به مناسبت سالروز عملیات فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا؛
عملیاتی که زمینهساز شکست حصر آبادان شد
عملیات فرمانده کل قوا، بهطور مستقیم و غیرمستقیم، تأثیرهای فراوانی در طرحریزی عملیات ثامنالائمه (ع) داشت؛ چراکه، این باور در همه نیروها، بهویژه فرماندهان نظامی به وجود آمد که میتوان با تکیهبر نیروهای پیاده، آبادان را از محاصره دشمن خارج کرد.
به گزارش تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، بنیصدر که تا پیش از آغاز عملیات، رئیسجمهور بود و فرماندهی کل قوا را بر عهده داشت، تا آخرین روز مسئولیت خود (پیش از عزل)، تلاش کرد از اجرای عملیاتی که ریشه مردمی داشت و مسئولیت آن با سپاه بود، جلوگیری کند.
سرانجام شورای عالی دفاع، مجوز اجرای عملیات را صادر کرد و عملیات در حالی آغاز شد که ساعاتی قبل از آن، بافرمان امام خمینی، بنیصدر از فرماندهی نیروهای مسلح برکنار شده بود. همین امر سبب شد نام عملیات، فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا انتخاب شود.
جبهه مردمی که در شمال آبادان (شرق کارون)، باهدف جلوگیری از پیشروی دشمن تشکیل گردید، به علت قرار داشتن روستای دارخوین در عقبه آن، به جبهه دارخوین مشهور شد. به علت اهمیت این جبهه، دشمن همواره در تلاش بود که نهتنها خط دفاعی در جناح شمالی خود را مستحکم کند بلکه حملات مختلفی را نیز علیه جبهه دارخوین تدارک ببیند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عملیات فرمانده کل قوا را در محور دارخوین با اتکا به خداوند و تکیهبر نیروهای پیاده آغاز کرد.
اهداف عملیات
اهداف این عملیات، حداکثر ۳ کیلومتر پیشروی و استقرار در دومین خط دفاعی دشمن بود. منطقه مانور در حدفاصل رودخانه کارون و جاده آسفالت آبادان-اهواز قرار داشت و در جناح شرقی جاده، گسترش در حد مورد نیاز برای مقابله با این جناح دشمن، پیش بینی شده بود. همچنین جلوگیری از رسیدن دشمن به حاشیه غربی رودخانه کارون، تلاش برای حضور رزمندگان در غرب رودخانه و دورنگه داشتن دشمن از ساحل کارون، برای ایجاد سرپلی مناسب در این منطقه، از دیگر اهداف این مأموریت بود.
فرمانده نیروهای عملکننده در این عملیات، حسین خرازی بود و هدایت و کنترل کل عملیات را حسن باقری و سید یحیی صفوی بر عهده داشتند.
تشکیل خط پدافندی غیرقابل نفوذ در خط شیر
خط پدافندی معروف به خط شیر با احداث سنگرهای کمین و تأمینی مناسب در جلو جناحین، مستحکم و نفوذناپذیر شده بود.
با احداث خط پدافندی دوم در پشت خط اول به نام خط کبوتر، این نفوذناپذیری دوچندان شد. گفتنی است، این اقدام برای اولین بار انجام شد.
شرح عملیات
گروهان های گردان عملکننده، نیروهای خود را به خط کردند و به ترتیب و به حالت ستونی از کانالی که با ابتکار محمود پهلوان نژاد در دل شبهای تاریک در طول سه ماه (به طول حدود ۱۷۰۰ متر و عمق ۱ متر و ۸۰ سانتیمتر) احداثشده بود، حرکت کنند.
مصطفی ردانی پور و حسین خرازی در سرازیری ابتدای کانال ایستاده بودند و ضمن تقویت روحیه نیروها، با آنها وداع میکردند.
کانال درست به سمت قبله احداثشده بود. رزمندگان در سکوت، پیش میرفتند و به انتهای کانال نزدیک میشدند.
در ساعت ۴:۱۳ بامداد ۲۱ خرداد، با اعلام رمز نصر من الله و فتح قریب، عملیات فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا از سه محور تعیینشده با رعایت اصل غافلگیری آغاز شد
نیروها بهسوی معابر نفوذی، پیشروی کردند. عبور از خط شیر و ورود به محورها و معبرها، به آهستگی و بهصورت سینهخیز انجام شد.
رزمندگان خود را به ۲۰۰ متری سنگرهای نگهبانی دشمن (درست رو به روی خاکریز اول) در میدان مین رساندند. هدف، تصرف سه رشته خاکریز و پیشروی در حدود ۳ کیلومتر (حدفاصل رودخانه کارون و جاده اهواز-آبادان) بود.
فرماندهان معبرها با هماهنگی، نیروهای خود را برای شکستن خطوط دشمن هدایت میکردند. با آغاز حمله و ندای تکبیر نیروهای عملکننده، دشمن نیز هوشیار شد و با شدت تمام، شروع به تیراندازی کرد؛ اما رزمندگان، در زیر رگبار گلوله و انبوهی از آتشهای سنگین و نیمه سنگین، به دشمن هجوم بردند.
دشمن تمام توان خود را برای جلوگیری از ورود رزمندگان اسلام به مواضع پدافندی، به کار گرفت. رزمندگان نیز با رشادت و شجاعت، سنگرهای دشمن را یکی پس از دیگری، تصرف کردند.
در این زمان، عقبه منطقه خودی، روستای سلیمانیه بود که آتشهای پشتیبانی رژیم بعثی آن را هدف گرفتند. سرانجام، خط اول دشمن سقوط کرد. یکی از جادههای نزدیک رودخانه کارون با پوشش گیاهی مناسب، به نخلستانی بزرگ منتهی میشد.
دیگری جادهای شنی بود که در پایین جاده آسفالت قرار داشت. فرماندهان جبهه و محورها بهسرعت، نیروهای عملکننده را در کنار این جادهها برای پیشروی بهطرف خط دوم دشمن، هدایت کردند.
خاکریز اول تثبیت شد و خط دوم نیز با ازجانگذشتگی دلیرمردان سقوط کرد. رزمندگان پیشروی خود را بهطرف خط سوم دشمن آغاز کردند؛ اما دشمن هرلحظه هوشیارتر و مقاومتر میشد و برشدت دفاع خود میافزود.
نبرد ادامه یافت و با روشن شدن هوا، دید دشمن بهتر شد. جنگ، رنگ و بویی دیگر به خود گرفت. رزمندگان با شجاعت، زیر آتش شدید و مستقیم دشمن خود را به خاکریز سوم رساندند.
با ورود نیروها به خاکریز سوم، برشدت جنگ افزوده شد و باگذشت ساعاتی از روز و گرم و شرجی شدن هوا، زمین و زمان، عرصه را بر آنان تنگ کرد. دشمن نیز که به دنبال پس گرفتن مناطق ازدستداده بود، گردان احتیاط خود را که تقریباً آشنایی خوبی با منطقه داشت، وارد منطقه کرد و با آتش سنگین و مداوم، رزمندگان را به محاصره درآورد.
درمجموع دشمن شش بار، پاتک کرد. در آخرین پاتک پیش از اینکه نیروهای دشمن تهدیدی ایجاد کنند، نیروهای خودی با بهکارگیری توپخانه و سایر سلاحهای سبک و سنگین، روی آنها آتشی شدید اجرا و پاتک آنها را دفع کردند.
دشمن که متوجه شد نمیتواند مواضع ازدسترفته را پس بگیرد، شکست ننگین را قبول کرد و در برابر مجد و عظمت نیروهای ایرانی، تسلیم شد.
سرانجام پس از سه روز درگیری شدید، در ۲۴ خرداد، دشمن پس از پذیرش شکست (در پشت خاکریز سوم) حالت پدافندی به خود گرفت و آنجا مستقر شد.
دستاوردهای عملیات
عملیات فرمانده کل قوا، بهطور مستقیم و غیرمستقیم، تأثیرهای فراوانی در طرحریزی عملیات ثامنالائمه (ع) داشت؛ اول اینکه، این باور در همه نیروها، بهویژه فرماندهان نظامی به وجود آمد که میتوان با تکیهبر نیروهای پیاده، آبادان را از محاصره دشمن خارج کرد و این، خود تحولی در این منطقه بیتحرک محسوب میشود.
دوم اینکه، انهدام بخش وسیعی از نیروهای دفاعی دشمن و نزدیکتر شدن به پل قصبه، نویدبخش یک پیروزی بزرگ بود؛ زیرا در عملیات ثامنالائمه (ع)، نیروهای این محور میتوانستند از فاصله کمتری، بهطرف پل قصبه هجوم ببرند؛ ضمن اینکه نبرد سنگین با نیروهای دشمن بعثی، دربردارنده تجربههای بسیار ارزندهای برای همه طراحان و مسئولان ستاد عملیات جنوب در این محور بود.
از جمله این تجربهها، یافتن راه چارهای برای زمینگیر کردن نیروهای احتیاط دشمن بود که در این عملیات، پاتکهای سنگینی را اجرا کرده بود.
منبع:
عشوریون، احمدرضا، اطلس لشکر ۱۴ امام حسین (ع) در دوران دفاع مقدس، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۲، صص ۹۸، ۱۰۲، ۱۰۳