نکاتپرس:
شاه از مصدق نفرت داشت
محمدرضا پهلوی مخالف کودتا علیه مصدق بود، اما دلیل این مخالفت به معنای رضایت او از مصدق نبود، بلکه شاه کاملا از مصدق نفرت داشت. دلایل نفرت محمدرضا پهلوی از مصدق متأثر از اصرار مصدق بر انجام وظایف رئیس قوه مجریه و ترس شاه از ضعیف شدن جایگاه خود بود. بر این اساس مصدق بارها و با استناد به قدرت مشروط شاه در قانون اساسی تلاش کرده بود قدرت محمدرضا پهلوی را محدود کند؛ زیرا به باور مصدق و البته مطابق قانون اساسی، مقام سلطنت، مقامی تشریفاتی بود. از طرفی شاه مصدق را حامی مسکو میدانست و معتقد بود شوروی از حامیان اصلی مصدق است و این موضوع میتواند قدرت او را با چالش مواجه سازد. هرچند برخی معتقدند این ادعای دروغین بهانهای برای تحریک مردم علیه مصدق بود؛ بااینحال نمود این ادعاها را میتوان در اسناد و منابع مختلف مشاهده کرد؛ برای نمونه ثریا اسفندیاری آورده است: «شاه دوباره مصدق را به خدمت خوانده است، ولی مصدق حالا دیگر میخواهد نظرات خود را تحمیل کند».[1] یا در یکی از منابع و به نقل از محمدرضا پهلوی آمده است: «اتحاد سرخ و سیاه ــ یعنی چپ انقلابی و مرتجعین مذهبی افراطی ــ که در زمان مصدق زمینه آن فراهم شده بود، در سال ۱۹۹۳ (۱۳۴۲) به صورت جنبش سازمانیافته مارکسیست اسلامی درنیامده بود…».[2]
در کنار این عوامل، میتوان به حسادت شاه نسبت به مصدق نیز اشاره کرد که باعث شده بود محمدرضا پهلوی بیش از پیش از او متنفر باشد. در واقع شاه هم وجهه و محبوبیت مصدق را میخواست تا مردم صادقانه او را بستایند و هم اقتدار مطلق پدر را؛ تا از وی بیچونوچرا اطاعت کنند… . «محبوبیت دکتر مصدق مولود یـک سـلسله کـارهایی بود که او از دوره جوانی بدان روی آورده بـود و پیـوسته از خـواستههای مردم دم میزد و با هرگونه نفوذ اجنبی مخالف بود… شاه نمیتوانست با آنهمه ضعفهای روحی و عقدههای روانی محبوبیت دکتر مصدق را داشته بـاشد.»[3] اما با توجه به دیدگاه محمدرضا پهلوی نسبت به مصدق این پرسش مطرح است که چرا او با کودتا علیه مصدق مخالف بود؟

دکتر محمد مصدق در اولین دیدار خود با محمدرضا پهلوی و ثریا اسفندیاری بختیاری پس از احراز نخستوزیری
تبیین چرایی مخالفت شاه با کودتا علیه مصدق
برخی از مهمترین دلایل تمایل نداشتن محمدرضا پهلوی به کودتا علیه دکتر مصدق عبارت است از:
حفظ محبوبیت در میان مردم
همانطور که گفته شد، یکی از دلایل تنفر شاه نسبت به دکتر مصدق از روی حسادت و خودکمبینی نسبت به محبوبیت مردمی مصدق بود؛ این بدان معناست که موضوع محبوبیت برای شخص شاه بسیار اهمیت داشت. او به خوبی آگاه بود که کودتا علیه دکتر مصدق میتواند وجهه قانونی او را زیر سؤال ببرد و میزان محبوبیت او را نزد مردم کاهش دهد؛ تصوری که از قضا درست از آب درآمد و باعث شد تا بعد از کودتای 28 مرداد، دیدگاه مردم نسبت به محمدرضا پهلوی کاملا تغییر کند.
ناتوانی در انجام کودتا
موضوع ضعف شاه در به راه انداختن کودتا علیه مصدق از عوامل بازدارنده دیگر بود. به عبارتی محمدرضا پهلوی به دلیل ضعف سیاسی و حتی نظامی، در خود توانایی کودتا کردن علیه مصدق را نمیدید. شاه تا
پیش از کودتای 28 مرداد، جایگاهی بسیار ضعیف داشت؛ به خصوص آنکه کودتای ناکام 25 مرداد 1332 نیز باعث شده بود او از کشور فرار کند و حتی قید سلطنت را بزند.
چرا کودتای 28 مرداد 1332 رخ داد؟
اگر فرض تمایل نداشتن محمدرضا پهلوی به کودتا علیه مصدق را قبول کنیم، احتمالا این پرسش مطرح میشود که پس چرا کودتای 28 مرداد به وقوع پیوست؟ پاسخ این است که عاملان اصلی اجرای کودتای 28 مرداد، انگلیس و آمریکا بودند. بر این اساس «طرح کودتا از سوی آمریکاییها عـملیات “تـی.پـی. آژ اکس” نـام گـرفت و کـرمیت روزولت به منظور اجرای کودتا عازم ایران شد. انگـلیسیها نـیز اینتلیجنس سرویس (ام.آی.سیکس) (MI6) را در رأس عـملیاتی قـرار دادنـد کـه از سوی آنها “عملیات چکمه” نامگذاری شـده بـود. البته در کـنار شـبکههای بـومی و عـلنی جـاسوسی انگـلستان و آمـریکا در ایـران، شـبکه کـامل مـخفی دیگـری بـا مـحوریت شاپو ریپورتر ـ اسدالله علم نیز در ایران فعال بود…».[4] بدین ترتیب کودتا با دخالت مستقیم عوامل خارجی پیروز شد.

دکتر محمد مصدق و محمدرضا پهلوی
موضوع ترس آمریکا از نفوذ کمونیسم نیز عامل دیگری در دخالت آمریکا در کودتا بود. به گفته ثریا اسفندیاری ازآنجاکه واشنگتن میدید که حزب توده و مسکو از اغتشاش کشور سود میبرند، لندن را تشجیع کرد که راهحلهای دیگری پیشنهاد کند.[6] البته انگلیس برای متقاعد کردن آمریکا به مشارکت در کودتا علیه نهضت ملی شدن نفت از عوامل خود در حزب توده موسوم به توده نفتی جهت ایجاد ناآرامی و ترساندن آمریکا از نفوذ کمونیستها در ایران بهره برد. بر این اساس کودتا راهحلی بود که توسط لندن مطرح شد و آمریکا نیز با آن همگام شد. بر این اساس شاهد هستیم که به فاصله کمی بعد از پیروزی کودتای 28 مرداد تمام طرحهای عوامل کودتا مو به مو اجرا شد و روش سیاسی حکومت نیز با گرایش به سوی عوامل غربی کاملا تعییر کرد. البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که رویکرد شاه نسبت به کودتا علیه مصدق بعد از ناکامی او در کودتای 25 مرداد نیز با تغییراتی مواجه شد. او بعد از شکست راههای مختلف کنار رفتن مصدق از نخستوزیری به این نتیجه رسید که بهترین راه برای برکناری دکتر مصدق، کودتاست. به همین دلیل بعد از تحقق کودتای 28 مرداد که با همکاری عوامل خارجی انجام شد، خطاب به آنها گفت: من تاج و تخت را مدیون خداوند، ملتم، ارتشم و شخص شما [روزولت] هستم.[7] در این میان انگلیس و آمریکا نیز از راههای مختلف از جمله خواهر شاه، اشرف پهلوی تلاش کردند او را متقاعد کنند که کودتا تنها راه باقیمانده برای بقای خانواده درباری و سلطنت است.

استقرار تانکها و نیروهای نظامی در ایام کودتای 28 مرداد 1332 در یکی از خیابانهای تهران
سخن نهایی
موضوع تمایل نداشتن محمدرضا پهلوی به کودتا علیه مصدق از سوی برخی از تاریخنگاران و تحلیلگران این عرصه مورد تردید قرار گرفته است. بااینحال واقعیت آن است که تمایل داشتن یا نداشتن او به کودتا علیه مصدق هیچ تأثیری در نتیجه مورد انتظار وی نداشت. به عبارتی محمدرضا پهلوی مصمم بود به هر ترتیبی که شده است مصدق را از سر راه خود بردارد. شاید او ترجیح میداد این کار به روش مسالمتآمیزتر یا با یک ترفند سیاسی انجام شود، اما در نهایت با توجه به دلایلی که به آنها اشاره کردیم این اتفاق رخ نداد و مصدق با کودتا برکنار شد.
پینوشتها:
‘);
// $(this).after(‘
}else{
$(this).next(‘br’).addClass( ‘clearboth’ );
$(this).wrap(‘
‘);
// $(this).after(‘
}
thisClass=””;
});});
برگرفته از پژوهشکده تاریخ معاصر
مطالب بازنشر شده در این بخش لزوما موضع نکاتپرس نیست!