(به نقل از روزنامه اطلاعات؛ ۲۹ و ۳۰ مهرماه ۱۳۳۰)
متن کامل نطق دوم* آقای دکتر مصدق در شورای امنیت
قبل از ایراد و قرائت نطق خویش میل داشتم از طرف ملت و دولت ایران به مناسبت قتل ناجوانمردانه لیاقتعلی خان به ملت و دولت پاکستان تسلیت عرض کرده و نسبت به این فقدان تأسفانگیز اظهار تأثر نمایم. ملت پاکستان از مللی است که ملت ایران نظر بسیار عالی نسبت به وی داشته و ما برای مردم پاکستان احترام کامل قائل میباشیم. در اثنای نطق اول خود تذکر دادم که در مورد قطعنامه جدید انگلستان تذکراتی خواهم داد. این تذکرات مختصر خواهد بود. یک نکته مهم موجود است که باید قبل از اینکه شورای امنیت تصمیمی درباره دو قطعنامه انگلیس اتخاذ کند، حل شود. این نکته درباره صلاحیت شورا برای رسیدگی به قضیه نفت ایران است.
من تاکنون نظر خود را راجع به عدم صلاحیت شورا در این قضیه تشریح کردهام و باید بگویم که در این خصوص قطعنامه جدید انگلستان شبیه قطعنامه اولیه آن است. اگر به جای این شورا یک دادگاه انگلیسی بود، یقیناً عرض حال انگلیس را به عنوان اینکه مبهم و ضد و نقیض است مورد بحث و رسیدگی قرار نمیداد. دولت انگلیس در تشریح علل اعتراض خود اظهار میدارد که باید فوراً از دستور دولت ایران دائر بر اخراج کارشناسان انگلیسی از آبادان جلوگیری کرد. باید متذکر شد که نماینده انگلیس تخلیه کارشناسان انگلیسی را به اخراج آنها از طرف دولت ایران تعبیر میکند. دولت انگلیس پس از اینکه از کارشناسان جلوگیری کرد که حاضر نشوند برای ما کار کنند و نیز تهدید کرد که آنها را از ایران بیرون خواهد کرد، به شورای امنیت شکایت آورد، و چون ما به میل خودشان رفتار کرده و تصمیم گرفتیم که کارشناسان انگلیس را تخلیه کنیم، همان طوری که نماینده انگلیسی گفت دولت انگلیس این قسمت مربوط به اخراج کارشناسان انگلیسی را از قطعنامه دوم خود حذف کرد. در این موقع ما ممکن است امیدوار شویم که نماینده انگلیس حقایق را در نظر گرفته، و برای فراهم کردن زمینه جلسه فوری و ایجاد این همه تشنج بیمورد، از شورا معذرت بخواهد. نماینده انگلیس نه تنها از این عمل پیروی نکرده بلکه سعی میکند با طرح یک شکایت جدید که به قول خودشان قطعنامه تعدیل شده است، روح جدیدی به مذاکرات شورا بدهد و برای اینکه به جلسات شورا در این زمینه ادامه بدهد یک عنوان دروغین به این مسأله داده و از شورا تقاضا کرده که در مورد یک منازعهای که وجود خارجی ندارد اظهار نگرانی نموده و بگوید که این منازعه صلح و امنیت دنیا را به مخاطره میاندازد. تنها اختلاف موجود بین کشور من و دولت انگلیس مربوط به عملیات مداخلهآمیز انگلستان در امور داخلی کشور ایران است که البته این عمل با قوانین بینالمللی مغایرت تام دارد. تأسیسات نفت ما به انگلستان مربوط نیست و اگر این منازعه خطری به صلح وارد میکند به هیچوجه مربوط به تأسیسات نفت نیست بلکه رویه انگلیس است که سعی میکند با تهدید نظامی ما را از اجرای امور داخلی بازدارد.
نمایندگان انگلیس مجبورند به عللی که مربوط به خودشان است این قضیه را در شورا مطرح کنند و همانطوری که نمیتوان افکار عمومی را گول زد از اینکه گوسفند گرگ را خورده. نماینده انگلیس هم اکنون امیدوار است که از خارج شدن این موضوع از دستور جلسه جلوگیری کند و برای این عمل دلائل و استدلالهای ساختگی و ظاهر فریب اقامه میکند. البته این مساعی مورد توجه قرار نخواهد گرفت و با یک نظر اجمالی معلوم میشود که درخواستهای انگلستان از شورای امنیت کاملاً از حدود صلاحیت شورا خارج است. در قطعنامه جدید برخلاف سابق از دولت من تقاضا نشده که طبق رأی بیاعتبار دادگاه بینالمللی لاهه رفتار کند. رأی ضمنی دادگاه لاهه نمیتواند پایه و اساس اقدامات شورای امنیت باشد. دولت انگلیس بیهوده خود را زحمت میدهد که این منازعه را بزرگ جلوه دهد، چون همانطوری که گفتم اصلاً منازعهای وجود ندارد. تنها موضوعی که با قضیه نفت ارتباط دارد و باید حل شود مسأله پرداخت خسارت به شرکت سابق نفت است. این مسأله صرفاً مربوط به ما و شرکت سابق بوده و دولت انگلستان حق مداخله در آن را ندارد. ما با پرداخت خسارت مخالفت نکردهایم و برعکس ما به نمایندگان شرکت سابق و دولت انگلیس تأکید کردهایم برای اینکه در جریان عملیات تأسیسات نفت ما وقفهای ایجاد نشود، آنها میزان خسارت و نوع پرداخت آن را تعیین کنند. این کار هنوز انجام نگرفته، چون شرکت سابق و سهامدار بزرگ آن یعنی دولت انگلیس هنوز ادعا میکند که ما حق نداریم صناعت نفت خودمان را ملی کنیم. آنها میل دارند که شورای امنیت درباره این حق دولت ایران تصمیم بگیرد. تنها علتی که باعث میشود دولت انگلیس علناً به حق حاکمیت ایران بر تأسیسات نفت خود حمله نکند این است که آن دولت میداند که حق حاکمیت هر دولتی در انجام دادن امور داخلی، از هرگونه حمله و تعرض خارجی مصون میباشد.
پس از ملیشدن نفت ایران دولت انگلیس نشان داده است که به تجدید مذاکرات علاقهمند نیست و فقط میل دارد با اقدامات غیرقانونی و فشارهای اقتصادی و اعصابی[=روانی] و نظامی عزم ما را در این کار در هم شکند. آن دولت تاکنون اعتراف کرده که با ملی شدن نفت ایران موافق است، ولی مذاکرات ماه ژوئیۀ گذشته نشان داد که این اعتراف فقط ظاهرسازی بوده است. انگلستان پس از طرح موضوع نفت در یک دادگاه غیرصالح اکنون وانمود میکند که مدافع قانون میباشد. انگلستان پس از اینکه سفاین[=کشتیها] جنگی خود را در آبهای اطراف ایران متمرکز ساخته و یا تهدید نظامی میکرد، اکنون خود را طرفدار و حامی صلح میخواند و سعی میکند با ارائه قطعنامههای بیاساس، رأی شورای امنیت را به ما تحمیل کند. نماینده دولت انگلیس به شورا گفته است که دولت متبوع وی به تصمیم قانونی، پیش از تصمیم نظامی علاقهمند است. باید متذکر شوم که ما به همان اندازه که انگلستان علاقه دارد مایل هستیم که این مسأله حل شود و لذا دائماً تقاضا کردهایم که روی همین اساس مذاکرات را شروع کنیم.
اصل ملیشدن صنعت نفت ایران اکنون به صورت قانون درآمده و هیچ اقدامی نمیتواند ما را از اجرای آن و اِعمال حق حاکمیت خودمان بر صناعت نفت ایران جلوگیری کند. این قانون ضمناً کلیه فشارهای سیاسی و نظامی را خنثی میکند و باعث میشود که هیچگونه تهدید اقتصادی، فشار، تحریم و خرابکاری که از طرف انگلستان برای از بین بردن اقتصادیات ایران اِعمال میشود، بر ما مؤثر نشود و نتواند عزم ما را بشکند. توسل به قوه قهریه، آخرین راهحل مسأله نفت ایران به شمار نمیرود. ما در تعطیل صناعات نفت ایران مقصر نیستیم. ما برای پرداخت خسارت به شرکت سابق پیشنهادهای عملی و صحیحی دادهایم و نیز حاضر شدهایم نفت به مشتریان سابق بفروشیم. ما تا اندازهای که قانون اجازه میدهد امتیاز برای شرکت سابق قائل شدهایم. ما مدت پنج ماه منتظر بودیم تا اینکه دولت انگلیس پیشنهادی که با قانون ملی شدن نفت ایران تطبیق کند به ما بدهد، ولی دولت انگلیس همواره از درِ زور وارد میشد. ما در قطعنامه جدید انگلستان علائمی که حاکی از حسننیت برای تجدید مذاکره باشد نمیبینیم و برعکس در این قطعنامه مشاهده میشود که دولت انگلیس هنوز حاضر نیست حق ما را بشناسد و آن را محترم بشمارد و با ما بر اساس ملیشدن نفت مذاکره کند. دولت انگلیس هنوز سعی دارد که رأی غیرعادلانه دادگاه لاهه را به ما تحمیل کند. این دولت چون نمیتواند به طور مستقیم و یا غیرمستقیم بر حق حاکمیت ما تجاوز کند، اکنون سعی دارد که شورای امنیت را وادار سازد که ما را از اِعمال حق حاکمیت خود در ایران بازدارد.
ما چنین تصور میکنیم که منظور قطعنامه جدید انگلستان تجدید مذاکرات نیست، بلکه مقصود وی تبدیل یک مسأله داخلی به صورت یک مسأله بینالمللی میباشد. ما هزارها فرسنگ راه را پیمودهایم تا در این تالار ثابت کنیم که شکایت انگلیس فقط یک اعلام خطر دروغین است و نماینده انگلیس به جای اینکه اجازه دهد همه ما به وطن خود بازگردیم و به سر کار و زندگانی خود برویم، شکایت مبهم جدیدی ارائه داده و سعی میکند جلسات شورا را طولانی کند. کلیه هیأتهای نمایندگانی که فعلاً در این شورا حضور دارند باید تعجب کنند که چرا در اینجا هستند. برای ما مقدور نیست در شورای امنیت منتظر شویم و ببینیم که درد یا غم و غصّه انگلستان چیست و چرا تصور میکنند که شورا باید به آن رسیدگی کند. ما حاضر نیستیم برای مدت نامعلومی در اینجا مانده و ناظر همان نمایشات و صحنهسازیهایی شویم که در تابستان گذشته از طرف میسیون[=هیأت اعزامی] انگلیسی در تهران انجام گردید. شورای امنیت بهتر از ما میتواند تشخیص بدهد که آیا ادامه این صحنهسازیها به حیثیت و شأن آن لطمه وارد میسازد یا خیر. ما چه شفاهاً و چه عملاً تمایل خود را برای تجدید مذاکرات نشان داده ایم. لزومی ندارد که به شورای امنیت زحمت داده شود که ما را مجبور سازد که با انگلستان بر سر یک میز بنشینیم و به اصطلاح توافق کنیم، چون تا به حال فقط انگلستان بوده که به طور ناگهانی میزهای مذاکره را ترک میگفته و کلیه پیشنهادهای ایران را رد میکرده است. پس از ورود به نیویورک باز [هم] ما سعی کردیم که مذاکرات دوستانه را تجدید کنیم ولی این بار [نیز] سعی ما بیحاصل بود، زیرا دولت انگلیس فقط متکی به تاکتیک کهنه زورگویی است. من میبینم اوقات خود را بیهوده به هدر میدهم به این جهت که اگر پیشنهاد ما برای بحث در اطراف اختلافات قانونی فیمابین ایران و انگلستان یعنی موضوع عدم صلاحیت شورا رد شود، چارهای نداریم جز اینکه به وطن خود بازگردیم، و تصور میکنم که سایر آقایان نمایندگان عضو شورا نیز چنین کنند.
——————————————————————————————–
* متن نطق اول دکتر مصدق در روزنامه اطلاعات به چاپ نرسیده است.