در نشست راویان دفاع مقدس با فرمانده سال های دور چه گذشت؟!
جمعی از راویان پیشکسوت دوران دفاع مقدس در یک گردهمایی صمیمانه، ضمن مرور خاطرات خود از همراهی با این فرمانده جنگ و چهره ماندگار دفاع مقدس، به بیان دیدگاه های خود درباره تاریخ نگاری دفاع مقدس پرداختند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد، تحقیقات و نشر معارف دفاع مقدس و مجاهدتهای سپاه؛ در نشست هماندیشی راویان پیشتاز و پیشکسوت دفاع مقدس که با حضور سردار سرتیپ پاسدار علی فضلی فرمانده وقت لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) و جانشین معاون هماهنگ کننده سپاه و سردار سرتیپ پاسدار رمضان شریف، مشاور فرمانده کل سپاه و رئیس این مرکز برگزار شد، یدالله ایزدی، مشاور رئیس مرکز ، درباره هدف برگزاری این نشست گفت:
سردار شریف اصرار داشتند که حتماً جلساتی با حضور راویان برگزار شود و راویانی که پیوستگی کاری با مرکز اسناد دارند یا طرف مشورت ما هستند، حتماً در این جلسات شرکت کنند تا پیشنهادهای خود در زمینه تاریخ نگاری و پژوهش جنگ ایران و عراق را در اختیار مرکز قرار دهند.
وی ادامه داد: راویان پیشکسوت می توانند در ایده پردازی و مشورت دادن به مرکز برای تقویت جهت گیری در تاریخ نگاری جنگ و جلوگیری از تحریف تاریخ جنگ به ما کمک کنند.
ایزدی با اشاره به اینکه گاه روایتهای مختلفی از وقاع دفاع مقدس بیان می شود که شاید بخشی از آن نیز با انگیزه مثبت باشد اما باعث می شود مسائلی وارد روایت جنگ ایران و عراق شود که چندان با واقعیت سازگار نیست، گفت: این تکلیف ذاتی مرکز است که در این موارد بر اساس مدل های مناسبی که مخاطب هم در آن بدرستی دیده شده باشد و بتواند در رسانه های نوین بازتاب خوبی پیدا کند، به پاره ای از این ابهامات و پرسش ها پاسخ دهد و اگر دوستان راوی می توانند چنین مسائلی را در قالب های مناسب ارائه دهند، به این سمت و سو نیز حرکت کنیم.
ضرورت پیوند راویان با بدنه مرکز اسناد
سردار محسن رشید، از راویان پیشکسوت دفاع مقدس که از بنیانگذاران مرکز اسناد بوده و حدود ۱۸ سال هم مسئولیت مدیریت آن را بر عهده داشته است نیز در این جلسه با گلایه از اینکه پیوند راویان با مرکز اسناد به مرور ضعیف شده است، اظهار کرد:
اگر دوستان راوی را به دو دسته تقسیم کنیم، یک دسته همچنان فعالند و با مرکز همکاری می کنند و دسته دوم بعد از پایان جنگ دیگر ارتباطی با مرکز ندارند. راویانی که با مرکز همکاری می کنند عمدتا در تاریخ نگاری جنگ فعال هستند و دسته دیگر هم به دلیل ضرورت های شغلی وارد این حوزه نشده اند.
وی با اشاره به ضرورت پیوند راویان و از سوی دیگر بدنه فعال مرکز اسناد، گفت: درگذشته این پیوند بخوبی از روند مورد انتظار برخوردار نبود و منجر به کاهش انگیزه می شد دو بخش از نظر عملیاتی دیده نمی شود. اما کماکان این پیوند تا خدودی از سوی تعدادی از راویان با مرکز حفظ شده است.
دفاع مقدس ظرفیت نظریه پردازی را دارد
غلامرضا ظریفیان، معاون شهید محمد بروجردی ، فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) و راوی پیشکسوت دیگری بود که در این نشست حضور داشت و ضمن قدردانی از برگزاری جلسه هم اندیشی گفت: مباحث انسانی که انسان آنها را تجربه زیسته می کند زمانی پایدار می شود که از سطح توصیف و تبیین به سطح نظریه برسد. اگر دفاع مقدس تبدیل به نظریه نشود ماندگار نخواهد بود و در صورت غفلت، این جنگ هم تبدیل به یک واقعه تاریخی می شود و در ردیف هزاران واقعه تاریخی دیگر قرار می گیرد. بنابراین ما باید از سطح توصیف وقایع جنگ به سمت یک نظریه حرکت کنیم و این ظرفیت در دفاع مقدس وجود دارد.
کار راویان دو بخش است؛ بیان تاریخ و بیان حالت!
در ادامه محمدرضا مشایخی از دیگر راویان حاضر در جلسه ، با تأیید این مطلب که اگر موضوع جنگ در سطح بیان خاطره بماند از بین خواهد رفت و باید درباره آن نظریه پردازی شود، افزود: ما راویان رسالت سنگینی عهده دار هستیم ؛ کار ما دو بخش است. یکی اینکه تاریخ را بیان کنیم که کرده ایم. قسمت دوم ایفای همان رسالت ما است. می شود صدها صفحه درباره جزئیات نحوه انجام عملیات ها نوشت اما آیا کسی که ۴۰ سال بعد آن مطالب را می خواند، می تواند درک کند که رزمنده ها چگونه با طبیعت جنگیدند؟ می فهمد که ۱۰ ساعت حرکت در برف و گل و لای برای رسیدن به یک پل یعنی چه؟ وظیفه ما بیان حالت است؛ ما باید بگوییم در آن عملیات بر آن سرزمین و بر آن بچه ها چه گذشت و رزمندگان چه کردند.
جای خالی تاریخ جامع جنگ
مجید مختاری از دیگر راویان پیشکسوت حاضر در این نشست با بیان اینکه جنگ ایران و عراق باید در دل مفهوم تاریخ ایران دیده شود، اظهار کرد: تحولات جنگ ارتباط موسعی با تحولات بعد از انقلاب دارد که حتماً باید به آن توجه کنیم و این جنگ را در دل تاریخ پس از انقلاب ببینیم و اگر اینطور نباشد یک ضعف اساسی در کار ما خواهد بود.
وی با اشاره به اینکه اغلب کشورهایی که درگیر جنگ بوده اند یک تاریخ جامع درباره آن تدوین کرده اند، افزود: بنیان های اساسی تولید آثاری درباره جنگ در مرکز اسناد گذاشته شده و زحمات دوستان در گذشته قابل تقدیر است اما جای خالی تاریخ جامع جنگ ایران و عراق حس می شود.
لزوم انتشار اسناد جنگ برای بهره برداری محققان
حمیدرضا فراهانی، راوی پیشکسوت دفاع مقدس با اشاره اهمیت در نظر گرفتن پیوستگی تاریخ، و در نظر گرفتن گذشته ایران در تدوین تاریخ جنگ، گفت: ما در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به دو موضوع باید می پرداختیم که به یکی از آنها نپرداخته ایم؛ ما به عملیات پرداختیم اما تا به حال به جنگ نپرداخته ایم. تدوین تاریخ جامع جنگ یک سطح ملی، منطقه ای و بین المللی می طلبد. این نگاه جامع به جنگ مغفول واقع شده است.
فراهانی در ادامه با اشاره به اهمیت مستندات و داشتن رویکردی علمی نسبت به تاریخ نگاری جنگ اظهار کرد: تاریخ جنگ به همین سادگی نوشته نمی شود حتماً می طلبد که علاوه بر راویان دانشگاهیان و پژوهشگران هم وارد این کار شوند و ورود آنها نیز مستلزم انتشار اسناد مکتوب و صوتی مرکز است.
ضرورت احیا و انتشار اسناد دفاع مقدس
سعید سرمدی از دیگر راویان دوران دفاع مقدس در این نشست بر ضرورت احیا و انتشار اسناد دفاع مقدس تأکید کرد و گفت: گذر زمان باعث می شود در بیان خاطرات اشتباهاتی صورت بگیرد و وقایع دیگرگون بیان شود و این امر اهمیت تکیه بر اسناد را روشن می کند؛ در گذشته هم در این مرکز به احیای نوارها و اسناد قدیمی توجه شده است، اما یکی از خواسته های جدی ما راویان این است که توجه ویژه ای به این امر شود چراکه این اسناد پایه ای خواهند بود برای تدوین «تاریخ جامع جنگ» که برادرمان آقای مختاری پیشنهاد کردند.
سرمدی با انتقاد از عدم دسترسی عموم پژوهشگران و علاقه مندان به اسناد مربوط به دفاع مقدس، اظهار کرد: وقتی این اسناد و اطلاعات ابتدایی در اختیار همه قرار نگیرد، نتیجه می شود اینکه برخی صحنه را خالی می بینند و دست به خیال پردازی یا دروغ پردازی می زنند.
سردار شریف: وظیفه داریم بگونه ای روایت کنیم که تحریف رخ ندهد
رئیس مرکز اسناد، تحقیقات و نشر معارف دفاع مقدس و مجاهدت های سپاه پس از شنیدن دیدگاه ها و پیشنهادهای راویان، با تأکید بر اینکه فلسفه وجودی مرکز این است که روایتی صحیح و آنچه در متن صحنه جنگ بوده را به جامعه منعکس کند، درباره برخی دروغ پردازی ها درباره دفاع مقدس گفت:
بازارگرمی برخی در بیان حوادث، یا تحریف واقعیت و سوءاستفاده از این گفتمان، باعث می شود که بحثهایی شکل بگیرد اما خوشبختانه مرکز هم در مکتوباتش و هم اسنادی که منتشر می کند، دقت لازم را داشته که واقعیت موضوع منتشر شود. اینکه حرفهایی زده شود طبیعی است؛ ما کشوری ۸۵ میلیونی هستیم با هزاران دشمن شناخته شده و ناشناخته. خوشبختانه جامعه ایران جامعه ای فرهیخته است و گرچه این خرافات ممکن است گاهی موجی ایجاد کند، اما سطح نخبگانی در جامعه ما بالاست و یکی از دلایلی که دشمنان باوجود سازوبرگ فراوان، موفق نمی شوند طراحی اصلی خود را عملی کنند، همین است.
رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس با بیان اینکه ما درباره دفاع مقدس وظیفه داریم بگونه ای روایت کنیم که تحریف و روایت اشتباه رخ ندهد، اظهار کرد:
واقعاً «دفاع مقدس»، دفاعی «مقدس» بوده است. ما بیش از ۱۰۰ هزار شهید دادیم؛ ملتی با تمام ظرفیت پای کار آمد و هشت سال مقاومت کرد و جغرافیا و اعتبار و غرور و حیثیت ملی خود را حفظ کرد و آن را پایه ای کرد برای تقویت بنیان دفاعی کشور و در سالهای بعد از جنگ هم این مسیر را ادامه داده است. اینها واقعیاتی است که ما وظیفه داریم بدرستی به نسل جوان منتقل کنیم و با کمک شما راویان و همین نشستها و گفت و گوها این امر میسر خواهد شد.
به سردار فضلی نگاه کنید و ببینید انگیزه یعنی چه!
در ادامه این نشست سردار شریف درباره حضور سردار علی فضلی در جمع راویان نیز توضیح داد : بنای ما این است که هر فصل یک نشست با دوستان راوی داشته باشیم و تصمیم گرفتیم در هر نشست از یکی از فرماندهان دفاع مقدس به همراه راویانی که در جنگ همراه آنان بوده اند دعوت کنیم که هم تجدید دیداری باشد و هم در تکمیل اطلاعات به ما کمک کند چراکه سالها از جنگ گذشته و این هم اندیشی میتواند در دقیقتر شدن مکتوبات و تاریخ شفاهی و مطالبی که نقل می کنیم به ما کمک کند. افتخار ما این بود که قرعه اول به نام سردار فضلی بیفتد که محبوب همه رزمندگان، فرماندهان، راویان و افکار عمومی هستند.
بخش دوم این نشست صمیمانه به بیان خاطراتی از همراهی راویان پیشتاز و پیشکسوت با سردار علی فضلی اختصاص یافت، داوود ریاحی بعنوان اولین راوی سردار فضلی که در سه عملیات فتح المبین ، بیت المقدس و والفجر ۸ همراه او بود، گفت: من ابتدا در عملیات فتح المبین خدمت سردار فضلی بودم و بعد هم که در عملیات والفجر ۸ وارد لشکر شدم، ایشان با شوخی گفتند سیاسی ها آمدند! چون از طرف دفتر سیاسی می رفتیم. هیچ وقت با سردار فضلی مشکلی نداشتیم چون ایشان به راویان لطف داشتند اما در بعضی لشکرهای دیگر واقعاً بچه های راوی اذیت می شدند و گاهی فرماندهان آنها را قال می گذاشتند!
وی با بیان خاطراتی از دوران روایتگری و اشاره به برخی مشکلات فعلی راویان پیشکسوت با اشاره به کاهش انگیزه خود برای تاریخ نگاری جنگ، به مسئولان مرکز توصیه کرد از ظرفیت راویانی که انگیزه تاریخ نویسی دارند استفاده شود.
سردار شریف در پاسخ به این گلایه ریاحی گفت: ما سردار فضلی را دعوت کردیم که شما به او نگاه کنید و ببینید انگیزه یعنی چه! شرکت در ۱۴ – ۱۵ عملیات، ۱۰ – ۱۵ بار مجروحیت و بیش از ۵۰ تا ۶۰ با سابقه عمل جراحی فرماندهی میدان آن هم در آن سن و سال؛ حالا شما میگویید انگیزه ندارید؟!
فرمانده ای که راوی را مجذوب خود کرد!
مهدی خداوردی خان از دیگر راویان پیشکسوت با اشاره به اینکه در سال ۶۴ بعد از گذراندن دوره های آموزشی برای روایتگری بعنوان راوی با سردار فضلی همراه شد، درباره خاطرات خود از آن دوره گفت:
خیلی استرس داشتم که با اولین فرماندهی که می خواهم همراه شوم چطور خواهد بود؟ بخصوص که از دردسرهایی که برای راویان ایجاد می کردند شنیده بودم. اما این قضیه برای من منتفی شد چون در عملیات کربلای ۱ که خدمت آقای فضلی بودیم، از همان روز اول با رفتار صمیمانه ایشان یخ من آب شد. شخصیت ایشان، نوع مدیریتی که در جنگ داشتند، تعهد به انجام مأموریتها، قدرت ریسک پذیری، شجاعت و سلحشوری، خویشتنداری و قدرت اقناع ایشان و اینکه چطور یک جوان بیست و سه چهار ساله اینقدر می تواند در فرماندهی اثرگذار باشد، چیزهایی بود که من را به هیجان آورده بود و هم در گزارش نویسی و هم در روایتگری من اثر داشت.
خداوردی خان با بیان اینکه دیگر ویژگی بارز سردار فضلی نظم و انضباط بود، خاطره ای در این باره مطرح کرد و گفت: شب اولی که رفتم خدمت ایشان روز بعدش جلسه ای بود و من چون به سبک و سیاق و رفتار آقای فضلی آشنا نبودم، طبق معمول شاید حدود ۳۰ ثانیه دیر وارد جلسه شدم؛ آقای فضلی بدون ملاحظه اینکه اصلاً این اولین باری است که ما در یگان ایشان حضور پیدا می کنیم، من را همراه چند نفر دیگر که تأخیر داشتند به محوطه اردوگاه که منطقه ای کوهستانی بود برد و به ما کلاغپر داد! به هر حال دوران خوبی را با ایشان سپری کردیم و درس های زیادی از ایشان آموختیم.
برای دیدار «باباروحی» چه کارها نمی کردند!
یدالله ایزدی، که بعنوان یکی از راویان سردار فضلی، در عملیات کربلای ۵ همراه این فرمانده بوده، به بیان خاطره ای شنیدنی از آن عملیات پرداخت و گفت: می دانید که عملیات کربلای ۵ عملیات بسیار سختی بود و آن را بعنوان قله عملیات های دفاع مقدس می شناسیم. تقریباً روز نهم یا دهم عملیات جنگ در حاشیه اروند شرایط بسیار سخت شد؛ در حدی که خط خودی تا مرز فروپاشی رفت. در آن حین فرمانده محور پشت بیسیم با رمز و اشاره می گفت ما چند نفر بیشتر نیستیم و نمی شود خط را حفظ کرد! آقای فضلی هم اصرار داشت خط را حفظ کنند. همان موقع مسئول محور با رمز گفت: «اگر آن ماجرای باباروحی اتفاق بیفتد، می شود اینجا یک کاری کرد».
ایزدی ادامه داد: پرسیدم قصه «باباروحی» چیست؟ گفتند در عملیات کربلای ۱ که منجر به آزادی مهران شد، وعده دیدار رزمندگان با امام را داده بودند که عملی نشد؛ حالا مسئول محور می گفت اگر آن وعده عملی شود ما با خون خودمان این خط را حفظ می کنیم. آقای فضلی تماس را قطع کرد و با فرماندهی کل تماس گرفت و از آنجا با جماران؛ خبر به امام رسید و پیام موافقت امام برای دیدار با بچه های لشکر ۱۰ از همین طریق برگشت. وقتی آقای فضلی به مسئول محور گفت امام پیام شما را شنید و گفت من منتظر دیدار بچه ها هستم، از پشت بیسیم شنیدیم که یک عده کف و سوت زدند، یک عده صلوات فرستادند، یک عده می خندیدند و صدای گریه هم شنیده می شد! و من فکر می کردم آن چه قلمی است که بتواند این حس را منتقل کند و شکوه آن ارتباط بسیجیان با امام را تصویر کند.
سلامتی سربازان، خط قرمز فرمانده!
سردار سرتیپ پاسدار علی فضلی، جانشین معاون هماهنگ کننده سپاه که بعنوان میهمان ویژه این هم اندیشی در این نشست حاضر شده بود، با اشاره به خاطرات راویان از سختگیری ها و پایبندی او به نظم، گفت: الگوی دینی ما انضباط است منتها ما آیین نامه ای نداشتیم که از آن پیروی کنیم. من روی دو چیز خیلی حساس بودم: یکی اینکه کلاه آهنی بچه ها همیشه سرشان باشد و دوم اینکه کیف ماسک شیمیایی را حتماً با خود حمل کنند. اگر جایی تخلفی دیده می شد جمع را تنبیه انضباطی می کردیم که از تلفات بعدی جلوگیری شود.
فرمانده لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) در دوران دفاع مقدس درباره نتایج این پایبندی به نظم و انضباط نیز گفت: در عملیات کربلای ۱ طبق آمار ۱۷ فرمانده ما از ناحیه سر مجروح شدند که همگی کلاه آهنی بر سر داشتند و از خط خارج نشدند و فقط یک نفر به پشت جبهه منتقل شد. از برکات همین نظم و انضباط اینکه ما در لشکر سیدالشهدا (ع) کمترین شهید شیمیایی، کمترین مفقودالأثر و کمترین آزاده را داشتیم.