عبدالحسین خان تیمورتاش ملقب به معززّالملک وسردار معظم خراسانی، پس از استبداد صغیر وارد معرکه ی سیاست شد و از طرف مردم خراسان به وکالت مجلس شورای ملی انتخاب گردید. مجلس دوم که پس از فتح تهران توسط مشروطه خواهان و با خلع محمدعلی شاه بنیان گرفت از ادوار بسیار مهم و پرحادثه ی تاریخ پارلمانی ایران است. در این مجلس بود که تیمورتاش با نطق های گوناگون درباره ی موضوعات گوناگون به شهرت فراوان دریافت. یکی از نقاط عطف فعالیت پارلمانی او، دفاع جانانه اش از لایحه ی دولت مبنی بر خلع سلاح مجاهدین تبریزی بود که آسایش مردم تهران را سلب نموده بودند. این دفاع که منتج به رای آوردن لایحه ی دولت شد وجهه و کارایی او را بالا برد.
سپهدار تنکابنی در اواخر مرداد ماه ۱۲۸۹ بعلل و جهات مختلف که یکی از آن علل، اختلاف با بختیاری ها بوده از ریاست دولت کناره گیری نمود .عضدالملک نایب السلطنه، میرزا حسن خان مستوفی الممالک را بجای او تعیین نمود و مجلس هم با این انتخاب بدون چون وچرا موافقت کرد. رئیس دولت جدید تروچسبان وزیران خود را از بین دموکراتها انتخاب نمود و به مجلس معرفی کرد. قتل سيد عبدالله بهبهانی در هفته ی قبل از کابینه جدید آن هم در روز روشن و در مقابل چشمان همسر و فرزندان او نه تنها ایران را تکان داد بلکه حوزه علمیه ی نجف هم متأثر و عصبانی شدند و دولت جدید موظف شد برای جلوگیری از این گونه جنایات قانون خلع سلاح مجاهدین را به مجلس ببرد تا به موجب این قانون سلاح فقط در دست مامورین انتظامی باشد و کسان دیگری به نام مجاهد نتوانند دارای سلاح آتشین باشند. میرزا احمد خان قوام السلطنه وزیر جنگ جوان کابینه خیلی زود جنبید و لایحه ای تهیه و به مجلس به قید دو فوریت تقدیم نمود. مفاد لایحه این بود که کلیه ی مجاهدین باید اسلحه خود را تحویل داده در مقابل قیمتی را که دولت برای هر نوع اسلحه ای تعیین نموده بود دریافت دارند.
وقتی لایحه در مجلس مطرح شد وزیر جنگ شرحی درباره اوضاع آشفته تهران و سایر شهرها بیان نمود و اشاره به قتل سيد عبدالله بهبهانی نمود و درخواست کرد تا نمایندگان در همان جلسه به تصویب قانون مبادرت نمایند.
معززالملک به عنوان مخالف مشروط پیرامون لایحه دولت سخن گفت ضمن تأیید جمع آوری سلاح های مجاهدین از نظر قانون گذاری، لایحه ی پیشنهادی دولت را مورد انتقاد قرار داد ضمن یک بحث اصولی پیرامون قانون دو ایراد به لایحه ی دولت وارد نمود یکی زمان و دیگری ضمانت اجرا بود. قوام السلطنه توضیحات مفصلی در آن زمینه داد و اضافه کرد این دو اصل که معززالملک مطرح کرده است جزء اختيارات دولت باید باشد بنابراین با محدود نمودن آن نباید دست دولت بسته باشد و از طرفی مجدداً پیرامون اوضاع آشفته کشور شرحی بیان کرد. معززالملک مجدداً پشت تریبون رفت و با بیانی رسا و جملات فصیح به وزیر جنگ هشدار داد که قانون باید جامع و کامل باشد وقتی به تصویب رسید دست مجریان باز باشد. سرانجام وزیر جنگ در مقابل منطق قوى وكيل خراسان قانع شد و برای لایحه هم مدت اجرا گذاشتند وهم ضمانت اجرا
در همان جلسه یکی از وکلای آذربایجان که از دوستان و نزدیکان ستارخان بود به سخن برخاست و ضمن شرح فداکاری های ستارخان و باقرخان و مجاهدین آذربایجانی پیشنهاد نمود آنها از این قانون مستثنی شوند. دکتر قاسم غنی در یادداشتهای خود در این زمینه چنین می نویسد : …..ستار در پارک اتابک منزل داشت. برای تمرکز قوای دولت گفتگو شد که مجاهدین اطراف ستار اسلحه خود را تسلیم دولت و دنبال کار و کاسبی روند و عنوان مجاهد مسلح موقوف شود . ستارخان مقاومت می کرد و تن درنمی داد . در پارلمان مباحثه زیاد در می گیرد. یکی از وکلای حامی ستار پشت میز خطابه رفته شرح مشعشعی از فداکاری ها و مجاهدت های ستارخان سخن می راند که او وقتی مشروطیت از میان رفت و پادشاه مستبدی چون محمد علی شاه عرصه را بر مشروطه طلبان تنگ گرفت ستار به حفظ مشروطه قیام کرد و جان خود را بر کف نهاده شب و روز کوشید و با قشون استبداد نبردها کرد و بالاخره مجاهدین او غالب آمدند و نهال مشروطیت از بیخ و بن کنده نشد حالا به پاداش این خدمات مصلحت نیست و روا نباشد که او خلع سلاح شود.
سردار معظم که حضور ذهن عجیب داشت حرکت نموده در حالی که همه حضار تحت تاثیر سخنان حق بجانب آن وکیل رفته بودند گفت مجاهده در امر خیر و صلاح ملک و ملت وظیفه ی هر ایرانی مسلمان وظیفه شناس است و هیچوقت مجاهد نباید انتظار داشته باشد که در پاداش خدمات او باید امتیاز استثنائی و مخالف اصول به او اعطا شود .
علی ابن ابی طالب اعظم مجاهد اسلام است از عنفوان شباب جان خود را بر کف دست رفته برای اسلام شمشیر زد و جان خود را به هزار مهلکه انداخت و او هیچوقت نطلبید که در مقام پاداش فی المثل از دو رکعت نماز – معاف شود با یک روز از ایام صیام از روزه گرفتن معاف گردد . خیر او مانند هر مسلمانی و متساویاََ با همه کوچکترین اصول و فروع و واجبات و مستحبات اسلام را به جا می آورد خدمت انسان را از رعایت اصول ممنوع نمی سازد. البته در مجلس آن وقت که احساساسات مذهبی غلبه داشت این منطق
صریح و تمثل به زندگی علی ابن ابی طالب نطق سخنور قبلی را خنثی کرد و بالاخره مجلس رای به خلع سلاح ستارخان گرفت.
منابع/تیمورتاش در صحنه ی سیاست ایران ، باقر عاقلی،صفحه ۳۴
یادداشتهای دکتر قاسم غنی، جلد اول،صفحه ۱۶۴