• خانه
نکات‌پرس
شنبه, اردیبهشت ۲۰, ۱۴۰۴
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
نکات‌پرس
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

سند جنایت مشترک دموکرات، بعث و وابستگان پهلوی

۱۴۰۴/۰۲/۱۷
در نکات دیگران
مدت زمان مطالعه: 1 دقیقه
سند جنایت مشترک دموکرات، بعث و وابستگان پهلوی


از اتحاد حزب دموکرات و برخی از ارتشی‌های فراری رژیم پهلوی، در نقطه صفر مرزی ایران و عراق، جنایت هولناکی در زندان «دوله‌تو» واقع در در روستای «دوله‌تو» که در نزدیکی شهر سردشت قرار داشت به وقوع پیوست، در این زندان بیش از ۲۰۰نفر از نیروهای سپاه، ارتش، جهاد سازندگی، بسیج، ژاندارمری و حتی پیشمرگان مسلمان کرد نگهداری می‌شدند که هواپیماها و هلی‌کوپترهای رژیم بعث عراق در در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۶۱ جمع کثیری از آنان را به شهادت رساندند، روایت این موضوع در صفحات ۴۶۷ تا ۴۷۰ از کتاب «حزب دموکرات کردستان» به رشته تحریر درآمده است. کتابی که سال ۱۳۹۴ توسط موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی به قلم محمود نادری منتشر شده است و خواندن آن خالی از لطف نیست:

 

اسارات در اسطبل

ایران در آتش جنگ و اختلافات داخلی، حزب دمکرات به سهم خود به استقبال شرایط جدیدی که در راه بود، رفت. در اردیبهشت سال شصت، هواپیماهای جنگنده رژیم بعث عراق زندان «دوله‌تو» را بمباران کردند. روستای دوله تو در شمال غربی سردشت و در نقطه صفر مرزی میان ایران و عراق قرار داشت. حزب دمکرات در این روستا، از یک اصطبل برای زندانی کردن بیش از دویست پاسدار و ارتشی که در اسارت خود داشت، استفاده می‌کرد. حزب دمکرات[۱] می‌خواست بدون آنکه مسئولیتی متوجه‌اش شود، اسرا را بی‌دریغ از دم تیغ بگذراند، زیرا به نظر حزب، اعلام منطقه آزاد بسیار نزدیک می‌نمود و این اسرا فقط می‌توانستند دردسرآفرین باشند. بنابراین، در هماهنگی با عراق، می‌خواست موضوع اسرا را یکباره حل کند. در این حمله، بیش از یکصد نفر کشته و زخمی شدند.

 

در آغوش مجاهدین

اوضاع سیاسی کشور رو به ناآرامی گذاشته بود و این فرصتی برای حزب فراهم ساخت تا در برخی مناطق عملیات نظامی خود را شدت بخشد. این ناآرامی‌های سیاسی از یک سو مربوط به اختلافات بنی‌صدر، رئیس‌جمهور، با جناح خط امام و از سوی دیگر مربوط به گسترش ماجراجویی‌های سازمان مجاهدین خلق بود. وحدت نظر بنی‌صدر و سازمان مجاهدین در مخالفت با جناح مقابل، که اکثریت مجلس شورای اسلامی را نیز در اختیار داشت، آن دو را به آشوب کشیده بود تا این رویداد، رئیس‌جمهور را بیش از پیش به سازمان مجاهدین خلق وابسته کند. […]

مجاهدین خلق نیز به نوبه خود مایل بودند با استفاده از جایگاه حقوقی و اجتماعی رئیس‌جمهور، جناحی را که تمامیت‌خواه می‌نامیدند، از صحنه سیاسی بیرون کنند. بنابراین، در حالی که بخش‌های وسیعی از خاک کشور در تصرف ارتش عراق بود، هر روز در این سو و آن سوی شهرهای بزرگ، تظاهرات منجر به زد و خورد صورت می‌گرفت.[۲]

از ابتدای سال شصت، این تظاهرات که گهگاه رنگ خون می‌گرفت، با شدت بیشتری ادامه یافت. در نوزدهم فروردین دادستانی کل انقلاب با انتشار اطلاعیه‌ای از تمامی گروه‌های سیاسی خواست که برای برگزاری هرگونه اجتماعی از وزارت کشور اجازه بگیرند. به اطلاعیه دادستانی اعتنایی نشد و همه تلاش‌ها برای برقراری نظم و آرامش نافرجام ماند. کشور در التهاب بود. […]

 

لشگرکشی خیابانی

همه شواهد از حرکت شتابان کشور به سوی بحرانی هولناک، عمیق و فراگیر حکایت می‌کرد. حزب دمکرات با مشاهده این شواهد به تحرکات نظامی خود افزود. در بیستم خردادماه ۱۳۶۰، یعنی همان روز که بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا عزل شد، حزب خبر داد: «هم‌اکنون در سقز و بانه و بوکان و مهاباد و دره قاسملو تلفات سنگینی به نیروهای مسلح سرکوب‌گر وارد آمده و پیشمرگان قهرمان کردستان به پشتیبانی مردم زحمت‌کش، آنان را به عقب‌نشینی وادار نموده‌اند.» این در حالی بود که نه ماه از حمله ارتش بعثی به ایران می‌گذشت و هر روز تعداد زیادی از ارتش، سپاه و بسیج در نبرد با ارتش متجاوز به شهادت می‌رسیدند. […]

در بیست و دوم خرداد، بنی‌صدر با انتشار بیانیه‌ای مردم را به مبارزه علیه حاکمیت فراخواند. سازمان مجاهدین خلق در بیست و نهم خرداد اعلام کرد: «جان رئیس‌جمهور در معرض خطر جدی است» و دو روز بعد در اطلاعیه سیاسی – نظامی خود رسماً به حاکمیت اعلان جنگ داد. روز شنبه سی‌ام خرداد مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر رأی داد. در بعدازظهر آن روز، سازمان مجاهدین خلق هواداران خود را که «میلیشیا» نام نهاده بود، با سلاح سرد راهی خیابان کرد تا به نفع رئیس‌جمهور تظاهرات کنند. مردم به مقابله با این تظاهرات برخاستند و در نتیجه تعدادی در این درگیری‌ها کشته شدند. روز بعد، بنی‌صدر رسماً و مطابق قانون از ریاست جمهوری خلع شد. هفت روز بعد، در شامگاه هفتم تیرماه، بمبی قوی در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی منفجر گردید که در نتیجه آن آیت‌الله سیدمحمد حسینی بهشتی، دبیرکل حزب جمهوری اسلامی و رئیس دیوان عالی کشور و بیش از هفتاد نفر از مسئولان کشور کشته شدند و از آن پس سازمان مجاهدین خلق وارد فاز نظامی شد.

 


[۱]  آنچنان که در صفحه ۴۴۴ تا ۴۴۵ همین کتاب، با ارائه مستندات آمده است؛ بخشی از اعضای حزب دموکرات در ۱۳ مرداد ۱۳۵۹ ، در بیانیه‌ای رسمی درباره انحراف اکثریت رهبری حزب و به ویژه دفتر سیاسی و حضور افسران فراری رژیم پهلوی در صفوف آن پرده برداشته بود.

[۲]  این هماهنگی سابقه بیشتری داشت. در صفحه ۳۸۲ کتاب آمده است: از چندی پیش شایعه حضور بختیار در بغداد و اویسی در کردستان قوت گرفته بود. اخبار موثقی در دست بود که شاپور بختیار برای سخنرانی در سمیناری که سران رژیم پهلوی، در محلی به نام کلار تشکیل داده بودند، به عراق آمده است. گفته می شد اشرف پهلوی نیز یک بار به عراق آمده و با صدام حسین و سران رژیم سابق که در کلار گرد آمده بودند دیدار کرده است. همچنین پالیزبان و سردار جاف، در کلار رهبری گروهی از نیروهای عراق را برای تجاوز به خاک ایران به عهده گرفتند و نیروهای عراق مرتبا در نوار مرزی ایران پیاده می شوند و تدارک وسیعی را برای حمله آغاز کرده اند.



منبع: موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

logo-samandehi
  • خانه

© 2024 تمام حقوق برای نکات‌پرس محفوظ است.

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • خانه

© 2024 تمام حقوق برای نکات‌پرس محفوظ است.