• خانه
نکات‌پرس
دوشنبه, خرداد ۱۹, ۱۴۰۴
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
نکات‌پرس
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

اعتراض به اسارت مردم

۱۴۰۴/۰۳/۱۸
در نکات دیگران
مدت زمان مطالعه: 1 دقیقه
اعتراض به اسارت مردم


در اسفند ۱۳۵۳، رژیم پهلوی با اعلام تأسیس «حزب رستاخیز ملت ایران»، تمامی فعالیت‌های حزبی را زیر چتر یک حزب واحد برد و عضویت در آن را برای همه اقشار، به‌ویژه کارکنان دولت، اجباری اعلام کرد. این اقدام واکنش‌های مختلفی از سوی مردم و طلاب داشت. حضرت امام خمینی، که در آن زمان در نجف در تبعید به‌سر می‌برد، در واکنشی تشکیل حزب رستاخیز را نقض آشکار آزادی مردم دانسته و آن را نشانه‌ای از استیصال و سقوط رژیم پهلوی معرفی کرد.

ایشان در بیانیه‌ای، این حرکت را تلاش شاه برای کنترل کامل مردم و حذف هرگونه صدای مخالف دانستند. بعد از این بیانیه طلاب حوزه‌های علمیه، به‌ویژه در قم، با انتشار اعلامیه، برگزاری جلسات و اقدامات اعتراض‌آمیز به مخالفت پرداختند.

در ادامه بخشی از این اقدامات و واکنش نیروهای حکومتی را از کتاب «الف‌لام‌خمینی (زندگی‌نامه امام روح‌الله موسوی خمینی)»؛ نوشته هدایت‌الله بهبودی آورده‌ایم.  

موضع امام 

بازخورد اعلامیه آیت‌الله خمینی درباره حزب رستاخیز و تحریم عضویت در آن، گسترده، و در جایی چون حوزه علمیه قم جنبش‌آفرین بود. از آخرین اعتراض دانشجویان علوم دینی ساکن قم حدود پنج ماه می‌گذشت. اوایل دی ۱۳۵۳، شیخ‌حسین غفاری، روحانی هوادار و محبوس نهضت، در زندان در گذشته بود. پیکر او برای تشییع به قم آورده شده بود. سرنوشت او با آنچه که بر سیدمحمدرضا سعیدی خراسانی رفته بود، یکی دانسته شده بود. مشایعت‌کنندگان جنازه، غفاری را شهید راه اسلام خوانده بودند. روز ختم، در پایان مراسم، تظاهراتی شکل گرفته بود که ۳۶ نفر دستگیر و تحویل اداره دادرسی شده بودند.(۱) اگر مواضع آیت‌الله خمینی درباره حزب دولتی رستاخیز را عامل اصلی حرکتی که در نیمه خرداد ۱۳۵۴ پدید آمد بدانیم، عوامل فرعی دیگری را نیز باید به آن افزود. یکی، حرف‌هایی بود که محمدرضا پهلوی درباره زندانیان سیاسی زد. او، که این زمان در آمریکا بسر می‌برد، در گفت‌وگو با شبکه ان بی سی آن کشور مدعی شد که حدود سه هزار زندانی سیاسی در ایران هست که به آنها سیاسی هم نمی‌توان گفت؛ همگی تروریست هستند و مرامشان مارکسیست یا مارکسیست اسلامی(۲) است.(۳)

درب مدرسه فیضیه

وقتی طلبه‌های قم این حرف‌ها را در جراید خواندند، با خشم و نفرت آن را به یکدیگر نشان داده، «می‌گفتند پس این همه روحانی و طلبه‌ای که در زندان هستند، همه مارکسیست و تروریست هستند یا زندانی سیاسی[؟]»(۴) دیگری بستن در مدرسه فیضیه با دستاویز ساخت وساز دکان‌های اطراف آن بود. دستگاه امنیتی بسته شدن این در را لازم می‌دانست. مدرسه فیضیه «مرکز تظاهرات ضدّدولتی» بود و باز ماندن آن، بسیاری از زائران حضرت معصومه علیهماالسلام را به داخل آن می‌کشید. «صلاح آن است که این درب ورودی به کلی بسته شود و طلاب از درب مدرسه دارالشفاء رفت و آمد کنند [چرا که]… در خیابان خلوت و دور از انتظار قرار دارد… و کنترل آن آسان‌تر خواهد بود.»(۵)

ساواک، فصل تابستان، زمان تعطیلی حوزه علمیه قم، را برای این کار مناسب می‌دید. روحانیان از این موضوع باخبر بودند. علل و اسباب ریز و درشت دست به دست هم دادند و طلاب ساکن در مدرسه فیضیه روز پانزدهم خرداد ۱۳۵۴، دوازدهمین سالگرد رخداد خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، را برای آغاز اعتراض‌ها مناسب دیدند.

اعتراض طلاب

شعارهای اعتراض‌آمیز پس از نماز مغرب و عشا شروع شد.(۶) ساواک اذعان کرد که این تظاهرات و اعتراض‌های روز بعد با توزیع اعلامیه‌هایی در مخالفت با تشکیل حزب رستاخیز همراه بود.(۷) شهربانی قم با خودروهای آب‌پاش و گلوله‌های گاز اشک‌آور به صحنه آمد.(۸) شمار بازداشت‌شدگان آن شب و روز بعد ۲۶ نفر بود.(۹) مخالفت‌ها در روز هفدهم خرداد تند شد. طلبه‌هایی که روز گذشته اجازه بیرون آمدن از مدرسه را نداشتند، با پوشاندن چهره و پرتاب سنگ از خود دفاع کردند. چاره در تصرف مدرسه فیضیه دیده شد. مأموران اعزامی از تهران به همراه ساواک و شهربانی قم، مدرسه را اشغال و ۲۴۳ نفر دیگر را دستگیر کردند.(۱۰) نعمت‌الله نصیری، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور، پس از دیدن گزارش حوادث این سه روز حوزه علمیه قم گفت که «اینها همان ارتجاع سیاه هستند… کوچکترین ارفاقی نسبت به این افراد نباید کرد. در اخبار اعمال آنها درج شود. محرکین اصلی تحت تعقیب قرار گیرند و مشمولین به نظام وظیفه بروند.»(۱۱)

اخلاگر به جای معترض

آنچه در روزنامه ها از قیام سه روزه طلاب و مدرسان حوزه علمیه قم به چاپ رسید، همراه با ادبیاتی بود که معمولاً برای مخالفان به‌کار می‌رفت:«اخلالگران در قم دست به اغتشاش زدند. اخلالگران ماسک به چهره زده، شعار کمونیستی می‌دادند و پرچم سرخ برافراشته بودند و با چوب و چماق به مأموران انتظامی حمله بردند.»(۱۲) چند روز بعد، روزنامه‌ها، با اشاره به جزئیات بیشتر، دروغ‌هایی درج کردند که در گزارش‌های مأموران و کارشناسان شهربانی و ساواک برای مقامات بالاتر نبود: مثل پیدا شدن وافور، ورق‌بازی و بمب در حجره‌های طلاب علوم دینی.(۱۳) اینها افزودنی‌های مجاز ساواک برای خوراک دستگاه‌های تبلیغاتی و روزنامه‌های دولتی بود! چند روزی گذشت. ۱۴۵ نفر از دستگیرشدگان را با گرفتن تعهد آزاد کردند. شش طلبه‌ای که تبعه پاکستان و افغانستان بودند به زادگاه خود بازگردانده شدند. ۶۴ نفر به اداره وظیفه عمومی معرفی شدند. ۷۶ روحانی هم در زندان ماندند تا وادار به حرف‌زدن شوند.(۱۴)

ساواک که در نظر داشت درِ ورودی مدرسه فیضیه را ببندد، اینک خودِ مدرسه را بست و تعطیل کرد.

——————————————————————————————————————————-

پانوشت‌ها:

۱- ساواک و روحانیت (بولتن‌های نوبه‌ای ساواک از ۴۹/۱۲/۲۵ تا ۵۷/۶/۳۰)، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۱ش، صص ۱۱۳ و ۱۱۴.

۲- ترکیب «مارکسیست اسلامی»، اول بار در مهرماه ۱۳۵۲، در گفت‌وگوی شاه با یک خبرنگار فرانسوی ادا شده بود.

۳- روزنامه اطلاعات، شم ۱۴۷۱۰ (۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۴)، ص ۲۱.

۴- مدرسه فیضیه؛ پایگاه‌های انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک؛ ص ۲۸۸.

۵- همان، ص ۲۸۶.

۶- همان، ص ۲۸۹.

۷- همان، ص ۳۱۴؛ اسناد ساواک، بولتن ویژه، سند شم ۳۱۲/۱۸۲۱، مورخ ۵۴/۳/۲۶.

۸- مدرسه فیضیه؛ پایگاه‌های انقلاب…، ص ۲۸۹.

۹- ساواک و روحانیت…، ص ۱۲۶.

۱۰- مدرسه فیضیه؛ پایگاه‌های انقلاب…؛ صص ۲۹۳ و ۲۹۵.

۱۱- ساواک و روحانیت، ص ۳۲۹.

۱۲- روزنامه اطلاعات، شم ۱۴۷۲۹ (۲۰ خرداد ۱۳۵۴)، صص ۱ و ۴.

۱۳- همان، شم ۱۴۷۳۱ (۲۲ خرداد ۱۳۵۴)، ص ۴.

۱۴- اسناد ساواک، بولتن ویژه، سند شم ۱۱۲، مورخ ۵۴/۴/۲.



منبع: موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

logo-samandehi
  • خانه

© 2024 تمام حقوق برای نکات‌پرس محفوظ است.

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • خانه

© 2024 تمام حقوق برای نکات‌پرس محفوظ است.