اگر کمی تاریخ خوانده باشید، حتماً میدانید که آقامحمدخان، از کریمخان زند و خانوادهاش، کینهای شتری داشت! اما اینکه کینه شتری نخستین شاه قاجار، چگونه و از کجا آغاز شد، خودش ماجرایی خواندنی است.
پدر آقامحمدخان، یعنی محمدحسنخان قاجار، رئیس طایفه آشاقهباش ایل قاجار، پس از بهقتل رسیدن نادرشاه و با استفاده از هرجومرج حاکم بر کشور، دست به طغیان زد و حتی توانست ضمن اتحاد با ترکمانان، لشکری برای توسعه قلمرو خود فراهم آورد.
این در حالی بود که مدعیان سلطنت در گوشهوکنار ایران، سخت به تکاپو افتاده و بهدنبال کسب قلمرو وسیعتر بودند. محمدحسنخان که خود را در یک قدمی موفقیت میدید، توانست کریمخان زند را در استرآباد مغلوب کند و او را به سمت تهران عقب بنشاند؛ اما این پیروزی موقتی بود.
محمدحسنخان که توانسته بود پس از غلبه بر آزادخان افغان، اصفهان را اشغال کند، برای تأمین آذوقه سپاهش به غارت اموال مردم مبادرت ورزید و طبق روایت نویسنده «رستم التواریخ»، فریاد ستمدیدگان از ظلم محمدحسنخان به آسمان برخاست. همین رفتار، مقدمهای برای شکستهای پیدرپی خانقاجار شد.
از پس کریمخان زند در شیراز برنیامد و بهدنبال آن، اصفهان را هم به خان زند واگذاشت. کریمخان، به سرعت دفاع را به حمله تبدیل کرد و محمدحسنخان در برابر فوج سپاهیان زند، از آمل به استرآباد گریخت؛ اما همطایفهایهای وی، با کریمخان سازش کردند و پس از شکست محمدحسنخان در استرآباد، او را که در صدد فرار بود، به قتل رساندند و سر او را نزد کریمخان فرستادند.
به این ترتیب، تشکیل سلسله قاجار، تا زمان مرگ کریمخان به تعویق افتاد و فرزندان محمدحسنخان، یعنی آقامحمدخان و حسینقلیخان، از خان زند کینهای شتری به دل گرفتند.