جنگ کرنال (۵ اسفند ۱۱۱۷، ۱۵ ذیالقعده ۱۱۵۱، ۲۴ فوریه ۱۷۳۹) نام نبردی است که طی آن نادرشاه افشار هندوستان را فتح کرد. دلیل وقوع این جنگ، فرار افغانهای به هندوستان، و عدم تسلیم ایشان توسط محمدشاه، پادشاه هند بودهاست.
جنگ کرنال |
|||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
جنگ کرنال، نقاشی از عِدَل عدیلی |
|||||||||
|
|||||||||
جنگندگان | |||||||||
امپراتوری افشاریان | امپراتوری مغولی هند | ||||||||
فرماندهان | |||||||||
نادرشاه افشار | محمد شاه گورکانی | ||||||||
نیروها | |||||||||
۵۵۰۰۰ نفر | ۳۰۰.۰۰۰ نفر ۲.۰۰۰ زنجیر فیل ۳.۰۰۰ عراده توپ |
||||||||
تلفات | |||||||||
۲٬۵۰۰ کشته | ۲۰٬۰۰۰ کشته |
دلایل وقوع جنگ
پس از شکست اشرف افغان در نبرد دامغان و مورچه خورت اصفهان و نبرد خشت و دالکی در حومه شهرستان کازرون به سمت کرمان فرار کرده و از آنجا عازم هرات و قندهار، گردید نادرشاه به تعقیب افغانها پرداخت و پس از درگیری در قندهار، آنها را شکست داده و شهر را به تصرف خویش درآورد . بقایای افغانهای شکست خورده به سمت دهلی گریخته و به دربار محمد شاه گورکانی پناهنده گردیدند . نادر با اعزام فرستادگانی به دربار محمد شاه گورکانی خواستار استرداد فرماندهان و یاغیان افغان به دربار ایران گردید. نادرشاه سه بار به هند اخطار نمود که افسران یاغی افغان که شمار آنها تا ۸۰۰ نفر برآورده شده است را به ایران تحویل دهد.
اما پس از رسیدن فرستادگان نادر به دهلی و اعلام درخواست بازگرداندن پناهندگان افغان به ایران، محمد شاه با مشورت امیران و وزیرانش رأی به عدم تحویل پناهندگان داد و با فرستادهٔ نادر به تندی برخورد نموده و سرانجام او را به قتل رسانید و به این ترتیب زمینه و بهانه لازم را جهت لشکرکشی نادر به هندوستان فراهم نمود. مشاوران او هرگز تصور نمیکردند که سربازان سپاه ایران بتوانند افغانستان را به صورت کامل فتح کرده و قصد حمله به دهلی کنند و از طرفی با وجود لشکریان پرشمار هندی و ذخایر مالی فراوان اطمینان داشتند که نادر به فکر حمله به هند نخواهد بود. اما با وجود همه این گمانه زنی ها مقدر چنین بود که شاه ایران، با حدود۱۰۰ هزار سرباز ورزیده یورش خود را به هند آغاز کند و پس از چند نبرد خونین دهلی را تصرف نماید.
جزئیات جنگ
یکی از مهمترین فتوحات نادر پیروزی بر سپاهیان هندی بود. هندوستان در ۱۷۰۷ امپراتوری بزرگ و قدرتمندی بود که از نظر ثروت و جمعیت رقیبی در منطقه نداشت. در ۱۷۱۹ با روی کار آمدن محمدشاه (رقیب نادر) شمارش معکوس برای سقوط این امپراتوری آغاز شد.
در پی عدم تحویل افغانها سپاهیان ایران از رود سند گذشتند و در جنگ کَرنال هندوستان را شکست داده و دهلی پایتخت آن را تصرف کردند. سپس ۸۰۰ متجاوز افغان را در بازار دهلی به دار زدند.[۱] در این جنگ بیش از سیهزار نفر کشته شدند. بهناچار محمد شاه امان خواست؛ در پاسخ نادرشاه درقبال آنکه کلید خزانه سلطنتی را بگیرد، عقبنشینی را پذیرفت. او سریر پادشاهی هند که برای شاهجهان ساخته بودند و معروف به تخت طاووس بود را به همراه جواهرات کوه نور، دریای نور و کره جواهرنشان به ایران آورد، و تاج شاهی را برسر محمد شاه باقی گذاشت. نادر با غنائم فراوان که از هند به چنگ آورده بود به ایران بازگشت ولی محمد شاه گورکانی را خلع نکرد.
غنائمی که نادر شاه به ایران آورد ده برابر بیشترین درآمد سالانهٔ دوران صفویه برآورد شدهاست. در میان این غنائم جواهراتی چون کوه نور و دریای نور و تخت طاووس شهرت دارند. نادر شهریار توانای ایران به رغم کمی سپاهیانش در مقابل لشکریان فیل سوار هندی توانست با بهکارگیری تاکتیکهای نوین جنگی لشکر انبوه هندوستان را در هم بکوبد. در نبرد کرنال نادرشاه توپخانه را در جلو سپاه قرار داده و تعدادی شتر مجهز به ظروف مملو از روغن مشتعل پشت توپخانه قرار داد. در طی شلیک توپها شترها رم کرده و با پیشروی به جلو، فیلهای ارتش هند را وحشت زده میکنند. فیلهای رمیده هم عقبنشینی میکنند و ارتش هند علاوه بر از دست دادن مقدار زیادی از قدرت نظامی با هجوم فیلها پراکنده شد. سواران سنگین اسلحه ارتش نادر هم در این فرصت حمله کرده و ارتش هندوستان را در هم کوبیدند. بدینگونه نادر شاه افشار شاهنشاه ایران توانست با استفاده از تکنیکهای کارآمد ارتش خود را به یک جنگافزار رعبآور برای دشمن تبدیل کند.