• خانه
نکات‌پرس
جمعه, اردیبهشت ۱۹, ۱۴۰۴
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
نکات‌پرس
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

آسیب های کتابسازی در ادبیات دفاع مقدس

۱۴۰۳/۰۸/۱۰
در جدیدترین
مدت زمان مطالعه: 1 دقیقه
آسیب های کتابسازی در ادبیات دفاع مقدس

سال ۱۳۸۹ در یک هوای بهاری و اردیبهشتی جمعی از مدیران سوره مهر به دیدار رهبر انقلاب رفتند. آن‌چه در گزارش حاشیه‌ای دیدار در khamenei.ir منتشر شده نکات جالب توجهی دارد. آن‌سال‌ها سال‌های اوج کتاب «دا» بود و این‌کتاب، چاپ‌های بی‌شماری داشت و بین کتاب‌های دفاع مقدس رکورد دار بود؛ کتابی قطور که تا ۱۱۰ چاپ ازآن منتشر شده بود. رهبر انقلاب در این‌دیدار مقابل آمارهای شگفت انگیز این کتاب می‌گویند: «البته خوب است که ۱۱۰ بار این کتاب چاپ شده ولی سرجمع می‌شود حدود ۳۰۰,۰۰۰ نسخه، این علامت خیلی خوبی نیست. خوب بود که تیراژ چاپ برود بالا؛ چند میلیون؛ با همین تعداد چاپ» (۱)

همان سال ۸۹ که این شمارگان شگفت انگیز برای کتاب رقم خورده، مطالبه رهبر انقلاب این بود که تیراژ کتاب میلیونی شود. افق و نگاهی که فرسنگ ها با آن‌چه دوستان در آن دیدار می‌خواستند بیان و به آن افتخار کنند فاصله دارد. بماند که در فاصله سال ۸۹ تا ۱۴۰۳ چه بر سر نشر آمد که الان همان شمارگان هم تبدیل به آرزو شده و دوستان دغدغه‌مند چه‌قدر توانستند به آن شمارگان میلیونی مدنظر ایشان برسند. نرسیدند که هیچ عقب گرد اساسی هم کرده‌اند.

برگردیم به زمان حال. در آخرین روزهای مرداد ۱۴۰۳ که گرمای تهران همه را کلافه کرده، دست‌اندرکاران کنگره ملی شهدای استان کهگیلویه و بویر احمد به دیدار رهبری می‌روند. در این دیدار نسبتاً کوتاه بخش انتهای سخنان رهبری به همین شمارگان کتاب برمی‌گردد. ۱۴ سال بعد از آن دیدار با عوامل سوره مهر که رهبری ۳۰۰ هزار نسخه برای یک کتاب را علامت خوبی ندانستند، این بار هم می گویند این‌رقم‌ها برای نشر و کتاب ناچیز است: «ما در کشور چند ده میلیون جوان داریم؛ شمارگان چاپ این کتاب مثلاً فرض کنید که حالا اگر ده بار چاپ بشود، ده تا دو هزار تا که حدّاکثر [تعداد هر چاپ] است می‌شود ۲۰ هزار جلد؛ بیست هزار جلد در مقابل ۲۰ میلیون خیلی رقم کوچکی است.» (۲)

در حال حاضر کتاب به وضعیت احتضار کنونی رسیده و آن‌چه باید مطالبه شود، عقب‌گرد است. تفصیل این ماجرا در این مطلب نمی‌گنجد اما نکته اصلی دیگری که در سخنان رهبری بود، تاثیرگذاری بر مخاطب بود. رهبر مطالبه دارد کتاب باید بر فرد و سبک زندگی اش تاثیرگذار باشد:

«شما کتاب را چاپ می‌کنید، خیلی خب، چند نفر این کتاب را می‌خوانند؟ چند نفر وقتی خواندند، از آن یادداشت برمی‌دارند؟ چند نفر وقتی که با رفقای‌شان در حلقه‌های دوستانه نشستند، از این یادداشت‌ها استفاده می‌کنند و این‌ها را با همدیگر تبادل می‌کنند؟ اینها را مورد نظر قرار بدهید. ببینید راه این چیست؛ چه کار می‌توانید بکنید که این کتاب که ماندگارتر از همه هم کتاب است؛ از فیلم و مانند این‌ها ماندگارتر است بتواند یک تحوّل ایجاد کند در آن کسی که کتاب را می‌خواند.

در کشور چند ده میلیون جوان داریم؛ شمارگان چاپ این کتاب مثلاً فرض کنید که حالا اگر ده بار چاپ بشود، ده تا دو هزار تا که حدّاکثر [تعداد هر چاپ] است می‌شود بیست هزار جلد؛ بیست هزار جلد در مقابل بیست میلیون خیلی رقم کوچکی است. کاری کنید که اوّلاً بیست هزار نفر بخوانند و همان بیست هزار نفری که میخوانند این کتاب را، به معنای واقعی کلمه، این شخصیّت، این کسی که شما توصیفش کردید، چهره‌نگاری کردید، در سبْک زندگی آنها، در وجود آنها، در فکر آنها، فرهنگ آنها اثر بگذارد؛ همّتتان باید این باشد. من همیشه به این جمعهایی که برای بزرگداشت شهدا می‌آیند با ما دیدار میکنند مثل شما این را توصیه میکنم: خروجی‌ها را در نظر بگیرید؛ صِرف کار کافی نیست. این کارها ابزار است؛ ابزار [هم] برای یک نتیجه است. وَالّا [اگر] شما یک آچار داشته باشید، هیچ استفاده‌ای از آن نکنید یا مثلاً به درد باز کردن پیچ و مهره‌ی شما نخورد، این فایده‌ای ندارد. باید کاری باشد، چیزی باشد، ابزاری باشد که بتواند اثر کند.» (۳)

رهبر انقلاب در این دیدار مطالبه دارند کتاب‌های دفاع مقدس در فکر و فرهنگ مخاطب مؤثر باشند. آیا واقعاً بسیاری از کتاب‌ها چنین‌اند؟ کافی است کنگره‌های دفاع مقدس و بزرگداشت ها دست به بررسی بزنند. نتیجه خوبی به دست نمی‌آید. نگارنده این قلم در یک فقره برخی کتاب‌ها را بررسی کرده است؛ کتاب‌های ضعیفی که فقط برای پر کردن آمار منتشر شده‌اند؛ خاطره‌نگاری های بی کیفیتی که به دست نویسندگان مبتدی نوشته شده و عملاً موضوع و سوژه را هدر داده‌اند.

این‌مدل کتاب‌ها نه اثری از فکر و فرهنگ دارند نه تحولی در مخاطبش ایجاد می‌کنند. تنها کارکردشان پرکردن کتابخانه‌های مدیران است. سال گذشته که مرتضی سرهنگی کتاب «نامزد گلوله ها» را منتشر کرد در مصاحبه ای که با وی در روزنامه ایران داشتم، از دغدغه حاج قاسم گفت و اینکه کتاب بی‌کیفیت نمی‌خواهد: «گفتند؛ آقای سرهنگی! من کتاب مثل کنگره فلان استان نمی‌خواهم! چون آنها درباره حسن باقری یک کتاب ۶۰ صفحه‌ای درآوردند، حسن باقری اگر می‌ماند جنگ پایان دیگری می‌داشت !»(۴)

و خروجی کتاب‌هایی که در کنگره سرداران شهید استان کرمان در همان ابتدای دهه ۱۳۷۰ منتشر شد تاکنون زبانزد اهالی فن و نشر است. اگر این روزها رهبری مطالبه دارد مخاطب بایدهای آن، همین‌هایی هستند که سراغ انتشار خاطرات می‌روند. خروجی‌های ضعیف نشان می‌دهند طبق معمول فرمایشات رهبری را فقط شنیده‌اند و اصلاً متوجه اصل و فرع آن نشده‌اند.

این مسأله فقط مختص برخی‌کنگره‌ها نیست. بسیاری از ناشران هم در سودای این‌گونه کتاب‌سازی‌ها وارد شدند و با نشر بی‌در و پیکر خاطرات و آثار ضعیف بازار را اشباع می‌کنند. کتاب‌هایشان هم به واسطه ارتباطات‌شان فروش سازمانی خوبی دارد.

این سخنان رهبری را باید اهالی نشر و دفاع مقدس به عنوان یک مطالبه، سر دست بگیرند و پالایش درونی را از خود شروع کنند. اگر در دوره‌ای نشر آثار دفاع مقدس با کمیت بالا موضوعیت داشت، اکنون با این مطالبه رهبری باید فضایی برای کیفی‌سازی این عرصه شروع شود؛ اتفاقی که اگر بیفتد سود آن برای همه قابل احصا است. در حال حاضر فرصت برای جراحی مورد نظر فراهم است و باید اقدام کرد.

پاورقی‌ها:

۱- گزارشی از حواشی جلسه رهبر انقلاب با دست‌اندرکاران انتشارات سوره مهر و مرتبطان کتاب «دا» ۲۱/۰۲/۱۳۸۹ / https://khl.ink/f/۹۳۶۷

۲- بیانات در دیدار دست‌اندرکاران کنگره ملی شهدای استان کهگیلویه و بویر احمد ۲۴/۰۵/۱۴۰۳ / https://khl.ink/f/۵۷۴۸۹

۳- همان

۴- گفت‌وگوی «ایران» با «مرتضی سرهنگی» درباره کتاب «نا

پست‌ بعدی
تاریخ تسخیر لانه جاسوسی، منطقه محروم تاریخ‌نگاری است

تاریخ تسخیر لانه جاسوسی، منطقه محروم تاریخ‌نگاری است

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

logo-samandehi
  • خانه

© 2024 تمام حقوق برای نکات‌پرس محفوظ است.

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • خانه

© 2024 تمام حقوق برای نکات‌پرس محفوظ است.