج‌شنبه ساعت هشت صبح، آیت‌الله جوادی آملی بر پیکر وی در دانشگاه تهران نماز گزارد و بسیاری از چهره‌های علمی و فرهنگی کشور و اقشار مردم و هیئت دولت در آن شرکت کردند. پس از تشییع پیکر وی، بنا به وصیتش […] به مشهد منتقل و در جوار حرم امام هشتم مدفون گردید.[۵]

همچنین به دنبال درگذشت وی، مقام رهبری نیز ضمن ابراز اندوه و تأسف، درگذشت وی را ضایعه‌ای سنگین و فقدانی بی‌جبران دانستند و وی را به‌عنوان کسی معرفی نمودند که در طول بیش از چهل و پنج سال از هنگامی‌که پس از تکمیل تحصیلات عالی و ممتاز خود قدم در وادی تحقیق و تعلیم نهاد، آثار علمی و با ارزشی را پدید آورد و تفکر فلسفی را در دایره‌ای وسیع از مستفیدان و تحسین‌کنندگان جهانی خود ارتقا بخشید و پس از پیروزی انقلاب نیز همواره افکار سازنده وی در زمینه معارف دینی و نگاه فلسفی به مسائل اسلامی با استقبال فرزانگان و تشنگان علم و معرفت روبه‌رو می‌گشت.[۶]

 


[۱] عبدالله نصری، آفاق مرزبانی، تهران، سروش، ۱۳۷۷، صص۳۰-۳۱.

[۲] مجلهٔ حوزه، شمارهٔ اول، سال چهارم، صص ۲۸-۲۷.

[۳] محمد ناصری، علامه جعفری، تهران، سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی، دفتر انتشارات کمک آموزشی، ۱۳۷۷، صص ۴۶-۴۵.

[۴] محمد ناصری، پیشین، ص ۶۹.

[۵] همان، صص ۷۰– 72.

[۶] روزنامهٔ اطلاعات، ۲۵/۸/۷۷.



منبع: موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی

پست‌ بعدی
عدم نگرانی ساواک از محفل «کشک و بادمجان» بقایی

عدم نگرانی ساواک از محفل «کشک و بادمجان» بقایی

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

logo-samandehi
  • خانه

© 2024 تمام حقوق برای نکات‌پرس محفوظ است.

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • خانه

© 2024 تمام حقوق برای نکات‌پرس محفوظ است.