میراث گرانبهای ایران در غرب آسیا
سرلشکر رشید گفت: در بحثهایی که صورت گرفت، تا آنجا پیش رفتیم که یک خط دفاعی مشترک در خاک لبنان و روی ارتفاعات مشرف به بیروت تا معبر ورودی سوریه با اسرائیل درست کنیم. قرار شد ما با استعداد یک لشکر در وسط باشیم و سوریه هم در سمت چپ ما قرار بگیرد.
به گزارش تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، یکی از اقدامات مؤثر و مبارک جمهوری اسلامی ایران از بدو پیروزی انقلاب اسلامی را باید در تلاش و همت مسئولین نظام و در رأس آنان حضرت امام خمینی (ره)؛ معمار کبیر انقلاب، در ایجاد هستهها و جنبشهای مقاومت در منطقه غرب آسیا در برابر زورگوییها و زیادهخواهیهای آمریکا و خلف ناصالحش یعنی اسرائیل غاصب در منطقه دانست.
جنبشها و گروههای مقاومتی که ابتدا در قالب حزبالله لبنان شکل گرفت و امروز در قالب گروهها و جنبشهایی همچون جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس)، حشد الشعبی و نجباء عراق، انصارالله یمن و …خود نمایی میکند.
این روزها و در جریان حملات ددمنشانه و وحشیانه اسرائیل غاصب به غزه که با شهادت نزدیک به ۳۴ هزار فلسطینی که بخش قابلملاحظهای از آنها زنان و کودکان هستند همراه بوده است، گذشته از مقاومت جنبش حماس که درگیر جنگ مستقیم با اسرائیلی هاست، تنها فعالیتها و اقداماتی که در جهت دفاع از فلسطینیان در این نبرد نابرابر صورت میگیرد و تا حدودی نقش بازدارندگی را در برابر جنایتهای بیشتر صهیونیستها ایفا میکند، اقدامات نظامی همین جنبشها در قالب محور مقاومت است. این در حالی است که سایر کشورهای مسلمان منطقه در رویکردی منفعلانه، عاجز از وارد آوردن فشار سیاسی و نظامی بر این رژیم منحوس در منصرف کردن آن از این اقدامات وحشیانه خود در غزه میباشند.
اما ریشه شکلگیری این جنبشها در قالب ابتکار ایران اسلامی که نهایتاً منجر به شکلگیری محور مقاومت شد؛ به تجاوز سال ۱۳۶۱ اسرائیل به جنوب لبنان بازمیگردد.
در تاریخ ۱۳۶۱/۴/۶ رادیو آمریکا به نقل از واشنگتنپست گفت که حمله اسرائیل به لبنان در جهت اهداف سیاست خاورمیانهای آمریکا قرار دارد. این رادیو سپس اهداف حمله اسرائیل به لبنان را که در روزنامه واشنگتنپست چاپ شد، چنین برشمرد:
۱-کاستن از عظمت حرکت پیروزمندانه نیروهای ایران بر عراق (پیروزی بزرگ در عملیات بیتالمقدس) ۲-به حرکت در آوردن روند صلح همهجانبه خاورمیانه و همچنین سروسامان گرفتن اوضاع لبنان به نفع آمریکا.
روزنامه شرق الوسط با بیان اهداف حملات اسرائیل به بیروت، از قول منابع سیاسی عربی، شرایط اسرائیل را برای عقبنشینی از جنوب لبنان چنین اعلام کرد:
۱-شرط اساسی اسرائیل از بین بردن سازمان آزادیبخش فلسطین، خلع سلاح آن و اخراج رهبران فلسطین به کشورهایی که با اسرائیل مرزهای مشترکی نداشته باشند، است. شرایط دیگر اسرائیل عبارت است از:
۲-کنترل اردوگاههای فلسطینی و ممنوعیت رسیدن سلاح به آنها ۳-عقبنشینی نیروهای سوری از لبنان ۴-مسلط کردن حزب فالانژیست ها بر قدرت در لبنان ۵-امضای قرارداد صلح بین لبنان و اسرائیل ۶-تعیین یک منطقه غیرنظامی در جنوب لبنان تا حدود صیدا زیر نظر نیروهایی از سازمان ملل متحد که اسرائیل حق داشته باشد در این منطقه پایگاههای مراقبتی داشته باشد ۷-کنترل آبهای لبنان از طرف اسرائیل.
در پی درخواستهای مکرر سوریه و لیبی برای تشکیل اجلاس فوقالعاده سران عرب جهت اتخاذ یک موضع قاطع علیه تجاوز حکومت صهیونیستی به لبنان، روز ششم تیرماه ۱۳۶۱ این اجلاس تشکیل شد ولی بدون دست یافتن به نتیجهای به کار خود پایان داد. سازمان آزادیبخش فلسطین از کشورهای عرب درخواست کرده بود که به لبنان نیرو اعزام کنند.
اما جمهوری اسلامی ایران که با ارزیابی این شرایط، موجودیت مقاومت فلسطین و حیات سیاسی لبنان را که به خاطر حمایتش از مبارزین فلسطینی در خطر میدید؛ تصمیم گرفت تا با اعزام نیرو به لبنان در جهت مقابله با تجاوزگری اسرائیل، در واقع از ادامه حیات خط و جریان مبارزه با اسرائیل حمایت کند.
سرلشکر غلامعلی رشید دراینباره میگوید: بعد از عملیات موفق و پیروزمند بیتالمقدس و آزادی خرمشهر، دولتهای مستکبر جهان و ارتجاع منطقه که همه نقشههای خود را در پشتیبانی از صدام بیاثر میدیدند، احساس خطر کردند و برای نجات این جرثومه ظلم و تجاوز و جنایت، به دستور آنها دو حرکت انجام شد:
نخست اعلام آمادگی صدام برای پذیرش صلح و عقبنشینی از مناطق غربی ایران؛ دیگر اینکه بهمنظور عدم سرایت اثرات این پیروزی ایران به ملتهای مسلمان و مبارز، خصوصاً شیعیان لبنان و مبارزان فلسطینی و در نتیجه در خطر قرار گرفتن حکومت اشغالگر قدس، اسرائیل با تمام قوای نظامی از زمین و دریا و هوا، تهاجم سنگینی را به جنوب لبنان آغاز کرد و تا حوالی بیروت پیش رفت.
در این ارتباط، هیئتی عمدتاً از مسئولان نظامی جمهوری اسلامی ایران از جمله آقایان سردار رضایی، سرهنگ سلیمی (وزیر وقت دفاع)، رفیقدوست (وزیر سپاه)، بنده و آقای ولایتی به کشورهای سوریه و لبنان مسافرت کردیم.
در سوریه ملاقاتهایی با آقای حافظ اسد، رئیس ستاد مشترک ارتش و وزیر دفاع آنها داشتیم که واقعاً از هیئت استقبال خوبی به عمل آوردند.
در بحثهایی که در آنجا صورت گرفت، تا آنجا پیش رفتیم که یک خط دفاعی مشترک در خاک لبنان و روی ارتفاعات مشرفبه بیروت تا معبر ورودی سوریه با اسرائیل درست کنیم. قرار شد ما با استعداد یک لشکر در وسط باشیم و سوریه هم در سمت چپ ما قرار بگیرد.
استقبال از اقدام ایران
اما این اقدام انسان دوستانه و ضد امپریالیستی ایران با استقبال و البته خوشبینی بسیاری از جراید و افکار عمومی منطقه همراه بود. بهعنوانمثال میتوان به مطالب درجشده در روزنامه صوت الخلیج در این مورد اشاره کرد.
مجله الصوت الخلیج با اشاره به سیاستهای خاص صاحبان منافع جهانی و سیاستهای تبلیغی آنها درباره اقدام ایران در اعزام نیرو به لبنان نوشت:
اولاً ایران امام خمینی علیرغم جنگ ایران و عراق، از آغاز تابهحال موضعگیریهای شرافتمندانهای گرفته است که در بسیاری از کشورهای اسلامی مثل ترکیه اینگونه موضعگیریها جایی ندارد و میتوان گفت تصمیم ایران مبنی بر ارسال یگانهای نظامی فعال به لبنان جهت کمک و پشتیبانی از مقاومت فلسطین و مردم لبنان بهمنظور مقاومت و پایداری هرچه بیشتر در برابر تهاجم اخیر صهیونیستی، از بارزترین این مواضع است.
ثانیاً ایران یک کشور اسلامی است و کشورهای عربی خلیج نیز مسلمانند. بنابراین آیا کسی باور خواهد کرد که این به نفع ایران است که کشورهای برادر در مذهب و تاریخ مشترک خویش را تهدید کند؟ اینکه ایران امام خمینی در منطقه خلیجفارس اهداف توسعه گرایانه ای دارد، امری عاری از حقیقت است و ساخته امپریالیسم جهانی است. باید به دور از لجاجت و تکبر گفت که ایران امام خمینی هیچگونه طمعی در خلیج ندارد و او هرگز هیچیک از کشورهای خلیج را مورد تهاجم قرار نخواهد داد.
منبع:
لطفالله زادگان، علیرضا، روزشمار جنگ ایران و عراق: عبور از مرز (کتاب بیستم)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران، چاپ سوم ۱۳۸۹، صص ۸۷، ۸۸، ۱۰۹، ۱۱۰، ۱۱۶، ۱۱۷