نعمت انتخاب مقام معظم رهبری بعد از امام خمینی (ره)
وقتی برای شورا رأی گرفته شد، نمی دونم کی ما رو به صندلی دوخت که به شورا رأی ندیم! بعدازاینکه شورا رأی نیاورد، ازیکطرف، رنگ از چهره ما پرید که حالا چی کار کنیم و از طرف دیگر، خدا روی ما رو بهطرف آقای خامنهای برگردوند.
به گزارش تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، یکی از دغدغهها و نگرانیهای دوستداران و علاقهمندان بهنظام جمهوری اسلامی در روزهای نخستین رحلت امام خمینی (ره)، بحث آینده این نظام و انقلاب بهواسطه هجران بنیانگذار کبیر آن و جانشینی ایشان بود.
حجتالاسلاموالمسلمین عبدالله حاجی صادقی؛ نماینده ولیفقیه در قرارگاه قدس در دوران دفاع مقدس، در بخشی از کتاب تاریخ شفاهی خود به بیان خاطرهای عبرتآموز به نقل از آیتالله حائری شیرازی از این موضوع پرداخته که به مناسبت ایام رحلت جانسوز امام خمینی (ره) و انتصاب حضرت آیتالله خامنهای مدظلهالعالی بهعنوان جانشین ایشان و رهبر نظام جمهوری اسلامی منتشر میشود:
در مراسم تشییع امام، فقط یک روز بعد از انتخاب حضرت آقا بهعنوان رهبر، در مسیر بهشتزهرا (س) همه گرفته، ناراحت و غمگین بودند.
همینطور که داشتم میرفتم، یکدفعه یک نفر از پشت، چشمهایم را گرفت. با خودم گفتم: کی توی این وضعیت شوخی داره؟!
با عصبانیت برگشتم، دیدم آیت حائری شیرازی است! توقف کردم. بعد از سلام و احوالپرسی گفتم: حاجآقا، فرمایشی دارید؟! گفت: چون امام با رزمندهها خیلی مأنوس بودند، به رزمندهها بگید به لطف الهی، امام زنده می مونه، انقلاب امام هم زنده می مونه.
من از آقای حائری سؤال کردم: در جلسه خبرگان رهبری چه اتفاقی افتاد؟ ایشان فرمودند: تقریباً توی ذهن اکثر ماها این بود که بعد از امام، اداره کشور باید شورایی باشد. هیچکس انقلاب بعد از امام را تصور نمیکرد. میگفتیم مگه میشه انقلاب بمونه، ولی امام نباشه؟!
همه احساس نگرانی میکردند؛ لذا وقتی خبر رحلت امام اعلام شد، دو غم به سراغ مردم آمد: غم رحلت امام و غم از دست دادن انقلاب.
نمیدانم بعدازظهر و شب آن روز، وقتی انتخاب شدن حضرت آقا بهعنوان مقام معظم رهبری اعلام شد، خدا با دلهای ما چه کرد؟! آن موقع، من در سپاه سوم قدس بودم، خدا را شاهد میگیرم، نمیدانم آن آرامش را خدا چطور به ما هدیه داد! احساس ما این بود که امام زنده است!
بههرحال، آقای حائری فرمودند: بنا بود رهبری نظام بهصورت شورایی اداره بشه. حتی در مورد اعضای شورا هم بحث شده بود. تصمیم گرفتهشده بود که مقام معظم رهبری بهعنوان یکی از اعضای آن شورا باشن؛ اما چند نفر مخالف بودن.
آقای جنتی گفت: من وقت می خوام که بهعنوان مخالف صحبت کنم. گفتند: آقای جنتی، چی می خوای بگی؟! چارهای نداریم، باید به سمت شورا برویم.
ایشان گفت: بههرحال، من حقدارم مخالفت کنم! باید صحبت کنم، بعد شورا رأی بگیره. آقای جنتی گفت: ما همینالان از طرف امام توی بازنگری قانون اساسی به این جمعبندی رسیدهایم که بعضی جاها تعدد و شورا، کار رو خراب می کنه؛ مثلاً توی قوه مجریه، هم رئیسجمهور داریم و هم نخستوزیر که همین، قوه مجریه رو از توان مدیریت انداخته، لذا توی بازنگری می خوایم یکی از اینها رو حذف کنیم. توی قوه قضائیه هم شورای عالی قضایی داریم که حذفش میکنیم. حالا، چطور توی قوه قضائیه و مجریه شورا جواب نمیده ولی توی اصل رهبری و اداره نظام می شه چنین کاری کرد؟!
اعضا گفتند: همه اینهایی که می گید درسته، ولی چارهای نیست؛ باید چند نفر بیان که تا حدودی خلأ امام رو پر کنند.
وقتی برای شورا رأی گرفته شد، بااینکه رئیس مجلس خبرگان و بعضی از افراد شاخص برای اعلام موافقت، از روی صندلی خود بلند شدند، نمی دونم کی ما رو به صندلی دوخت که به شورا رأی ندیم! بعدازاینکه شورا رأی نیاورد، ازیکطرف، رنگ از چهره ما پرید که حالا چی کار کنیم و از طرف دیگر، خدا روی ما رو بهطرف آقای خامنهای برگردوند.
در حقیقت، خود خدا این کار را کرد. ما باید این لطف خدا را قدر بدانیم؛ اللهاعلم حیث یجعل رسالته. ما باید قدرشناس این نعمت باشیم و از آن مواظبت کنیم.
جوانهای عزیز، دشمن متوجه است و میداند اگر رانندگی را از ولایت بگیرد، انقلاب فرومیپاشد. منظورم از گرفتن رانندگی این است که بگوید رهبری قداست ظاهریاش را داشته باشد، اما راهبری و نظام ولایی را از او بگیریم و مثل مردم آن زمان که میگفتند؛ بهترین امام جماعت علی (ع) است، در نماز به ایشان اقتدا کنیم.
مادامیکه در این صحنه هشیار و آمادهباشیم و در این مسیر حرکت کنیم و مسئولان ما ملتزم به این سکانداری باشند، شک و تردید نکنیم که انقلاب ما آسیب نمیبیند. یعنی استدلال قرآنی و عقلی و تجربه نشان میدهد که تا وقتی این سکانداری، این رانندگی و این راهبری در دست ولایت باشد، انقلاب ما آسیب نمیبیند.
منبع:
موحد علوی، علیرضا، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: روایت عبدالله حاجی صادقی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۲، صص ۲۶۷، ۲۶۸، ۲۶۹