چرایی ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر / ۱۸
جلوگیری از به حاشیه راندن تجاوز صدام به ایران
پس از تجاوز رژیم اشغالگر قدس به جنوب لبنان و عقبنشینی سراسری عراق از منطقههای اشغالشده، کشورهای مرتجع منطقه، موقعیت خود را مغتنم شمردند و طی نامههایی که با مسئولان جمهوری اسلامی تبادل کردند، در عمل درصدد برآمدند حقوق حقه جمهوری اسلامی را نادیده بگیرند و به موقعیت برتر ایران اعتنا نکنند. ورود به خاک عراق در حقیقت پایان دادن به اینگونه برخوردها بود.
به گزارش تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، پس از فتح خرمشهر، دستاندرکاران جنگ، طراحی عملیات رمضان را در دست داشتند، اما بحران تجاوز رژیم اشغالگر قدس به جنوب لبنان در سال ۱۳۶۱ (۱۹۸۲ م) اذهان را متوجه این کشور کرد.
از سوی دیگر، پیشبینی میشد جای پا و حضور مناسبی که برای ایران در لبنان ایجادشده بود پس از حل عاجل مسئله جنگ، گسترش و توسعه خواهد یافت و انقلاب اسلامی در مرحله جدید بهگونهای جدیتر و اساسیتر با رژیم اشغالگر قدس و آمریکا درگیر شود.
نگرش یادشده به مسائل لبنان و از طرفی فروکش کردن تبوتاب اجرای عملیات در جبههها، آنهم در خارج از مرزهای جمهوری اسلامی و در خاک عراق و بهویژه پس از فتح خرمشهر، بالطبع خطرهای فزایندهای را برای جنگ و انقلاب در پی داشت. بهعبارتدیگر، با این وضع بیم آن میرفت که ایران در دام استکبار جهانی گرفتار شود.
در این مرحله امام خمینی فرمانده کل قوا با تبیین راهبرد راه قدس از کربلا میگذرد، در عمل جهت اصلی تحرکها و اقدامهای اساسی جمهوری اسلامی را نشان داد.
بر این اساس و با توجه به واقعیتهای حاصل از عملیات رمضان و پس از سه سال رویارویی با دشمن، این نتیجه حاصل شد که جنگ با ابعادی وسیعتر از آنچه تصور میشد، لزوماً میبایست به هر نحو ممکن بهگونهای مطلوب حل شود تا از این طریق مقدمات گسترش و توسعه انقلاب فراهم آید.
از سوی دیگر، مسائل لبنان هم با توجه به تلاشهای سپاه پاسداران و ارتباط تنگاتنگ مسلمانان لبنان با انقلاب اسلامی، در عمل زمینههای نوع خاصی از حضور انقلاب اسلامی در مقابل رژیم اشغالگر و استکبار جهانی و حفظ جای پایی برای یک موقعیت مناسب را فراهم آورد.
دلایل ورود به خاک عراق
گذشتن از مرزهای بینالمللی و ورود به خاک دشمن پس از دفع تهاجم او، امری بود که از نظر اعتقادی برای نیروهای رزمنده ابهامی در بر نداشت، زیرا عقبنشینی سراسری دشمن در پی شکستهای سنگینی که متحمل شده بود و بهمنظور معطل کردن ایران و ایجاد شرایط نه جنگ، نه صلح و حاکم کردن وضعیت فرسایش بر جنگ صورت گرفته بود.
لزوم حفظ و گسترش ابتکار عمل و برخورداری از روحیه تهاجمی برای اعاده حقوق جمهوری اسلامی، شرایطی بود که ادامه جنگ و ورود به خاک عراق را توجیه میکرد و ازاینرو در آن مقطع دلایل زیر برای ورود به خاک عراق از راههای مختلف مطرح میشد:
۱. پس از تجاوز رژیم اشغالگر قدس به جنوب لبنان و عقبنشینی سراسری عراق از منطقههای اشغالشده، کشورهای مرتجع منطقه، موقعیت خود را مغتنم شمردند و طی نامههایی که با مسئولان جمهوری اسلامی تبادل کردند، در عمل درصدد برآمدند حقوق حقه جمهوری اسلامی را نادیده بگیرند و به موقعیت برتر ایران اعتنا نکنند. ورود به خاک عراق در حقیقت پایان دادن به اینگونه برخوردها بود.
۲. لزوم تنبیه صدام بهعنوان متجاوز تا بدینوسیله زمینههای هرگونه تجاوز به مرزهای جمهوری اسلامی در آینده از میان برداشته شود.
۳. راهبرد راه قدس از کربلا میگذرد، بر تداوم عملیات تا حل نهایی مسئله جنگ تکیه داشت و بهطور تلویحی این نکته را هم مطرح میکرد که انقلاب اسلامی از این طریق میتواند زمینه برخورد جدی با غرب و مبارزه با رژیم اشغالگر قدس را فراهم کند.
۴. با توجه به اینکه برنامههای مطلوب غرب، متوقف کردن نیروها پشت مرزها بود، این توقف جز گرفتار شدن ایران در یک دام، معنای دیگری نداشت. افزون بر این، دشمن پس از عقبنشینی با فرصت سهماههای که به دنبال حمله رژیم اشغالگر قدس به جنوب لبنان به دست آورد، مناسبترین خطوط پدافندی را در نوار مرزی با اتکا بر عوارض طبیعی ایجاد کرد و در نتیجه در بسیاری از نقطهها، خطوط جدیدی که بر نیروهای اسلام تحمیل شد، برای پدافند مناسب نبود و بالطبع آسیبپذیری آنها را در پی داشت.
منبع:
درودیان، محمد، سیری در جنگ ایران و عراق: از خرمشهر تا فاو (جلد دوم)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران، چاپ یازدهم ۱۴۰۰، صص ۳۴، ۳۵، ۳۶