• خانه
نکات‌پرس
یکشنبه, آذر ۲, ۱۴۰۴
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
نکات‌پرس
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

پروژه «دولت در تبعید» دکتر علی امینی

۱۴۰۴/۰۹/۰۲
در نکات دیگران
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
پروژه «دولت در تبعید» دکتر علی امینی


​آذرماه سال ۱۳۵۹درست یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، خبرها حکایت از تلاشی مذبوحانه برای سازماندهی نیروهای ضدانقلاب در پاریس دارد. چهارم آذرماه ۱۳۵۹، خبرگزاری‌های بین‌المللی طرحی را افشا کردند که با حمایت‌های مالی و اطلاعاتی آمریکا و کشور های غربی در پاریس در حال شکل‌گیری است.

تشکیل یک «دولت در تبعید» برای مقابله با اراده ملت ایران. خبرگزاری تاس شوروی، به نقل از هفته‌نامه «رزالیوسف» چاپ قاهره، گزارش داد که شاپور بختیار، اشرف پهلوی، جمعی از سلطنت‌طلبان و ژنرال‌های رژیم شاه در حال طراحی نقشه‌ای هستند تا با حمایت از دکتر علی امینی یک دولت در تبعید تشکیل دهند . هسته اصلی این توطئه را مهره‌های سابق رژیم تشکیل می‌دادند که قرار بود با فریب افکار عمومی و جمع‌آوری عناصر فراری، فصل جدیدی از تقابل با انقلاب اسلامی را رقم بزنند.

 

از شکست نقاب تا دلارهای سیا

​نقشه تشکیل دولت در تبعید، محصول پیوند دو جریان اصلی بود که هر دو از آژانس‌های جاسوسی غرب تغذیه می‌شدند. علی امینی که سیاستمداری بازنشسته و مطرود بود، پس از انقلاب اسلامی بار دیگر به صحنه فراخوانده شد. تظاهر او به انجام تکالیف مذهبی نظیر نماز خواندن و روزه گرفتن و انجام حج تمتع که در دوران اقتدار و نخست وزیری مصرانه آنها را به نمایش می‌گذاشت و نیز روابطش با برخی از روحانیون نظیر آیت الله شریعتمداری کمک می‌کرد تا از او چهره‌ای متفاوت از اغلب رجال عصر پهلوی ترسیم کنند.[۱]

از این رو امریکا امید زیادی به تلاش‌های علی امینی بسته بود و بودجه و امکانات قابل توجهی را در اختیار وی قرار دادند تا با جمع‌آوری سلطنت‌طلبان، آنها را از حالت انفعالی خارج کند.[۲]

احمدعلی مسعود انصاری، از عناصر اصلی تشکیلات پهلوی در آمریکا، گفته است سازمان سیا برای فعالیت دکتر امینی تحت عنوان «جبهه نجات» بودجه ماهیانه ۱۸۰ هزار دلاری در اختیارش گذاشته بود.[۳]

هفته نامه لوموند در این زمینه گزارش می‌دهد: در پاریس دکتر علی امینی – نخست وزیر اسبق ایران که از حدود یک سال پیش بدون موفقیتی سعی در جمع کردن نیروهای اپوزیسیون به دور خود دارد پیشنهاد تشکیل یک دولت آشتی ملی را جهت نجات کشور از وضع فاجعه آمیزی که در آن به سر می‌برد، ارائه داده است. وی در یک مصاحبه مطبوعاتی مشخص کرده است که این دولت باید ترکیبی از عناصر میهن پرست و بصیر داخل و خارج ایران باشد و برای جلوگیری از سوء استفاده کمونیست‌ها با زور خود را بر کشور تحمیل کند.[۴]

تحلیل آمریکا درباره او چنین بوده است: «علی امینی، گفته می شود که وقتش را در پاریس به انتظار می گذراند و تظاهر به داشتن نقش یک «کارامانلیس[۵]» ایرانی که سرانجام از او خواسته می شود که کشور را نجات دهد، می‌نماید. گفته می‌شود امینی معتقد است که روحانی‌ها به طور تاریخی لبه تیز در انقلابات سیاسی ایران بوده‌اند و سپس خارج شده و اداره امور روزانه را برای سیاستمداران و متخصصین غیر روحانی گذاشته‌اند.»[۶]

 

رئیس تبعیدی

​از سوی دیگر، شاپور بختیار در اواخر اردیبهشت ۱۳۵۸، از مخفیگاه خود خارج شد و حضور خود را در شهر پاریس علنی کرد و به عنوان یک رئیس دولت در تبعید تصمیم و عزم خویش را مبنی بر تلاش و فعالیت برای بازگشت به ایران اعلام نمود. به دنبال این حرکت، عده ای از وابستگان بنیادهای ضدانقلابی و سازمانهای وابسته به صهیونیسم بین الملل آن را سر آغاز یک حرکت جدی بر علیه جمهوری اسلامی ایران قلمداد کردند.[۷]

در این زمان بختیار و حامیانش طرح کودتای نقاب (از پایگاه هوایی شهید نوژه) را در دستور کار خود داشتند و تمام توان و قدرت خود را بر سر اجرای آن گذاشته بودند. بختیار و حامیانش بیش از حد به پیروزی طرح کودتای نوژه دل بسته و امیدوار بودند که به سرعت و حداکثر ظرف چند ماه آینده جمهوری اسلامی را ساقط خواهند کرد و زمام اداره امور کشور را در دست خواهند گرفت. اما کشف توطئه کودتا تمام آمال و آرزوهای آنان را نقش بر آب ساخت و آنها را به تهیه و تدوین یک برنامه دراز مدت برای فعالیت‌های مبارزاتی خود واداشت. [۸]

پس از کشف توطئه کودتای نوژه و دستگیری و سرکوب عوامل و مجریان آن، شاپور بختیار و حامیانش که امید خود را برای بازگشت سریع به ایران از دست داده بودند نهضت مقاومت ملی را راه اندازی کردند و کوشیدند تا در قالب این سازمان به مبارزه بر علیه جمهوری اسلامی ایران ادامه دهند.[۹]

اسناد و شواهدی در دست است که نشان می‌دهد این سازمان توسط آژانس‌های جاسوسی غرب طراحی شد و با کمک‌های مالی و حمایت‌های لجستیکی آنان سازماندهی گردید. شدت این وابستگی تا آن حد غلیظ و علنی بود که حتی در نخستین جلسه برنامه‌ریزی مرکزیت آن، دو ژنرال بلند مرتبه سازمان موساد(تشکیلات جاسوسی اسرائیل) نیز حضور داشتن .[۱۰]

​اتحاد بی‌حاصل زیر پرچم سلطنت

از نخستین روز تأسیس نهضت مقاومت ملی، در دستور کار علی امینی و جبهه نجات ایران ؛ توافق با شاپور بختیار و اتحاد و ائتلاف با تشکیلات مقاومت ملی بود، اما هربار به دلیل خودمحوری سران این دو تشکیلات به تاخیر می افتاد تا اینکه سرانجام گفتگوهای شاپور بختیار و علی امینی در اوایل سال ۱۳۶۲ به ثمر رسید و در تاریخ بیست و هشتم تیرماه ۱۳۶۲ جبهه نجات ایران و نهضت مقاومت ملی رسماً با یکدیگر متحد شدند و علی امینی و شاپور بختیار به عنوان سرکردگان آن تفاهم نامه ای را منتشر کردند.[۱۱]

پس از امضای این توافقنامه در تاریخ دوازده مهر ماه سال ۱۳۶۲علی امینی به همراه شاپور بختیار به دیدار رضا پهلوی در پاریس رفتند و مراتب وفاداری خود را به وی اعلام داشتند[۱۲]

شاپور بختیار در اوایل سال ۱۳۶۴ طی پیامی به مناسبت سالگرد تولد دکتر محمد مصدق از مردم ایران دعوت کرد تا در یک راه پیمایی آرام بر علیه جنگ شرکت جویند.[۱۳].

 بلافاصله نشریات وابسته به او در خارج از کشور بهره برداری تبلیغاتی از این مسئله را آغاز کردند و هر روز بر تعداد شرکت کنندگان در این به اصطلاح تظاهرات آرام می افزود. تا اینکه کار این افزایش عدد و رقم به جایی رسید که در برخی از شهرستانها مثل اراک و قوچان تعداد تظاهر کنندگان بیش از تعداد ساکنین آن بوده است.[۱۴]

بختیار تلاش وسیعی داشت تا جمهوری اسلامی ایران را حکومتی تروریست و مخالف نظام بین المللی قلمداد کند و در این راه همگام با کانون‌های تبلیغاتی صهیونیستی هر حادثه ای را به جمهوری اسلامی ایران منتسب میکرد. او پس از انفجار مقر نیروهای فرانسوی در لبنان پیام ویژه ای برای فرانسوا میتران فرستاد و گناه این ماجرا را به گردن ایران انداخت و این اتفاق منجرب به یک عملیات تروریستی علیه سفارت ایران در لبنان شد. [۱۵]

بختیار برای بدنام کردن جمهوری اسلامی ایران حتی دست به جعل و تزویر و سندسازی زد. وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۶۴ با انتشار جزوه‌ای مفصل به نام «توطئه‌های امپریالیسم در پوشش جعل اسناد»، نمونه‌هایی از این اسناد جعلی را افشا کرد.[۱۶]

بختیار کوچکترین اعتقادی به دین نداشت و تمام تلاش او علاوه بر سرنگونی جمهوری اسلامی، بر این محور استوار بود که پایه های اعتقادی مردم را تضعیف نماید.[۱۷]

 

​پایان کار: ناکامی

 

بختیار نیز همچون امینی، از نخستین روز فرار خود و در تمام سالهایی که به عنوان رهبر نهضت مقاومت فعالیت میکرد، همواره از پیشرفت کارها اظهار رضایت می‌نمود و براین اصل مانور می‌کرد که بزودی حکومت اسلامی شکست خواهد خورد و او با عزت و اقتدار به ایران بازخواهد گشت.

 اما واقعیت این بود که علی رغم تمام این تبلیغات و هزینه های هنگفت هیچگونه پیشرفتی در کارها حاصل نمی‌شد. براساس این شکست‌ها سازمان سیا کم‌کم تکیه خود را از روی او برداشت و در این اواخر کمتر رغبتی برای سرمایه گذاری برروی بختیار و اطرافیانش داشت زیرا شاهد بود که مردم کمترین علاقه ای به وی و برنامه هایش ندارند و مطلقاً برروی او حتی به عنوان ضدانقلاب حساب جدی نمی کنند. نهضت مقاومت ملی و مبارزه با حکومت اسلامی بهانه ای برای بختیار و اطرافیانش بود تا به این وسیله از قدرت‌های استکباری و سازمانهای جاسوسی اخاذی کرده و این پول‌ها را خرج عیش و نوش خود در اروپا بکنند. بی عملی و سر درگمی شاپور بختیار و اطرافیانش موجب بحث و گفت وگوی گروه‌های سلطنت‌طلب شد، ولی بختیار دلیل شکست های خود را به گردن بی تفاوتی ایرانیان مقیم خارج و ضدانقلاب می انداختند[۱۸]

 در نهایت، توطئه تشکیل دولت در تبعید که در آذر ۱۳۵۹ خبرساز شد، ناکام ماند.پ ایان کار علی امینی با واگذاری مسئولیت تشکیلاتش به جاسوس جوان‌تر سیا (منوچهر گنجی) و مرگ بختیار در مردادماه ۱۳۷۰ در پاریس، سندی بر ناکامی و بی‌اعتباری این پروژه وابسته بود که تنها محمل جدیدی برای خیانت به منافع ملی ایران شده بود.

 


[۱] دفتر پژوهش‌های موسسه کیهان(۱۳۸۷)، نیمه پمهان:سیمای کارگزان فرهنگ و سیاست-علی امینی، تهران، کیهان، جلد۱۳، ص۲۷۴

[۲] موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی (۱۳۹۵) ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران: اطلاعات، ص ۶۳۵

[۳]مسعود انصاری، احمد علی (۱۳۸۵) پس از سقوط: سرگذشت خاندان پهلوی در دوران آوارگی، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ص۲۱۸

[۴] پایگاه مرکز بررسی اسناد تاریخی، شناسه ۳۱۵۴

[۵] کنستانتین کارامانلیس یک سیاستمدار اهل یونان بود که چهار دوره نخست‌وزیر و دو دوره رئیس‌جمهور یونان بوده است و به خاطر احیای موفق دموکراسی یونان بعد از حکومت نظامی این کشور شناخته می‌شود.

[۶] دانشجویان مسلمان پیرو خط امام (۱۳۸۶) اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ج۳، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی،ص ۴۵۳

[۷] دفتر پژوهش‌های موسسه کیهان(۱۳۸۷)، نیمه پمهان:نخست وزیران ایران -شاپور بختیار، تهران، کیهان، جلد۳، ص۱۲۸

[۸] همان

[۹] همان، ص۱۲۹

[۱۰] همان

[۱۱] دفتر پژوهش‌های موسسه کیهان(۱۳۸۷)، نیمه پمهان:سیمای کارگزان فرهنگ و سیاست-علی امینی، تهران، کیهان، جلد۱۳، ص۲۷۸

[۱۲] همان

[۱۳] دفتر پژوهش‌های موسسه کیهان(۱۳۸۷)، نیمه پمهان:نخست وزیران ایران -شاپور بختیار، تهران، کیهان، جلد۳، ص۱۴۷

[۱۴] همان

[۱۵] دفتر پژوهش‌های موسسه کیهان(۱۳۸۷)، نیمه پمهان:نخست وزیران ایران -شاپور بختیار، تهران، کیهان، جلد۳، ص۱۵۴

[۱۶] هملن،ص۱۵۵

[۱۷] همان

[۱۸] همان،ص۱۵۸



منبع: موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

logo-samandehi
  • خانه

© 2024 تمام حقوق برای نکات‌پرس محفوظ است.

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • خانه

© 2024 تمام حقوق برای نکات‌پرس محفوظ است.