بعد از توضیح وزیر خارجه، عباس اسکندری و سیدعباس اسلامی برای چالش با نوری اسفندیاری اجازه خواستند، ولی با درخواست آنها موافقت نشد.[۲] این اتفاق در جلسات پیش برای محمدرضا آشتیانیزاده و محمدابراهیم امیرتیمور هم رخ داده بود. آنها با تلاشها بسیار و درخواستهای متعدد توانسته بودند درباره فلسطین نطق کنند. عباس اسکندری با تلاشهای بسیار توانست در جلسه بعد نطق خود درباره فلسطین را اظهار کند، ولی دیگر وزیر خارجه در مجلس نبود. با وجود این بیشتر سخنان اسکندری متوجه ساختار سیاسی و روابط حاکم بر سازمان ملل و نفوذ قدرتهای جهانی برای تحت فشار قرار دادن ملل ضعیف بود. در ادامه بخشهایی از نطق او آورده شده است.
عباس اسکندری
همسرنوشتی ایران و فلسطین
«ملت ایران و دولت ایران در درجه اول تنها ملت و دولتى است که صلاحیت دارد در موضوع فلسطین نظر خودش را بگوید و از مجمع ملل متحد هم اجراى آن را بخواهد. ما به دو علت در موضوع فلسطین حق اظهار نظر داریم: یکى وضعى است که ما در خاورمیانه داریم و مجبور هستیم که سعى بکنیم در نزدیکى ما آتشى زبانه نزند که ما نه تنها از آن آتش گرم نمیشویم، بلکه در آن آتش خواهیم سوخت. جهت دیگر وضعیت تاریخى ماست».[۳]
در واقع در نگاه اسکندری هم به لحاظ تاریخی و هم منطقهای سرنوشت ایران به سرنوشت فلسطین گره خورده است. موضع اسکندری بهوضوح نشان میدهد که منافع ملی ایران با منافع فلسطین گره خورده است.
حمله به تصمیم خطای سازمان ملل
«هیچ گاه ملل ضعیف نباید صد درصد و حتى پنجاه درصد، سى درصد هم انتظار داشته باشند که مجامعى که به نام آزادى و حفظ منافع بشر ولى براى سیاستهاى گوناگون ساخته میشوند و در دنیا تشکیل میشود این مجامع شب و روز به فکر آسایش آنها باشند؛ این طور نیست. البته مشفقین طایفه بشر میل دارند که یک مجلس شورای جهانى تشکیل شود و کارهاى آنها را تمشیت بدهند. در قرن حاضر دو دفعه این قدم برداشته شده است، ولى هیچ کدام از این دفعات آثار و اماراتى موجود نیست».[۵]
اسکندری نیک دانسته بود که سازمان ملل خود آتشبیار این معرکه است و حفظ منافع ملل ضعیف را در دستور کار قرار ندارد و بیشتر ابزاری در دست قدرتهای جهانی است. وی در ادامه نطق خود این مسئله را بیشتر باز میکند.
نقد استدلال سابقه یهودیان در فلسطین
«این مجمع ملل متحد همان اشتباهى را که جامعه ملل کرد، مرتکب شده و بدون جهت و سبب تصمیمى گرفت و کمیسیونى که مأمور فلسطین بودند اقدام کرد که اینجا را تقسیم کنند و هیچ سابقهاى را در نظر نگرفت. عنوانى که شد این بود که
چون در قرون سالفه یهودیها در آنجا مرکزیت داشتند، سلطنت یهود در آنجا تشکیل بشود. واقعا چنین فکرى چقدر مغرضانه و خندهآور است که گفته شود در ۳۰۸۰ سال قبل از مسیح سلیمان اینجا حکومت میکرده است بایستى این سرزمین را تقسیم بکنند و هیچ فکر نکردند که اعراب اینجا را از یهودیها نگرفته بودند».[۶]
اسکندری تأکید کرد دلیلى که مجمع عمومى ملل متحد و کمیسیون مأمور فلسطین براى این حاکمیت آورده بسیار سست است. وی حتی این استدلال را متوجه دولتهای استعماری کرد و گفت: «شما که ممالک متحده آمریکاى شمالى و آمریکاى جنوبى یا لاتین را تشکیل دادید، شما از پرتقال و اسپانی و انگلستان و سایر نقاط در پانصد سال قبل به این سرزمین آمدید و الان این اراضى را واگذار کنید به قرمزپوستهایى که صاحبان این اراضى بودند آیا شما قبول مىکنید؟».[۷]
سازمان ملل وسیله سلطه دولتهای قوی بر ملل ضعیف
بحران فلسطین محلی برای آزمون جنگافزارهای دولتهای استعماری
وضع کنونی درستی سخن اسکندری را نشان میدهد؛ زیرا فلسطین و این روزها غزه به آزمایشگاهی برای جنگافزارهای آمریکایی بدل شده است.
باید مقاومت کرد
«اصولا این مجامع نشان داده است که براى ملل ضعیف آن فایده را ندارد حالا بنده میدانم که اینجا فورا این گفته خواهد شد که یک موقعى شوراى امنیت این کار را کرده ولى بنده این را قول میدهم که شوراى امنیت اگر منافع آن دول بزرگ اقتضا نمیکرد اگر سر شما را هم میبریدند حرفى نمیزدند. اشتباه میکنید. شما فکر این را بکنید که باید زندگى بکنید و زندگانى شما هم با ابراز وجودتان است نگاه نکنید که کوچک هستید، اسلحه و قوه ندارید براى زنده ماندن کثرت جمعیت شرط نیست فداکارى و مقاومت لازم است. من از همین جا به سرکردگان دول بزرگ و زمامداران ممالک متحده آمریکاى شمالى یادآورى میکنم که در همین صحراى آسیا که خیال میکنند که هرکس آمد یک تازیانهاى دست گرفت اینها میایستند و میگویند بزنید هستند مردمى که میفهمند که آنها چه میکنند و منافع خود را به نام منافع عمومى ملل به دیگران تحمیل مىنمایند. من به اینها توصیه میکنم که اشتباهات دیگران را تکرار نکنند، هستند کسانی که میفهمند و خودشان را نمىبازند و میدانند که این ممالک براى منافع سیاسى خودشان قدم برمیدارند».[۱۰]
در نهایت عباس اسکندری تأکید کرد که «تمام این بلایا در اثر اشتباه مجمع ملل متحد است و آن کمیسیونى که براى این کار مأمور بوده است».[۱۱]
برآینده
پینوشتها: