پیش از تشکیل نظمیه یا شهربانی به سبک نوین و اروپایی در روزگار ناصرالدین شاه قاجار در سال ۱۲۵۷ ش، نظم و امنیت شهرها به عهده داروغه بود که زیر نظر اداره ای به نام دیوان بیگی (اداره حکومتی یا فرمانداری) که در راس آن بیگلربیگی یا فرماندار حاکم قرار داشت، انجام وظیفه میکرد و واحدهایی که در اختیار داروغه بود، محتسب، شحنه، گزمه، شبگیر، نامیده می شدند. (زاوش، ۱۳۷۰: ۱۵۷)
در آن هنگام نظم و امنیت شهرها در شب دارای قوانین ویژه ای بود، حدود چهار ساعت از شب گذشته روی پشت بام داروغه خانه طبل خبردار می زدند و سپس شیپور مینواختند، با این اخطارها دیگر کسی اجازه نداشت از خانه بیرون رود مگر اینکه از داروغه خانه اجازه داشته و اسم شب را بداند، اگر در عبور بی موقع، عابر اسمش را درست می گفت، عبور می کرد، در غیر این صورت او را به داروغه خانه جلب میکردند و پس از شناسایی چنانکه شخص مهمی بود با اخذ انعام، او را به منزل مقصدش می رساندند، برای هر شب نام یکی از شهر های تعیین می شد و مراتب به شب گردان ابلاغ می گردید. (سیفی، ۱۳۶۲: ۳۷)
معمولاً به سران حکومت و وابستگان آنها و افراد با نفوذ اسم شب داده می شد. البته در موارد بسیار هم به افراد پولدار به طور پنهانی فروخته میشودمی شد، کسی که اسم شب را تعیین میکرد، امیر شب خوانده میشد که به مرور به میر شب متداول گردید. که یکی از پیشه های مهم و پولساز آن روزگار بود و به قول معروف سرقفلی داشته است. چنانکه از عنوان آن پیداست میرسد حاکم شبانه شهر بود. (زاوش، ۱۳۷۰: ۱۵۷)
داروغه ها معمولاً افرادی بی رحم و سنگدل و شقاوت پیشه بودند. آنها بسیار سخت دل و قصی القلب بودند، و هرگاه مقصر ایشان صاحب ثروت باشد تا مادامی که وی پول خرج میکند، با او مانند مهمان رفتار می نمایند. در ایران به مقصر بسیار بد می گذرد و در اول کار هرچه پول و یا لباس داشته باشد باید تصمیم داروغه نماید پس از آن هم پاهایش مغلول (قل و زنجیر شده) و گردنش را زنجیر کرده و در محبس بسیار تنگی که شبیه مسکن جانوران است در نزد محبوسین، محبوس می گردد.
ناصرالدین شاه قاجار در سفرهایی که به اروپا کرد تصمیم گرفت در ایران دست به اصلاحاتی بزند از جمله این موارد اندک، تاسیس نظمیه یا همان شهربانی به سبک اروپایی بود. ناصرالدین شاه در سفر دوم خود به اروپا و مشاهده ی قوای پلیس و نظم و انضباطی که در شهرهای اروپا برقرار کرده بود، تصمیم گرفت تشکیلاتی را به وجود آورد.
از این رو از دولت اتریش برای بنیان نهادن اداره پلیس تهران به شکل نوین و اروپایی درخواست کمک کرد. در پی این درخواست دولت اتریش هم پس از مدتی مطالعه یک نجیب زاده ایتالیایی را که در امور پلیس دارای اطلاعاتی بود، به ناصرالدین شاه معرفی نمود. کنت آنتوان دموند فورت. پس از ورود به تهران به بررسی وضع شهر پرداخت و ضمن گزارشی به ناصرالدین شاه اعلام کرد که با چهارصد پلیس پیاده و شصت پلیس سوار می تواند امنیت شهر تهران را به نحو رضایتبخشی تامین نماید. شاه با درخواست وی موافقت کرد. (همان: ۲۶۹)
روز ۱۶ ذیقعده ۱۲۹۵ ق نخستین تابلوی نظمیه تهران به عنوان اداره جلیله پلیس دارالخلافه و احتسابیه نصب گردید. ناصرالدین شاه در روز افتتاح اداره پلیس دارالخلافه شرکت نمود، از همان روز مردم با واژه پلیس آشنا شدند و دیری نپایید که کنت به نظم الممالک، ملقب و به منصب امیر تومانی (سرلشکری) مفتخر و به اخذ نشان و حمایل آن ممتاز گردید.
در سال ۱۲۹۶ ق کنت، نظامنامه ای را که به کتابچه قانون کنت معروف شد. به شاه ارائه کرد. با تصویب این نظامنامه، دیریدیری نگذشت که اداره جلیله پلیس دارالخلافه و احتسابیه به وزارت نظمیه تبدیل گردید و صورت و قیافه تازه تری به خود گرفت و دارای دوایر و تشکیلات ثابتی گردید. (سیفی، ۱۳۶۲: ۵۶)
در آن زمان حقوق و مزایای نیروهای شهربانی که گاه پرداخت آن ماهها به تعویق میافتاد، برای افسران جزء از ماهانه پنج تومان تجاوز نمیکرد و به افراد پلیس هم مقرری ماهیانه خیلی ناچیزی پنج تا بیست قران داده میشد.
ناصرالدین شاه که از اقدامات کنت راضی بود در شعری که سرود به ستایش از کنت و کارهایش پرداخت:
زنهار حذر کنید رندان ز پلیس یک جو نرود به خرج ایشان تدلیس
در کنده کنت دومونت فرت خواهد مرد در چرخ اگر کند خطایی بر حبس
آنتوان دو مونت فرت ، پس از چهارده سال خدمت در ایران بر اثر دسیسه و تحریک عدهای از درباریان که در راس آن کامران میرزا فرزند شاه و حاکم تهران ابراز داشت از سمت خود معزول گردید. (همان: ۲۴۷) و از آن هنگام تا ورود افسران سوئدی نظمیه در زمان احمد شاه قاجار و تشکیل دوباره این اداره به سبک اروپایی، ریاست نظمیه با نظامیان ایرانی بود و در این مدت اقدامات چشمگیری از سوی آنها دیده نشد.
پس از پایان کار کنت، ریاست این اداره به عهده میرزا ابوتراب خان نظم الدوله که مترجم مخصوص و معاون کنت بود، محول شد و از آن پس میرزا عیسی وزیر مختارالسلطنه ریاست آن را به عهده گرفت.
در آغاز مشروطیت، ریاست این اداره را مسیو یپرم یکی از سران ارامنه عهده دار شد و او با قدرت به استقرار نظم توفیق یافت. پس از کشته شدن وی در جنگ همدان یکی از معاونان ارمنی او به نام سهراب خان و سپس مظفر اعلم (سردار انتصار) ریاست نظمیه را به عهده گرفتند.
منبع:
- تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و مذهبی ایران از آغاز دوره ی قاجار تا انقلاب مشروطیت، دکتر سید حسن قریشی
- تهیه الکترونیکی: سایت تاریخ ما، اِنی کاظمی